کد خبر:22369
پ
kianfar3

اولين نشست مركز پ‍ژوهشي ميراث مكتوب”

ميراث مكتوب: اولين نشست مركز پ‍ژوهشي ميراث مكتوب با عنوان “متن پژوهي،راهگشايي براي عرضه بهتر متون” را روز سه شنبه 11 شهريور 82 در اين مركز برگزار شد.

ميراث مكتوب: اولين نشست مركز پ‍ژوهشي ميراث مكتوب با عنوان  “متن پژوهي،راهگشايي براي عرضه بهتر متون” را روز سه شنبه 11 شهريور 82 در اين مركز برگزار شد. 

 اكبر ايراني در آغاز اين نشست گفت :موضوعي كه براي بحث در جلسه اول در نظر گرفته شده و براي پرداختن به آن از جناب استاد افشار و جناب استاد فاني دعوت به عمل آمده, مسأله و مباحث مقدماتيِ تحقيق و تصحيح متون است, به اين معني كه چگونه بايد وارد يك متن شد؟ چگونه بايد تشخيص داد كه متن قابل تحقيق هست يا نه؟ و در صورتِ در خور تحقيق بودن, چگونه بايد تصحيح شود؟ نسخه‌شناسي و مباحث و مقدمات آن به چه صورت بايد باشد؟ تهيه فهارس و نمايه‌سازي چگونه بايد صورت گيرد؟

در اين نشست استاد ايرج افشار نيز گفت :سخنان آقاي فاني، يكي از نمايه‌ها را به ياد من مي آورد- كه البته نمي‌توان نام نمايه بر آن نهاد – واژه‌نامه‌هايي را كه در آخر يكي از كتاب هاي اين مؤسسه به چاپ رسيده كه به لغات مشكل و مخصوصا” كلمات عربي مربوط مي‌شود. درواقع، خواننده كتاب ممكن است در حين مطالعه كتاب به كلمه‌اي برخورد و معناي آن را نفهمد. به همين دليل مصحح كتاب براي تسهيل كار خواننده يا محقق و كاهش زحمت او از مراجعه به لغتنامه، فهرستي از اين گونه كلمات را به صورت الفبايي تنظيم كرده و در آخر كتاب آورده است. حتي در برخي از موارد معنا و تعريفي هم از آنها به دست داده ، ولي همه كساني كه تاكنون از اين گونه كتاب ها به چاپ رسانده‌اند، تصور كرده‌اند كه وظيفه‌شان فقط اين است كه مثلا” بنويسند كه كلمه «استكتاب» يعني چه؟ اما هيچ اشاره‌اي نشده كه اين كلمه در كجاي كتاب آمده و هيچ عددي هم ذكر نشده است.
وي ادامه داد:البته اين كار درست است ،به شرطي كه خواننده همه كتاب را بخواند و چون به آن كلمه برخورد، براي دريافت معناي آن به فهرست آخر كتاب مراجعه كند، اما اگر كسي فهرست را نگاه كند و به اين كلمه برسد ،به هيچ وجه نمي‌تواند دريابد كه كلمه در كجاي متن ضبط شده است، بخصوص كه در حال حاضر نام اين گونه فهرست ها را «نمايه لغوي» يا  نمايه فلان و بهمان مي‌گذارند. اين گونه فهرست سازي هيچ فايده‌اي ندارد، مگر براي مراجعه‌كننده‌اي كه همه كتاب را مي‌خواند و ضمن مطالعه به كلماتي مي‌رسد كه معنايشان را نمي‌داند و به كمك فهرست به معنا دست مي‌يابد. اگر لازم باشد كه اين گونه فهرست ها چاپ شوند بايد حتما” شماره يكي دو مورد از صفحاتي كه آن كلمات در آنها آمده‌اند، همراه كلمه و اصطلاح ضبط شود.
نكته ديگري كه بايد در اين جا مطرح كنم تشكر از زحمات آقاي مايل هروي است كه يك كتاب دو جلدي راجع به نسخه‌شناسي و تصحيح انتقادي متون نوشته و حاوي  مطالب مفيدي است و ياد وي در اين محفل شايسته بود.

جمشيد كيانفر هم در اين نشست گفت :آقاي فاني گفت كه نه مصحح است، نه چيز ديگر. واقعيت اين است كه آقاي فاني مصحح نيست، اما واقعا” كتابداري برجسته است و مي‌توانم به جرأت بگويم كه هفتاد تا هشتاد درصد متون حداقل دو ،سه رشته را مطالعه كرده است. بنابراين، حتي در مقام يك خواننده آگاه و فهيم، بهتر از هر كس مي‌تواند صاحب رأي باشد و آراي خود را بيان كند.
وي افزود : واقعيت اين است كه امروز هيچ ناشر و هيچ اهل قلمي وجود ندارد كه به نحوي وامدار اين دو بزرگوار(استاد افشار و استاد فاني) نباشد، چه ناشر باشد، چه در دنياي كتابداري و چه در عالم مطالعه و تحقيق و حتي ترجمه و تأليف و تصحيح. حقيقت اين است كه تا جايي كه به خاطر دارم، در اين سال هاي بعد از انقلاب هر كس كه با كتاب و نشر سر و كار داشته ، هر كاري كه خواسته است انجام دهد، چه در قالب مشورت و چه براي رفع اشتباه و چه موارد مشابه ديگر، به اين دو بزرگوار مراجعه كرده و آنان نيز با سعه صدر و روي گشاده همواره مشكل گشا بوده‌اند.
استاد افشار نكته‌اي را درباره ويراستاري متذكر شد و آن اين است كه اگر مطلبي براي چاپ به نشريه آيينه ميراث داده شود، ويراستار آن را مثله مي‌كند. در اصلاح اين فرمايش بايد عرض كنم از وقتي كه آقاي ايراني مسؤوليت سردبيري نشريه را برعهده ارادتمند گذاشته ، اولا” تا الآن هنوز مقاله‌اي از استاد افشار دريافت نشده تا موضوع مثله آن به ميان آيد، ثانيا” گفتني است كه قضيه ويراستاري در اين مجموعه وجود نداشته است، چه در بخش كتاب ها و چه در بخش مقالات. نهايت اين كه اگر يكي دو مورد كار به ويرايش كشيده شده سعي شده است كه موضوع با پديدآورنده اثر در ميان گذاشته شود و اگر هم دستي در نوشته برده شده است به مقدار اندك و در رسم الخط بوده است، آن هم در حد جدا نوشتن «مي»، «نقل است»، «معمول است» و امثال اينها، كه نمي‌توان آنها را به حساب ويراستاري گذاشت.
استاد افشاردر پاسخ آقاي كيانفرگفت : من اگر از «ميراث مكتوب» اسم بردم به اين دليل است كه ديواري كوتاهتر از ديوار آن پيدا نكردم. وانگهي آقايان مسؤولان آن هم حضور دارند و پشت سر كسي حرفي زده نمي‌شود.در ادامه نشست جمشيد كيان‌فر گفت :پيش از اين كه پرسش و پاسخ به طور رسمي شروع شود، يادداشت يكي از حاضران را قرائت مي‌كنم:
« آقاي فاني گفت كه فهرست هاي تفكيكي براي مقاصد مختلف و پژوهش هاي  گوناگون تنظيم مي‌شود، مانند فمينيسم، نمادشناسي رنگ ها و غيره. باتوجه به زمينه‌هاي متفاوت پژوهش و مطالعات افراد مختلف، اين كار بعيد و غيرممكن به نظر مي‌رسد. مثلا” ممكن است كه كسي بخواهد در زمينه لباس، كشتيراني، گيلان، داروها، محلات يك شهر و هزاران موضوع ديگر تحقيق كند، اگر در اين زمينه حد و مرزي هست، لطفا” روشن بفرماييد».
مطلب ديگري كه قبل از شروع پرسش و پاسخ بايد مورد اشاره قرار گيرد، اين است كه آقاي ايراني به نقد آثار احيا شده اشاره كرد. در اين جا خلط مبحثي روي داده است. منظور آقاي ايراني اين است كه آثار احيا شده در جلسات خاص با حضور مصحح- هم از نظر محتوا و هم از لحاظ شيوه كار تصحيح- نقد شوند.
ايرج افشار نيز گفت : درواقع مي‌خواهيم با هم يعني با حضار،  گفت و گويعني به اصطلاح ديالوگ برقرار كنيم. يكي از مشكلاتي كه بر سر راه مصححان وجود دارد چگونگي كتابت است. درواقع كاتبان در كتابت خيلي دقت نمي‌كردند، بگذريم از اين كه پاره‌اي از آنان، مخصوصا” در آثاري كه خوشنويسي شده‌اند، نهايت حوصله به كار برده‌اند و رنج و زحمت بسيار متحمل شده‌اند.
استاد كامران فاني هم ادامه داد :مي‌دانيم كه تا چندي پيش زبان علم، البته علم دقيق، زبان عربي بوده ، اما الآن متوجه شدم كه بعضي نكات پيدا مي‌شوند كه فقط در متن فارسي پيدا مي‌شوند. از جمله اين مسئله كه مي‌گويند خواجه نصير كار تازه‌اي كرده كه كپرنيك آن را از او گرفته و آن در مورد يكي از حركت هاي ماه است كه در يكي از رسالات خواجه مطرح شده است. به همين جهت عده‌اي فكر مي‌كنند كه اگر همه آثار فارسيِ خواجه، در زمينه نجوم و هيئت، چاپ بشوند، افزون بر فايده‌اي كه در زمينه‌ ترمينولوژي و اصطلاح‌سازي از آنها مي‌شود، بيشتر در كار تاريخ علوم مورد استفاده قرار خواهند گرفت. متأسفانه بسياري از اين گونه كتابها هنوز چاپ و منتشر نشده‌اند و حال آنكه هرچه شاعر داشته‌ايم آثارشان را چاپ كرده‌ايم. درواقع بيشترين كتاب هاي زبان فارسي كه تاكنون به‌طور جدي چاپ نشده‌اند ــ و تعدادشان هم زياد است ــ مربوط به همين بخش از علوم هستند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612