میراث مکتوب – پژوهشگرانی که کم یا زیاد دستی، در دنیای پر رمز و راز نسخههای خطّی دارند، خود به خوبی واقفند که عمدتاً در نخستین برگ بیشترین آثار دستنویس، بسته به قدمت نسخ، مالکان آنها، یادداشتهایی متنوّع، مبنی بر تملّک خود بر نسخ، نوشتهاند که به گونهای مالکیّت صاحبان نسخه را نشان میدهد، که از این رهگذر میتوان کتابخانههای شخصی در ادوار تاریخی و حتّی تاریخ نسخهها را بر این اساس نوشت؛ نیز گاه این تملیک در قالبی دیگر، همچون «وقف عام» برای استفاده علمای یک شهر و دانشجویان علوم اسلامی یا «وقف خاص» برای استفادهٔ اولاد ذکور و …؛ که عموماً این آثار در خانوادهها نسل به نسل میگردد و گاه تولیتی خاصّ هم بر این موقوفههای فرهنگی نهاده میشده است. البتّه لازم به توضیح نیست که وقف عامّ یا خاصّ، »بر فرض احراز شرایط دقیق و «صیغه شرعی» وقف یک دستنویس ـ بأیّ نحوٍ کان ـ قابل تملّک نیست و شرعاً فقط «استفاده» از این آثار و بهر طوری از «منافع» آن مختصّ موقوف علیها خواهد بود و اصل مال مختصّ خداوند است و بس؛ ولی سالیان مدیدی است که مسامحتاً، خصوصاً در مقوله «وقف خاصّ» خانوادهها و اشخاص، با آن معامله «ملک طلق» میکنند!