ميراث مكتوب – از میان شعرهای گنجینه فارسی، شعرهایی هم به نام «قسمتنامه» به جای مانده است که با کمی گذشت میتوان آن را از انواع شعر فارسی برشمرد که در بیش تر کتابهایی که در زمینهی تقسیمبندی شعر فارسی نوشته شده، جایی برای آن در نظر گرفته نشده است.
نزدیکترین تعریفی که برای آن داریم، ذیل صنعت تقسیم است که گویند: «صناعتی بدیعی است که به موجب آن شاعر معنایی را در نظر میگیرد و بعد آن را به چند جزء تقسیم میکند. در شعر فارسی، شاعر هر جزء را با معنی آن مربوط میکند» (داد:۱۵۰). اما تقسیمنامهی موردنظر ما از نظر شکل و محتوا تفاوتی با صنعت تقسیم دارد.
آن چه از قسمتنامهها فعلاً در دست است، مربوط به شعرهای طنزگونه (مطایبه) در قالب قطعه است که شاعر، جنگِ ناعادلانه دو وارث را در زمان تقسیم ارث بیان میکند. هرچند که نکوهش بیعدالتیهای رایج زمان، فراموششدن ارزشهای برادری و انسانیت و چیرگی سالوس و ریا و از بینرفتن قدر و منزلت و ارزشهای دیگر انسانی و اجتماعی هم موردنظر شاعر بوده است.
مشهورترین قسمتنامهها از وحشی بافقی است که به مرور زمان، بیش تر مصراعهای آن در حکم مَثَل درآمده و به بسیاری از کتاب های امثال راه یافته است. دهخدا در امثال و حکم (۱/٦٦) و عبدالحمید حیرت سجادی در گزیدهای از تأثیر قرآن به نظم فارسی (۵۴) این بیت ها را تلمیحی میدانند به این آیۀ قرآن: «تِلکَ اذا قسمه ضیزی» (نجم:۲۳): «اگر چنین بود، چه تقسیم نادرستی بود.»
با تردیدی کممایه میتوان گفت قدیمیترین قطعه از وحشی است که دیگران (بهویژه معاصران او) به پی روی از وی به سرودن این گونه شعرهای دست یازیدهاند، مثلن داییجواد (۱/۵۱۳) مینویسد: «میرزاقلی میلی (م: ۹۸۵ ق) قسمتنامهای دارد که شاید به نظر وحشی رسیده باشد» در حالی که میدانیم فوت وحشی بافقی ۹۹۱ ق بوده است. یا در فهرست نسخههای خطی دانشگاه تهران (دانشپژوه ۵۴۲۲ ـ ۱۱/۲۲۴۷) قطعهای بلند از فهمی آمده که تمام بیت ها قطعه وحشی است، این گمان را تقویت میبخشد که شاید قطعه ی مشهور وحشی از آن استخراج شده یا فهمی آن بیت ها را تضمین کرده باشد.
آن چه اکنون در دست است، مربوط به شاعرانی چون وحشی بافقی، میرزاقلی میلی تُرک هروی، ملا محمد فهمی رازی تهرانی، میرحیدر رفیعی معمایی کاشانی، اقبال لاهوری و چند قسمتنامهی بینام دیگر است.
ادامه اين نوشتار را به قلم حسين مسرت اینجا بخوانيد.