میراث مکتوب – اخیراً، آقای کوروش صفوی، استاد زبانشناسی دانشگاه علّامه طباطبایی، که حقیر سابقۀ ارادتی خدمتشان دارم، نغمهٔ تغییر خط فارسی را دوباره ساز کرده اند؛ نغمهای که سالها بود خاموش بود و ما فکر میکردیم دیگر این اندیشه احیا نخواهد شد. اما ایشان این پیشنهاد را – که در شمارۀ ۷۱ «کتاب ماه ادبیات» آمده است – با مقدماتی مفصل، که عمدتاً به اصل مطلب نامربوط است، همراه، و فقط یک دلیل برای آن ذکر کردهاند و آن این است که خط کنونی فارسی فقط صامتها را ضبط میکند و مصوتها در آن نوشته نمیشوند و بنابراین، به گفتهٔ ایشان «هرقدر که نظام نوشتاریمان را تصحیح کنیم، باز هم این مشکلات باقی میماند.»
البته ایشان فقط همین یک مشکل را گفتهاند، و نه مشکلات خط فارسی را.
برای مطالعه ادامه مقاله «درباره تغییر خط فارسی» نوشته دکتر مصطفی ذاکری که در شماره ۷۹ کتاب ماه ادبیات منتشر شده است بر روی گزینه دریافت فایل کلیک کنید.
…………………………………………………
نظر کاربر: جلیل نوذری
شنبه ۲ آذر ۱۳۹۲ – ۱۹:۲۷
سلام، نوشته ی دکتر صفوی را ندیده ام و نخوانده ام و نمی توانم در مورد مطالب آن چیزی بگویم. اما مانده ام چرا ما ایرانی ها توجه نمی کنیم که فرانسوی ها و انگلیسی ها، با آن همه مشکلی که در خط و نگارش آن ها هست، خواستار تغییر خط شان نیستند. گمان نمی کنم اگر قرار بر دسته بندی مشکلات باشد دردسر اهل این دو زبان با مشکلات نگارشی و خوانشی خط خودشان (لاتین یا رومیایی) کم تر از مشکلات ما باشد. در انگلیسی ترکیب gh در واژه ی enough صدای “ف” می دهد در حالی که در philosophy و fear از دو نویسه ی دیگر برای نمایش این واج استفاده می شود (دست کم سه علامت برای صدای “ف”). همین gh وقتی در واژه ی night به کار می رود خوانده نمی شود. در این زبان، اگر k پیش از n بیاید خوانده نمی شود و اگر s پیش از ti که در حالت عادی مانند sh صدای “ش” می دهد بیاید آن وقت “چ” خوانده می شود! در زبان فرانسه، نویسه ی آخر کلمات خوانده نمی شود مگر آن که واژه ی بعدی با مصوت آغاز شود و خواندن h هم حکایتی دیگر دارد. واژه ی “کلنل” (به معنی سرهنگ) را که در انگلیسی و فرانسه یک سان و به صورت colonel نوشته می شود انگلیسی ها “کرنل” به کسر “ک” و افزودن یک “ر” نانوشته تلفظ می کنند. جالب است که واج “او” در colon را به صورت کشیده می خوانند و وقتی colonial را می خوانند نه تنها “او” کشیده نیست بلکه به همان صورت که نوشته شده می خوانند و دیگر مانند مورد “کلنل” L را “ر” تلفظ نمی کنند. خب، این ها همه مشکلاتی است که دارند. به گمانم بحث تغییر خط در ایران بازتاب یک عقده ی جهان سومی است. با دکتر ذاکری هم عقیده ام که باب کردن این بحث ناشی از یک بعدی بودن برخی مدافعان آن است. اما، با او نیز هم عقیده نیستم که زبان یا خط عربی از آغاز کامل بوده است و یا با کم ترین دست خوردگی از قدیم ترین دوران ها به ما رسیده است. شواهدی که از نوشته های در “قبه الصخره” و متون کهن هست و در جاهایی بر سنگ ها باقی مانده است خطی را به نمایش می گذارد که نویسه هایش بدون نقطه هستند (و امکان چندین خوانش را می دهند) و اعراب گذاری نویسه های آن در مرحله ی دیرتری پدیدار می شود. به عبارت دیگر، کهن ترین نمونه های خط عربی تنها اسکلت حروف الفبایی را دارند، و در دو مرحله ی تاریخی بعدی است که ابتدا نقطه و بعد اعراب معمول میشود.