براي نمونهاي از اين شيوه در «شكل 1» تصوير يكي از صفحات مرقع شماره 3305 كتابخانه آستان قدس رضوي را ميبينيم. اين نسخه به نسخ ايراني و توسط محمد شفيع تبريزي در سده سيزدهم كتابت شده است. چنانكه ميبينيم برخي از سطرهاي اين صفحه به سرخي و برخي ديگر به سپيداب نوشته شده است.
شكل 1
براي نمونه ديگر در «شكل 2» تصوير يكي از صفحات دستنويسي از دعاي صباح (شماره 3581 كتابخانه مجلس ، مورخ 1252 ق) را ميبينيم. اين دستنويس كه به قطع بياضي و به شيوه رنگهنويسي نگارش يافته اثر قلم رضاقلي شاملو خوشنويس سده سيزدهم هجري است كه به تصريح خود وي در انجامه ، از روي خط احمد نيريزي كتابت شده است (براي مشخصات دو اثر وي نك : احوال و آثار خوشنويسان ، ج 4 ، ص 1070).
شكل 2
چنانكه ياد كرديم رنگهنويسي شامل نگارش سطرهايي يا صفحاتي از نسخه به رنگهاي گوناگون است و لذا بايد توجه داشت كه اگر صرفاً در نگارش عناوين و سرفصلهاي نسخهها از يك يا چند رنگ استفاده شده باشد نميتوان براي چنين مواردي نيز اصطلاح «رنگهنويسي» را به كار برد. براي نمونه در «شكل 3» تصوير يكي از صفحات دستنويس شماره 9086 كتابخانه مجلس (بيتا [ حدود سده ششم هجري]) را ميبينيم كه در نگارش برخي از سرفصلها و واژههاي مهم متن از رنگهاي شنگرف و سبز استفاده شده است.
شكل 3
با اينكه در نگارش سرفصلها و برخي واژه های اين نسخه از چنين رنگهايي استفاده شده اما نميتوان آن را رنگهنويسي ناميد. در چنين مواردي هنگام توصيف اين ويژگي مثلاً بايد نوشت كه : عناوين ، سرفصلها و واژه های كليدي نسخه به شنگرف و زنگار نوشته شده است.
همچنين توجه شود كه كاربرد زر محلول را نميتوان در حيطه «رنگهنويسي» به شمار آورد و اينگونه موارد جزو تعاريفي چون «تكحيل» (تحرير) قرار ميگيرد؛ مگر اينكه همراه با زرِ محلول از رنگي جز سياهي در كتابت استفاده شده و تغيير رنگها نيز در سطرها و صفحات صورت گرفته باشد نه در عناوين و سرفصلها.
علي صفري آققلعه – مركز پژوهشي ميراث مكتوب