کد خبر:19360
پ
فاقد تصویر شاخص

جلد معرق طلاپوش

نويسندۀ اين سطرها در هنگام نگارش كتاب نسخه‌شناخت كوشش داشت كه عمدۀ مباحث مرتبط با دانش نسخه‌شناسي را در آن اثر گرد آورد.

میراث مکتوب – نويسندۀ اين سطرها در هنگام نگارش كتاب نسخه‌شناخت كوشش داشت كه عمدۀ مباحث مرتبط با دانش نسخه‌شناسي را در آن اثر گرد آورد. خوشبختانه بيشتر آنچه بايسته مي‌نمود در آن كتاب درج شد امّا به دليل محدوديّت امكانات، آنچه در آن كتاب ياد شد بيشتر مرتبط با نسخه‌هاي توليد شده در محدودۀ ايرانِ فرهنگي بود. براي نمونه در آنجا به نسخه‌هاي توليد شده در شمال آفريقا و غربِ سرزمين‌هاي اسلامي و همچنين نسخه‌هاي توليد شده در سرزمين عثماني -كه در بسياري از بخش‌هاي خود سبك ويژه‌اي دارند- نپرداختيم. همينگونه است برخي گونه‌ها و سبك‌ها در بخش‌هاي گوناگون نسخه كه در آن زمان تصويرهاي لازم براي پرداختن بدانها در دسترس نبود يا منابعِ متني و مستنداتي كه نام‌گذاري آن‌ها را تأييد مي‌كند به دست نيامده بود.
در نوشته‌هايي كه پس از اين به خواست خداوند منتشر خواهد شد، هركدام از اين بخش‌ها يا مفاهيم را بصورت تك‌نگاري خواهيم شناخت تا به تدريج مباحث گوناگون نسخه‌شناسي در يكجا فراهم آيد. آنچه در اينجا بدان خواهيم پرداخت ، شيوه‌اي از آرايش آستر جلد است كه با نام «معرّق طلاپوش» شناخته مي‌شود.

ما در كتاب نسخه‌شناخت نمونه‌اي از اين شيوه را در ذيل مبحث جلدهاي «سوخت معرّق» شناسانديم (شكل شمارۀ 140 مربوط به دستنويسي از كافيه ابن‌حاجب) و دربارۀ نمونه‌هاي اين جلدها (همان ، ص 186) نوشتيم:

«شيوۀ ديگري كه در آسترِ برخي نمونه‌هاي نفيس جلدها اجرا مي‌شد بدينگونه بود كه ابتدا بخش‌هايي از جايگاهِ خاليِ ميانة نقش‌هاي ترنج ، سرترنج و… را به شيوة ضربي بر روي آستر گود كرده و روي اين بخش‌هاي گود شده را طلاپوش مي‌كردند ؛ سپس جاي نقش‌هاي ترنج ، سرترنج ، لچكي‌ها و همچنين كتيبۀ بازوبندي و ترنجك‌ها را با شيوة معرّق آرايش مي‌دادند».

ما در همانجا افزوديم كه :
«اين شيوه درواقع تركيبي از شيوة ضربيِ طلاپوش و معرّق به شمار مي‌آيد».
خوشبختانه چندي پيش ، دو يادداشت عرض را در دو دستنويس يافتيم كه نام «معرّق طلاپوش» را براي اين گونه از جلدها تأييد مي‌كنند.

يكي از اين دو يادداشت بر نخستين صفحۀ دستنويسي از ديوان حافظ (به نشاني Cod. Trübner 24 كتابخانۀ دانشگاه هيدلبرگ، بي‌تا [سدۀ دهم هجري]) ثبت شده است. تصوير بخشي از اين صفحه را در «شكل 1» مي‌بينيم كه يادداشت عرض در آن درج شده و چنين خوانده مي‌شود:
«ديوان خواجه حافظ، قطع بزرگ ، كاغذ طغرايي ، متن افشان ، مجدول ، مذهّب ، مصوّر ، جلد تيماج معرّق طلاپوش ، به خطّ شاه‌محمّد كاتب ، للامر [؟] دولتخانة مباركه كه به تاريخ شهر ذيحجّة سنة 1087 هجريه … [يك واژه ناخوانا] … و به تاريخ 8 ربيع‌الثاني سنه 1105 تخاقوي ئيل داخل عرض شد».

شكل 1

ابرۀ جلد اين نسخه به شيوۀ «طلاپوشِ سكّه‌بزرگ» ساخته شده كه تصوير آن را در «شكل 2» مي‌بينيم.

شكل 2

امّا آنچه مدّ نظر ماست، آستر جلد است كه به شيوۀ «معرّق طلاپوش» ساخته شده است و تصوير آن را در «شكل 3» مي‌بينيم.

شكل 3

در تطابقِ يادداشتِ عرض با نمونۀ موجود بايد در نظر داشت كه نويسندة يادداشت در نوشتۀ خود به طلاپوش بودن ابرة جلد و تركيب اين شيوه با شيوة سوختِ معرّق در آستر توجّه داشته و هر دو را يكجا ياد كرده است. البته بخشي كه از ديدگاه هنري، ويژگي برجسته‌تري دارد، همين آستر جلد است كه نويسندة يادداشت قاعدتاً بدان توجّه بيشتري داشته است.
يادداشت عرض دوم، مربوط به دستنويس مجموعه‌اي از لوايح و لوامع جامي (نسخۀ W.643 موزة هنري والترز، مورّخ 999 ق به خطّ باباشاه بن سلطانعلي اصفهاني) است. تصوير اين يادداشت عرض را در «شكل 4» مي‌بينيم كه چنين خوانده مي‌شود:

«لوايح ملّاجامي؛ قطع بزرگ؛ كاغذ تر[مه] سمرقندي افشان؛ حاشيه دولت‌آبادي؛ مجدول مذهّب، جلد تيماج معرّق طلاپوش؛ بخطّ باباشاه؛ بتاريخ 22 شهر جمادي الثاني سنه 1105 تخاقوي ئيل داخل عرض شد».
سجع مهر ذيل يادداشت نيز چنين است: «حسين از غلاميّ شاه نجف | رسيد از سليمان به عزّ و شرف».

شكل 4

گمان مي‌رود كه اين مهر مربوط به سلطان حسين بن سليمان اوّل (1105 – 1135 ق) نهمين پادشاه صفوي باشد. و نيز با توجّه به چند يادداشت عرض ديگر كه برخي را پاك كرده‌اند مي‌توان گفت كه اين مجموعه متعلّق به كتابخانة سلطنتي و يا كتابخانة آستان قدس رضوي بوده است.
آنچه از اين يادداشت عرض در اين مقاله اهميّت دارد نام «معرّق طلاپوش» است. جالب توجّه اينكه ابرۀ جلد اين نسخه نيز همانند نسخۀ پيش‌گفته به شيوۀ «طلاپوش سكّه‌بزرگ» ساخته شده است كه تصوير آن را در «شكل 5» مي‌بينيم.

شكل 5

و باز همانند نمونۀ پيشين، در آستر جلد است كه با شيوۀ «معرّق طلاپوش» روياروييم. تصوير آستر جلد را در «شكل 6» مي‌بينيم.

شكل 6

رواج كاربرد شيوۀ «معرّق طلاپوش» در سدۀ دهم هجري بوده است و عمدۀ نمونه‌هاي بازمانده از اين شيوه نيز از نسخه‌هاي همان سده است. بنابراين مي‌توان جلدهاي اين شيوه را ويژۀ سدۀ دهم هجري به شمار آورد؛ هرچند كه گاهي نيز نمونه‌هايي از سده‌هاي سپسين يافت مي‌شود كه به اين شيوه ساخته شده‌اند. نيز يادآور شويم كه بيشتر جلدهايي كه آستر آن‌ها از گونة معرّق طلاپوش تهيه شده داراي ابره‌هايي به شيوۀ «طلاپوش سكّه‌بزرگ» هستند.
نمونۀ ديگري از جلدهاي معرّق طلاپوش را در «شكل 7» مي‌بينيم كه مربوط به آستر دستنويسي از پنج گنج نظامي (نسخۀ 4393 موزۀ ايران باستان، مورّخ 933 ق به خطّ شيخ محمّد بن فخرالدّين احمد الكاتب السّلطاني الهروي) است.

شكل 7

براي اينكه جزئيّات ساخت اينگونه جلدها با وضوح بيشتري نمايان باشد، در «شكل 8» تصوير بخشي از همين جلد را با بزرگ‌نمايي بيشتر درج كرده‌ايم. چنانكه مي‌بينيم، ترنج و همچنين كتيبه‌هاي كنارۀ جلد به شيوۀ معرّق بر زمينة لاجوردي ايجاد شده است. در بخش طلاپوش نيز مي‌بينيم كه نقوشي از گل و ازگ‌هاي ختائي با تركيبي از «بند رومي» (اسليميِ ماري) بر زمينة جلد ايجاد شده است. نكتة شايان يادكرد دربارۀ بخش طلاپوشِ اين جلد، زمينة آن است كه مي‌بينيم تضاريسي در آن ايجاد شده است.

شكل 8

گمان مي‌رود كه ايجاد اينگونه نقطه‌ها و خطوطِ ريز بر زمينة جلدهاي طلاپوش، براي پديد آمدن تضادّ رنگ بوده است. با اجراي اين شيوه، نقش‌هاي برجستة جلد بر زمينة طلاپوشِ آن جلوة بيش‌تري مي‌يابد. از همين روي است كه تقريباً در همة نسخه‌هايي كه شيوۀ طلاپوش بر آن‌ها اجرا شده، اين نقطه‌ها و خطوطِ ريز را تعبيه مي‌كردند.
در نمونه‌هايي كه پيش از اين ديديم، اين شيوه اجرا شده است كه اميدواريم اين ويژگي در چاپ نمايان باشد. براي اينكه نمونة ديگري از اين شيوه را با جزئيّات بيش‌تر ببينيم، در «شكل 9» تصوير بخشي از آستر جلد دستنويسي از گلستان و بوستان سعدي (نسخة pers.506 كتابخانۀ دولتي باير در مونيخ ، مورّخ 987 ق) را مي‌بينيم كه زمينه‌اش به همان شيوه مضرّس شده است.

شكل 9

نمونه‌هاي «معرّق طلاپوش» در بسياري از كتابخانه‌ها يافت مي‌شود و شايد براي بررسي دقيق‌تر جلدهاي دورة اسلامي لازم باشد تا فهرستي از اين نمونه‌ها فراهم آيد. شماري از اين نمونه‌ها را مي‌توان بصورت پراكنده در كتاب‌هاي نسخه‌شناسي ديد؛ چنانكه در كتاب صحّافي و جلدهاي اسلامي -كه به بررسي جلدهاي موزة ويكوريا و آلبرت اختصاص يافته- چند نمونه از اين شيوه يافت مي‌شود و عبارتند از: نمونة شمارۀ 96 (ص 100) كه مربوط به يك مصحف بوده و از آن جدا شده است و همچنين نمونة شمارة 113 (صص 120 – 122) و نمونة 116 (صص 124 و 126) بدين شيوه ساخته شده‌اند.
چنانكه ياد كرديم شيوۀ «معرّق طلاپوش» درواقع تركيبي از دو شيوۀ «سوختِ معرّق» و «طلاپوش» است. جا دارد يادآور شويم كه جلدسازانِ دوره‌هاي گوناگون، گاه به تركيبي از شيوه‌هاي رايج در عصر خود با شيوه‌هاي پيشين مي‌پرداختند. براي نمونه در «شكل 10» تصويري از آستر جلد دستنويسي از درّة نادره (نسخۀ 285 مجموعۀ اهدايي فيروز به كتابخانة مجلس ، بي‌تا [حدود اوايل سدۀ سيزدهم]) را مي‌بينيم. اين جلد در دورة رواج ساخت جلدهاي لاكي تهيه شده و لذا در ساخت آن تركيبي از دو شيوۀ «طلاپوش» و «لاكي» به كار رفته است. مي‌بينيم كه در تركيب‌بندي اجزاي اين جلد از شيوۀ جلدهاي معرّق طلاپوش استفاده شده است.

شكل 10

در آستر دفۀ آغاز جلد، تصويري از نادرشاه افشار درج شده امّا از آنجا كه آستر دفۀ پاياني داراي تصويري از ميرزا مهديخان استرآبادي است و چهرۀ وي كم‌تر در منابع ديده مي‌شود ، تصوير آستر دفّة پايان جلد را در اينجا آورديم .

كتابنامه
احوال و آثار خوشنويسان (4 ج ، 2 مج) ، نگارش دكتر مهدي بياني ، تهران ، انتشارات علمي ، 1363 ش [چ2].
صحّافي و جلدهاي اسلامي ، دانكن هالدين ، ترجمة هوش‌آذر آذرنوش ، تهران ، سروش ، 1366 خ.
نسخه‌شناخت ، نگارش علي صفري آق‌قلعه ، تهران ، مركز پژوهشي ميراث مكتوب ، 1390 خ.

چاپ شده در: «معرّق طلاپوش»، نامه بهارستان، دورۀ جديد، ش 1 [پاييز 1392 خ]، صص 108 – 117.

علی صفری آق قلعه – میراث مکتوب

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612