البته يادآور شويم كه شيرازه و پيرازه را در ادوار پيشين بصورت يكجا تعبيه ميكردند و لذا در متون كهن فقط از «شيرازه» سخن رفته و چيزي بعنوان «پيرازه» در آنها يافت نميشود. خود واژه «پيرازه» نيز گويا از ساختههاي نويسندگان شبهقاره است. ما جزئيات مرتبط با شيرازه و بويژه اختلاف شيوه ساخت آن در شيوه شرقي و غربي را در كتاب نسخهشناخت با تفصيل بيشتر و استناد به متون توضيح دادهايم.
بايد توجه داشت كه در يك نسخه خطي، نخهاي «پيرازه» در زيرِ جلد نهان ميشود و فقط «شيرازه» به چشم ميآيد. در «شكل 1» ساختار ظاهريِ شيرازه را در يك نسخة خطي ميبينيم. نگاهي به اين تصوير نشان ميدهد كه كاغذهاي نسخه چگونه بوسيله «شيرازه» به يكديگر وصل شده است.
شكل 1
براي اينكه شيوه اتصال «شيرازه» و «پيرازه» به يكديگر و جايگاه آن در نسخهها نمايان شود، تصوير يك نمونه را در «شكل 2» ميبينيم. جلدِ اين كتاب دچار آسيب شده و لذا جايگاه شيرازه و پيرازه در آن به خوبي نمايان است.
شكل 2
يك نكته ديگر را نيز بيفزاييم و آن اينكه افزون بر نخهاي شيرازه و پيرازه مواد ديگري نيز در هنگام تعبيه شيرازه به كار ميرفت. مثلاً برخي از جلدسازان براي اينكه شيرازه به خوبي در جايگاه مناسب خود قرار گيرد و ضمناً شكلي زيبا نيز بيابد پيش از بافتنِ شيرازه يك تكه چرم را ميان نخهاي پيرازه و شيرازه – كه بايد شروع به بافتنش ميكردند- قرار داده وسپس نخهاي شيرازه را بر روي اين تكه چرمي و نخهاي پيرازه ميبافتند. در «شكل 3» تصوير شيرازه يك نسخه از اين دست را ميبينيم كه تكه چرم آن نمايان است.
شكل 3
افزون بر اينها گاهي از كاغذ يا پارچه نيز در هنگام تعبيه شيرازه استفاده ميكردند تا استحكام «تهدوزي» نسخه بيشتر شود. جزئيات كاربرد اين مواد عجالتاً در يادداشت كنوني به كار نميآيد و لذا از آن درميگذريم.
علي صفري آققلعه – مركز پژوهشي ميراث مكتوب