کد خبر:3595
پ
chaharmaghle-m1

چند یادداشت بر چهارمقالۀ نظامی عروضی

از روزگار صفّاریان، در ولایت غور، سلسله‌ای از سلاطین و امرای محلّی حکومت داشتند به نام «غوریّه». آوازه و اهمیّت و تااندازه‌ای استقلال این سلسله ـ از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال 543 آغاز می‌شود و به سال 612 تمام می‌شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می‌گردند.

ميراث مكتوب – از روزگار صفّاریان، در ولایت غور، سلسله‌ای از سلاطین و امرای محلّی حکومت داشتند به نام «غوریّه». آوازه و اهمیّت و تااندازه‌ای استقلال این سلسله ـ از هنگامی که از قید غزنویان بیرون آمدند، یعنی از سال 543 آغاز می‌شود و به سال 612 تمام می‌شود؛ یعنی تا زمانی که مقهور خوارزمشاهیان می‌گردند.
ولایت غور، امروزه، منطبق است با هزارستان و باید آن را در نقشۀ جغرافیایی افغانستان میان درۀ هیرمند و هرات جُست.
مورّخان غوریّه را ملوک شنسبانیّه یا آل شنسب نیز خوانده‌اند. نسبت به جدّ اعلای آنها ـ شنسب نام ـ که گویند از نژاد ضحّاک بوده و به دست حضرت علی (ع) اسلام آورده بوده1. با مرگ عزّالدین حسین ـ در سال 545 ـ حکومت آل شنسب میان پسرانش شاخه‌شاخه گشت: علاءالدین غوری فیروزگوه را ـ واقع در میان هرات و غزنین ـ تختگاه خویش گردانید و شاخۀ شنسبانیّۀ غور را نامور و زورمند گردانید و در جنگ با بهرامشاه، شاهنشاه غزنه را شکست داد و به غزنه درآمد و به کین دیرین، آن شهر را به کام آتش سپرد، نوشته‌اند: شهر، هفت شبانه‌روز در آتش می‌سوخت. آنچه علاءالدین از این نمایش زور و ستم اندوخت تنها یک لقب بود. لقبی که چون نیک بنگری، تهی از هرگونه سرافرازی است جهانسوز. علاءالدین جهانسوز.
آنچه در بالا آمده است چكيده مقاله «چند یادداشت بر چهارمقالۀ نظامی عروضی» نوشته زنده ياد دكتر رضا انزابي نژاد است كه در شماره 178 مجله علمي – پژوهشي جستارهاي ادبي به چاپ رسيده است.
براي مطالعه متن كامل اين مقاله بر روي گزينه دريافت فايل كليك كنيد.
ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612