براي تشعيرسازي بدينگونه عمل ميكردند كه نخست نقشهاي مورد نظر – از قبيل جانورسازي يا گل و بته – را با زرِ محلولِ كمرنگ (زرِ خام) بر روي كاغذ ايجاد ميكردند؛ سپس خطوط اصليِ دورادور و ميانه هر نقش را با قلمي باريك دوباره به زري با جلاي بيشتر (زرِ پخته) ترسيم ميكردند. اين كار موجب ميشد تا سطحِ هر نقش با زرِ كمجلا نمايان شده و خطوط اصلي آن با جلاي بيشتري در صفحه جلوهگر شود. جزئيات اين شيوه را در «شكل 1» ميبينيم كه در حاشيه يك نسخه خطي ايجاد شده است.
شكل 1
معمولاً تشعير را بر كاغذ الوان و بصورت متن و حاشيه در نسخهها و مرقعها اجرا ميكردند. نمونهاي از اين شيوه را در «شكل 1» ديديم كه بر كاغذي سبزرنگ در حاشيه نسخه ايجاد شده است. نمونه ديگر كه در «شكل 2» ميبينيم مربوط به دستنويسي از كافيه ابنحاجب (نسخه 318 كتابخانه مجلس ، مورخ 690 ق) است.
شكل 2
اين نسخه در ادوار متأخر (حدود سده دهم) «متن و حاشيه» شده و براي حاشيه آن از كاغذ الوان با تشعيرسازي استفاده شده است. براي اينكه نماي عمومي تشعيرسازي اين نسخه ديده شود در «شكل 3» تصوير يكي از صفحات همين دستنويس را آوردهايم.
شكل 3
در نمونههايي كه پيش از اين ديديم از نقوش گل و بته (به شيوة ختايي) در تشعيرسازي استفاده شده است امّا بايد يادآور شويم كه يكي از مهمترين طرحهاي تشعيرسازي مربوط به «جانورسازي» است. جانورسازي عبارتست از ترسيم نقوش جانوران در نگارهها كه خود داراي انواع گوناگوني است و در جاي خود از آن گفتگو خواهد شد. براي ديدن نمونهاي از كاربرد جانورسازي در تشعيرسازي تصوير صفحهاي از يك مرقع خط (شماره 2744 كتابخانه ملي) را در «شكل 4» آوردهايم كه در حاشيه صفحات آن از نقوش جانورسازي استفاده شده است.
شكل 4
گفتيم كه گاهي در آغاز نسخه و يا آغاز هركدام از متون مندرج در برخي مجموعهها صفحاتي را بصورت كامل با تشعيرسازي ميآراستند. نمونهاي از اين شيوه را در «شكل 5» ميبينيم كه مربوط به دستنويس مجموعه ترجيعات (نسخه 9970 كتابخانه مجلس ، مورخ 866 ق) است.
شكل 5
اين صفحه مربوط به آغاز يكي از ترجيعهاي ميانه نسخه است و چنانكه ميبينيم در آن از نقشهاي جانورسازي استفاده شده است.
اوج هنر تشعيرسازي در سده دهم هجري بوده است و نفيسترين نمونههاي اين هنر را ميتوان در دستنويسهاي آن سده ديد. براي نمونه ميتوان به دستنويس باشكوه هفت اورنگ جامي (نسخه گالري هنري فرير ، مورخ 964 – 973 ق) اشاره كرد كه براي كتابخانه سلطان ابراهيمميرزاي صفوي در مشهد پرداخته شده و حواشي بيشتر صفحات آن تشعيرسازي شده است.
نكته پاياني اينكه اصطلاح «تشعيرسازي» يا «تشعير» در آرايش نسخه كه در اينجا ديديم با اصطلاح «تشعير» در هنر خوشنويسي تفاوت دارد و ماهيت آنها يكسان نيست. در اين زمينه در بخش جداگانهاي گفتگو خواهيم كرد.
علي صفري آققلعه – مركز پژوهشي ميراث مكتوب