میراث مکتوب- نخستین باری که نام مرکز میراث مکتوب را شنیدم موقعی بود که برای شرکت در جلسهٔ رونمایی از کتاب “بلوهر و بیوذسف” به تصحیح استاد محمد روشن دعوت شدم. از آن موقع بیش از بیست سال میگذرد.
پس از آن هر وقت که به ضرورتِ کاری از جنوب به تهران میآمدم دیدار از مرکز و همکاران خوب آن بخشی جداییناپذیر از برنامهام شد: خانه تازهای پیدا کرده بودم و این خانه باغی رنگارنگ از انواع متون را در اختیارم میگذاشت که پیش از آن تصوری از آنها نداشتم.
همچنین، هرگاه که در سفرهای داخلی و خارجی از کتابخانه و یا موزهای دیدن میکردم یاد میراث مکتوب با من بود و سنگری برای رفع این ناراحتی که اگر آنها چنین مراکزی دارند ما هم مرکز میراث مکتوب را داریم.
در تمام این سالها این مرکز، مدیر فروتن آن و همکاران خوبش در تصورم چونان نیروگاهی به نظر میآمدند که حافظهٔ مکتوب ایران را از اعماق فراموشی بیرون کشیده و در دسترس مشتاقان آن قرار میدهند: قلب تپندهای که مدام به توان فرهنگی کشور میافزاید و در این عرصه یگانهاند.
باید اعتراف کنم که ارتباط با این مرکز و دستاوردهای آن در بسیار مواقع مرا از سرگردانی فکری رهانیده است و باعث شده است سمت و سو را گم نکنم. این برای من افتخاری بزرگ است که تعدادی از کارهای قلمیام را این مرکز بزرگ در قالب کتاب یا مقاله منتشر کرده است.
مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب، مدیر فرهنگمدار و فهیم آن و تیم کارآشنای آن در حافظهٔ جمعی ایرانیانِ علاقهمند به میراث چندهزار ساله ایران ماندگار خواهد بود.
سی سالگی این مؤسسه را به دکتر اکبر ایرانی و همکاران مؤسسهٔ پژوهشی میراث مکتوب شادباش میگویم که در این سالها کاری کردهاند کارستان، سالهایی که برخی از آن بر ایشان بسیار به دشواری گذشت.
با احترام
جلیل نوذری