کد خبر:37962
پ
347547-2

«مصحف صنعاء 1» و اعتبار قرآن

در سال ۱۹۷۲ میلادی كارگرانی كه مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعاء در یمن بودند، به شمار زیادی از اوراق پوستی و كاغذی برخوردند.

میراث مکتوب- در سال ۱۹۷۲ میلادی (۱۳۵۱ شمسی) كارگرانی كه مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعاء در یمن بودند، با صحنه‌ای شگفت مواجه شدند. این دیوار بر اثر بارندگی سیل‌آسای سال قبل صدمه دیده و تخریب شده بود. این كارگران به ناگاه در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و كاغذی برخوردند كه از مدت‌ها پیش در آنجا رها شده و بسیاری از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگی شده بود. با هماهنگی اداره اوقاف یمن، این اوراق پوستی و كاغذی به مكانی دیگر منتقل شدند و رایزنی برای شناسایی و دسته‌بندی آنها آغاز شد.

بیشتر اوراق كشف شده در مسجد جامع صنعاء قرآن بود

در چند سال نخست، این اوراق را در گونی‌های سیب‌زمینی در زیرزمین موزه ملی یمن نگهداری كرده بودند تا اینكه چند سال بعد، بنایی به نام «دارالمخطوطات» در كنار مسجد جامع صنعاء یمن ساخته شد و مجموعه این مصاحف به آنجا انتقال یافت. بعد از این مرحله نوبت به ترمیم، بازشناسی و بازخوانی این اوراق تازه كشف شده رسید. ابتدا این دانماركی‌ها بودند كه پیشنهاد انتقال این مجموعه بی‌نظیر به كپنهاگ را برای بررسی‌های فنی و بازخوانی مطرح كردند كه مورد موافقت قرار نگرفت. نهایتا در سال ۱۹۷۴، آلبرشت نت (۱۹۹۹-۱۹۳۷)، استاد وقت مطالعات عربی و اسلامی در دانشگاه بن آلمان، هنگام بازدید از صنعاء، به اهمیت بالای این گنجینه از میراث اسلامی پی برد و توانست دولت آلمان را بر ضرورت مشاركت در احیای این آثار در خود صنعاء، متقاعد كند. اما فرآیند این توافق، نزدیك به ۶ سال طول كشید. در نهایت در پاییز سال ۱۹۸۰ قرارداد پروژه بازشناسی و مرمت آثار قرآنی كشف شده در صنعاء منعقد شد. جداسازی قرآن‌ها و شماره‌گذاری هر یك از نسخه‌های كشف شده (اكنون محفوظ در دارالمخطوطات صنعاء)، نخستین‌بار بر اساس نظم و نظامی كه گِرد پویین (متولد ۱۹۴۰.م – محقق آلمانی در حوزه رسم‌الخط تاریخی قرآن است كه به مطالعه تحقیقاتی و تفسیر نسخه‌های خطی باستان می‌پردازد. پویین همچنین متخصص كتیبه‌شناسی عربی است. او مدرس عربی در دانشگاه زارلاند در شهر زاربروكن آلمان است) وضع كرده بود، صورت گرفت. آنچه در این میان لازم به توجه است اینكه پیدا شدن این اسناد و رمزگشایی از آنها در دهه‌های اخیر به دستاوردهای تازه و سترگی در شناخت متن قرآن منجر شده و تحولی بی‌بدیل را در افزایش اعتبار متن مقدس مسلمانان رقم زده است. این تحول البته چندان به مذاق «تجدیدنظرطلبان غربی» (Western Revisionist) – كه تبارشناسی متن قرآن را به پیش از اواخر قرن دوم هجری نمی‌كشاندند – خوش نمی‌آمد. اما فارغ از خشنودی یا ناخشنودی ایشان، كشف و انتشار متن برخی مصاحف به خط مایل یا حجازی بر جای مانده از قرن نخست هجری توانست هم در میان مسلمانان و هم در میان محققان غربی چنان ولوله‌ای بیفكند كه پژواك آن تا سال‌ها در گوش محققان و قرآن پژوهان شرقی و غربی خواهد پیچید. اهمیت این كشف بزرگ شاید بیش از هر چیز دیگری در این باشد كه قدمت متن قرآن را به دوران پیش از خلافت عثمان‌بن عفّان خلیفه سوم می‌برد. چنانكه می‌دانیم مسلمانان همواره بر این باور بوده‌اند كه نیای مصحف موجود قرآن، به دست‌نوشته‌هایی بازمی‌گردد كه حدود سال ۳۰ هجری به دستور عثمان (متوفی ۳۵ ه.ق) و توسط كمیته منصوب او تدوین شد و نسخه‌هایی از آن متن واحد را به شهرهای مهم قلمروی اسلامی در عهد وی ارسال كردند. حال كه كشفیات دهه‌های اخیر برمبنای «مصحف صنعاء۱»، به لابراتوارهای تخصصی فرستاده شده نتایج به‌مراتب خیره‌كننده‌ای را رقم زده است.

بر اساس آزمایش كربن۱۴ كه بهنام صادقی روی برگه استنفورد ۲۰۰۷ در آزمایشگاه آریزونا انجام داد، برگه در فاصله یك انحراف معیار به احتمال ۶۸%، قدمتش به سال‌های ۶۱۴تا ۶۵۶ میلادی می‌رسد. خوانندگان محترم توجه دارند كه تاریخ هجرت پیامبر (ص) در سال ۶۲۱ میلادی واقع شده است. این آزمایش بر اساس دو انحراف معیار، به احتمال ۹۰%، متعلق به سال‌های میان ۵۷۸ تا ۶۶۹ میلادی است. وی اطلاعات تفصیلی این برگه، خوانش لایه زیرین آن و نیز نتایج آزمایش خود را در مقاله‌ای مشترك با اُوِه برگمن در سال ۲۰۱۰ میلادی منتشر ساخت. این همان دستاوردی است كه به مذاق مستشرقان تجدیدنظر طلب، خوش نیامده و تا جایی كه توانستند از هیچ كوششی در كتمان و پنهانكاری این شواهد و نتایج حاصل از آن مضایقه نكردند. آنها البته برای التیامِ آلامِ ناشی از این انكشاف مبارك به سنتی نامبارك تمسك جستند و برخلاف نتایج آزمایش‌های انجام شده، سعی بر القای تردید و تشكیك در وثاقت نص مقدس مسلمین كردند. آنها از همان نخستین سال‌های دسترسی‌شان به این نسخه‌های كشف شده در صنعاء، زمزمه‌هایی را مبنی بر مخدوش بودن اعتبار متن كنونی قرآن به راه انداختند. منشأ اصلی این اتهام اما، برخی پژوهشگران آلمانی و شاید در راس همه آنها گِرد پویین بود كه پیش از این نیز به نام وی اشاره شد. «مصحف صنعاء۱ و مساله خاستگاه قرآن» نوشته بهنام صادقی و محسن گودرزی با ترجمه مرتضی كریمی‌نیا به همت انتشارات هرمس در ۴۱۳ صفحه منتشر شده و اكنون به چاپ دوم رسیده و بار دیگر در دسترس علاقه‌مندان به مطالعات قرآن‌پژوهی معاصر قرار گرفته است.

عظیم محمودآبادی

منبع: روزنامه اعتماد

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612