بررسي دستنويس هاي مصور دورۀ اسلامي نشان ميدهد كه كهنترين نمونههاي بازمانده از اين نگارهها مربوط به نيمۀ دوم سدۀ ششم هجري است و در اصالت يكي دو دستنويس مصور كهنتر از اين دوره ترديدها و گفتگوهايي وجود دارد. به همين دليل وقتي از كهنترين نمونههاي نگارگري نسخهها سخن ميرانيم بايد توجه داشت كه آغاز اين دوره در حدود سدۀ ششم هجري است. البته نمونههايي از ديوارنگارهها يا نقاشي روي ظروف سفالين در دست است كه قدمت آنها به مدتها پيش از سدۀ ششم هجري بازميگردد اما گفتگوي ما در اينجا در زمينه نگارگري نسخهها است و لذا از ديوارنگارهها و سفال نگارهها فقط هنگام ضرورت گفتگو خواهيم كرد.
با توجه به آنچه گفتيم نخستين نمونههاي بازمانده از نگارگري دوره اسلامي مربوط به دوره سلجوقي – و آن هم عمدتاً اواخر آن – است و لذا ميتوان گفت كه پژوهش بر روي نگارگري نسخه هاي دورۀ اسلامي با پژوهش درباره نگارههاي سبك سلجوقي آغاز ميشود.
نكتۀ گفتني در اين زمينه اينكه نگارههاي مكتب سلجوقي را گاهي با نام مكتب بغداد نيز خواندهاند كه اين موضوع نيزميتواند درست باشد چرا كه برخي از نسخههاي مصور بازمانده از اين دوره در شهر بغداد توليد شده است. با اين وجود با توجه به اينكه در بخش مهمي از دورۀ سلجوقي دربار خلفاي عباسي زير سلطۀ سلجوقيان بود و همچنين شباهت ساختار نگارههاي نسخههاي اين دوره با سفالنگارههاي ايراني، اطلاق نام مكتب سلجوقي بر شيوۀ نگارگري اين دوره منطقي مينمايد.
نيز جا دارد يادآور شويم كه اطلاق نام مكتب سلجوقي بدين معنا نيست كه همه نگارههاي اين شيوه در دوره سلجوقي پديد آمده است چرا كه نمونههايي از نگارههاي اين شيوه را حتي تا نيمه سدۀ هشتم هجري در نسخهها مييابيم. نيز در بررسي تاريخ نگارگري بايد توجه داشت كه سير اين مكتبها همواره بصورت خطي نيست و گاهي دو يا چند شيوه در يك دوره زماني رايج بوده است.
در بررسي دوره زماني پديد آمدن نگارهها يكي از مهمترين عوامل، تاريخ كتابت نسخه است اما گاهي نيز ميبينيم كه نگارههاي يك نسخه چند قرن پس از كتابت آن ترسيم شده است و لذا تاريخ كتابت نسخه را نميتوان همواره معيار متقني براي داوري درباره سبك و دوره پديد آمدن نگارههاي آن دانست. به همين دليل پژوهشگران نگارگري دوره اسلامي مشخصه هايي را براي شناسايي نگارههاي هر دوره در نظر مي گيرند و از روي اين ويژگي ها به دوره پديد آمدن نگاره و احياناً جعلي نبودن آن پي ميبرند. بديهي است كه هرچه ويژگي هاي سبكيِ نگارههاي يك مكتب در نسخهاي بيشتر باشد با اطمينان بيشتر ميتوان از اصالت آن اطمينان حاصل كرد.
برخي از اين ويژگيها ميان سبكهاي گوناگون مشترك است و فقط در هر دوره دگرگونيهايي در آنها حاصل ميشود ؛ اما برخي ديگر از اين موارد ويژه يك مكتب خاص است و در ديگر مكاتب از آن اثري نمييابيم.
از مواردي كه عمدتاً براي شناسايي سبك و دوره پديد آمدن يك نگاره سودمند ميافتد ، نوع پوشاك و اجزاي آن چون كلاه ، دستار و… است. براي نمونه يكي از ويژگيهاي نگارههاي مكتب صفوي – بويژه در سده دهم هجري – كلاه سرخ قزلباشان است كه دستاري سفيد بر دور آن پيچيده شده است. اين ويژگي در نگاره هاي مكتب سلجوقي نيز وجود دارد. از جمله ويژگي هاي پوشاكِ پيكرهها در نگارههاي اين دوره ، ترسيم «طراز» بر روي جامه پيكرهها است. طراز نوار باريكي است كه بر روي بازو يا سينة پوشاك بزرگان در نخستين سدههاي اسلامي رايج بود و بر روي اين نوارها نام شخص و يا طرحهاي تزئيني و گاه ادعيه بافته ميشد و از آنجا كه اين عنصر تا دوره سلجوقي رواج داشت ترسيم آن را در برخي از نگارههاي دورۀ سلجوقي ميبينيم. براي نمونه در «شكل 1» تصوير يكي از نگارههاي دستنويسي از مقامات حريري (نسخه كتابخانه ملي اتريش [وين] ، مورخ 734ق) را ميبينيم كه از نمونههاي متأخر سبك سلجوقي و از نمونههاي نفيس آن است. چنانكه مشاهده ميشود ، بر روي بازوي افراد ، طرازهايي ترسيم شده كه برخي از آنها داراي نوشته ميباشد.
شكل 1
نمونۀ كهن تري از اين عنصر را در «شكل 2» ميبينيم كه مربوط به دستنويسي از كتاب الترياق (نسخه 2964 كتابخانه ملي فرانسه ، مورخ 595 ق) است. «نگار سلجوق ترياق2» ميبينيم. چنانكه مشاهده ميشود ، بر روي بازوي پيكرههايي كه داراي پوشاك هستند – مثلاً مردي كه داس به دست دارد- طرازهايي ترسيم شده است.
شكل 2
ترسيم طراز بر پوشاك پيكرهها در نگارگري سبك سلجوقي از ويژگيهاي نگارههاي اين دوره است و معمولاً در نگارهها ديده ميشود و لذا ارائه نمونههاي بيشتر در اينجا ضرورتي ندارد.
از ديگر ويژگيهاي نگارههاي اين دوره وجود هالههايي بر دور سر پيكرههاي انساني است. ما در همين سلسله مقالات و در همين ستون زير عنوان «اشتراكات نگارگري سبك سلجوقي و نگارگري مانوي» بدين نكته اشاره كرديم كه ترسيم اين هالهها احتمالاً اقتباس از شيوه نگارگري مانوي است و نمونههايي از نگارههاي سلجوقي و مانوي را در آنجا نمايش داديم كه اين هالهها بر دور سر نگارهها ترسيم شده است.
نمونهاي ديگر از همين هاله را در «شكل 2» همين مقاله از دستنويس كتاب الترياق ميبينيم . استنساخ و ترسيم نگارههاي اين دستنويس توسط محمد بن ابيالفتح عبدالوحيد بن ابيالحسن بن ابيالعباس احمد انجام شده است و از نمونههاي كهن اين سبك به شمار ميآيد.
براي اينكه نمونة نسبتاً جديدي از اين مورد را ببينيم ،تصوير نگارهاي را كه در دستنويس المعجم في معايير اشعار العجم شمس قيس رازي (مندرج در مجموعه 1417 كتابخانه سنا ، مورخ 739 ق) ترسيم شده در «شكل 3» آوردهايم. اين نگاره با اينكه در سدة هشتم هجري ترسيم شده ، همه ويژگيهاي نگارگري سبك سلجوقي – از جمله ترسيم هالهها- را در خود منعكس كرده است.
شكل 3
موارد و ويژگيهاي ديگري نيز در نگارههاي سبك سلجوقي يافت ميشود كه بدانها جداگانه پرداخته خواهد شد. در اينجا يك نكته را يادآور ميشويم و آن اينكه در بررسي هركدام از بخشهاي نسخهشناسي همواره بايد چندين ويژگي را در كنار هم در نظر گرفت و آنگاه كه همه اين ويژگيها با يكديگر سازگار بود به داوري پرداخت. در نگارگري نيز جز سبكشناسي نگارهها بايد به ويژگيهاي نسخهشناسانه دستنويس نيز توجه داشت.
علي صفري آق قلعه – مركز پژوهشي ميراث مكتوب