کد خبر:30802
پ
۱۶۸۴۱۶۴۵۹۲-۲۲

گستره نفوذ زبان فارسی در سرزمین شکرشکنان

نشست «هندوستان، سرزمین شکرشکنان»، با هدف بررسی پیوندهای فرهنگی ایران و هندوستان و گستره نفوذ زبان فارسی در هند، در سرای ملل سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و به میزبانی بنیاد سعدی، برگزار شد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ این نشست به دبیری احسان الله شکراللهی، رییس پیشین مرکز تحقیقات زبان فارسی بنیاد سعدی در هند و […]

نشست «هندوستان، سرزمین شکرشکنان»، با هدف بررسی پیوندهای فرهنگی ایران و هندوستان و گستره نفوذ زبان فارسی در هند، در سرای ملل سی و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران و به میزبانی بنیاد سعدی، برگزار شد.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

این نشست به دبیری احسان الله شکراللهی، رییس پیشین مرکز تحقیقات زبان فارسی بنیاد سعدی در هند و با حضور حمیدرضا قلیچ خانی و هومن یوسف‌دهی، پژوهشگران متون ادبی و تاریخ خط و خوشنویسی، بلرام شکلا، رئیس مرکز فرهنگی هند در ایران، مرتضی رضوان فر، عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری و همچنین محمد حکمت، دانش آموخته موزه شناسی و موزه داری و با حضور علاقه مندان به گستره زبان فارسی از گذشته تاکنون در نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد.

در ابتدا شکراللهی، توضیحاتی درباره پیشنیه زبان فارسی در کشور هند و منطقه هندوستان ارائه کرد و ضمن خواندن غزل حافظ با ابیات «شِکَّرشِکن شَوَند همه طوطیانِ هند / زین قندِ پارسی که به بَنگاله می‌رود» روز پاسداشت زبان فارسی را تبریک گفت.

سپس هومن یوسف‌دهی درخصوص دلایل اقبال ایرانیان برای سفر به هندوستان، گفت: دوره تاریخی مورد بررسی، مقارن با سلسله صفویان در ایران و حضور تیموریان در هند است و بدیهی ترین سفر ایرانیان به هندوستان، همسایگی دو کشور در آن دوره بوده است. مسائل اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی، مذهبی و سیاسی نیز در تعدد این سفرها بسیار تاثیرگذار بوده است.به طور مثال، اهالی هند، تاب سرمای هوای ایران را نداشتند اما ایرانیان توان و تحمل هوای گرم هندوستان را داشتند.

وی همچنین افزود: گستردگی قومی و قبیله‌ای، سرمایه و ثروت موجود در کشور هندوستان، درآمد و بازده اقتصادی بیشتر در هند، نقدینگی فراوان و فراهم بودن مایحتاج زندگی موجود در این کشور و وفور نعمات خوراکی و نوشیدنی در هندوستان آن دوره، موجب علاقه ایرانیان به مهاجرت و سفر به این کشور شده بود. علاوه بر این، سرکوب خاندان های نامدار محلی ایران توسط صفویان، به تعدد هجرت ایرانیان به هندوستان افزود؛ بر خلاف تیموریان که از حضور ایرانیان در هند استقبال کرده و به ایرانیان شایسته، مناصب حکومتی قابل توجه می دادند.
قلیچ خانی، دومین سخنران این مراسم بود و درباره میراث مشترک ایران و هندوستان در قالب خط و خوشنویسی، اظهار داشت: حوزه خوشنویسی در شبه قاره به چند بخش تقسیم می شوند: کتیبه ها، نسخ خطی و آموزش متون کهن و رسالات و تذکره های حوزه خوشنویسی. خط نستعلیق، خط سنتی و تخصصی ایرانیان بوده است که در سده دوم به شبه قاره نیز نفوذ کرد و در سده دهم، خوشنویسانی نامدار در شبه قاره و مسلط به خط نستعلیق، نام و آوازه زیادی به پا کردند. برجسته ترین این افراد، محمدحسین کشمیری است. او به عیاری در خط نستعلیق رسید که با بهترین شاگردان استاد میرعلی هروی برابری می کرد. حضور و ظهور خوشنویسان نامدار خط نستعلیق در شبه قاره، موجب نفوذ گستره خط نستعلیق به کشورهای اروپایی به خصوص کشور فرانسه شد.

وی خاطر نشان کرد: برخلاف اقبال اهالی هند به خط نستعلیق، در ایران، شاه عباس صفوی دستور غیر مستقیم قتل میرعماد حسنی قزوینی داد و شاگردان میرعماد، برخی به عثمانی و برخی دیگر نظیر خواهرزاده میرعماد، عبدالرشید دیلمی، به هندوستان مهاجرت می کنند. سرآغاز خط نستعلیق شیوه هندی نیز با عبدالرشید دیلمی بوده است. شاگردانی که وی تربیت کرده است، خوشنویسان و هنرمندان هندی و ایرانی بودند.

قلیچ خانی در ادامه بیان کرد: هندوستان نیز اثر متقابل بر خط نستعلیق داشته که مهم ترین آن، حرکت های بیشتر، گستره بیشتر دوایر، بازتر شدن و تغییر محل نقاط در نثر و کتابت این خط بوده است. همچنین در نامگذاری خطوط بین ایرانیان و هندوستان، تفاوت هایی وجود دارد که بعضاً موجب گیج شدن پژوهشگران ایرانی می شود. بطور مثال، خطی که در ایران تعلیق نامیده می شود، در هندوستان شکسته خطاب می شود و اهالی هند به خط شکسته نستعلیق، شفیعه می گویند. شیوه نسخ ایرانی نیز در تذکره های هندی با نام نیریزی آورده شده است. به غیر از این تفاوت ها، هنرمندان هندی، خط روشن و تفاوت معناداری بین خوشنویسان هندی و ایرانی نمی دانند و درست به اندازه ایرانی ها، به خطوط تخصصی و شیوه های خوشنویسی ایرانیان علاقه داشتند و از آن حراست کردند.

در ادامه نشست، مرتضی رضوان فر از گستره فعالیت های خود سخن گفت و نوید تهیه اطلسی از گستره فرهنگ فارسی در آینده ای نزدیک داد.

این پژوهشگر، ضمن برشماری تأثیرات هندوستان بر زبان فارسی، اضافه کرد: حوزه اثرگذاری هند از گستره زبان هم فراتر رفته و بر گسترش، تثبیت و تعیین شناسنامه ای جدید بر معماری ایرانی خصوصاً در حوزه مساجد و معابر، بر مینیاتور، نقاشی و نگارگری ایرانی نیز مؤثر بوده است.

رضوان فر با بیان اینکه حوزه زبان فارسی از شرق چین تا بنگلادش، هند و پاکستان، آسیایی میانی شامل قفقاز و چچن، گرجستان و آذربایجان تا اروپای شرقی و بخشی از آفریقا را دربر می‌گیرد، اظهار داشت: به عنوان مثال، در ماچین، به نماز صبح، بامداد و به نماز عشاء، خُفتن می گویند. در آفریقا اقوام مختلفی اصرار دارند که خود را شیرازی بنامند و یا در هند اگر اعلام کنید که اهل گیلان یا کازرون هستید، برخورد خوب و گرمی با شما خواهد شد. اینها همه از تأثیرات مهم هندوستان در شناساندن زبان فارسی است. در هندوستان می توانید زیباترین کتیبه های فارسی و اشعار شاعران بزرگی فارسی زبان مانند مولانا را بیابید که تحت تأثیر رنگ و بویی از عرفان هندی، بعضی لغات آن تغییر یافته است. تا این حد دو فرهنگ ایرانی و هندی پذیرای یک دیگر اند تا جایی که کشمیر، ایران ثانی نامیده می شود.

در بخش بعدی مراسم، حکمت در خصوص ماجرای حضور زرتشتیان ایرانی در هندوستان و جایگاه هویت ایرانی در بین ایشان سخن گفت و بیان کرد: اولین مهاجرت زرتشتیان ایرانی به هند، در قرن سوم رخ داده است. قیام ها و سرکوب های داخلی ایران در مازندران، کرمان و خراسان را می توان از جمله علل اصلی این مهاجرت دانست. زرتشتیان پس از مستقر شدن حکومت اسلامی از سرزمینی به نام سنجان در خراسان جنوبی، ابتدا به کرمان مهاجرت می کنند. سپس به جزیره هرمز رفته و مدتی بعد با کشتی به هندوستان نقل مکان می کنند. در راه دچار طوفان می شوند اما نذر می‌کنند که اگر به سلامت به این کشور برسند، با آتش مقدس خود، آتشکده ای در این کشور بنا کنند. آنها نام مکان زندگی جدید خود در گُجرات هند را نیز سنجان می گذارند و با پذیرش شروط حاکم این شهر برای زندگی و آوردن مثالی از عدم تغییر ماهیت شیر در صورت اضافه کردن شکر (قصه ای با هدف پذیرفته شدن زرتشتیان در جامعه هند توسط حاکم سنجان)، در این شهر ساکن می شوند. این داستان در قصیده ای ۴۳۲ بیتی توسط بهمن کی قباد سروده شده است.

آخرین سخنران این نشست، دکتر شکلا از کشور هندوستان بود که نسبت به ستایش فرهنگ هند از زبان سایر سخنرانان مراسم ابراز خرسندی کرد.

شکلا از نزدیکی اشتراکات و پیوند دو زبان و دو فرهنگ ایرانی و هندی سخن گفت و اضافه کرد: اینکه زبان فارسی به مدت ۷۰۰ سال زبان رسمی هند بوده و یا اینکه هندوستان دومین کشور از لحاط جمعیت مسلمانان است، تنها عامل پیوند ایران و هند نیست، بلکه شیرینی، محتوای انسانی، ماهیت مملو از عشق و ریشه زبان فارسی است که فرهنگ ها و نژادهای بسیاری را به هم پیوند داده است و آوازها و آوازه های بسیاری را در خود جای داده است. ‌‌‌‌‌‌‌

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد سعدی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612