کد خبر:5103
پ
yarigoldare-soheil-m-1

چند نکته درباره تصحیح و ترجمه امثال و حکم رازی

محمد بن ابی بکر عبدالقادر رازی از علما و ادبای سده هفتم هجری است، ظاهراً از جزئیات زندگی وی آگهی چندانی به دست ما نرسیده باشد

میراث مکتوب – محمد بن ابی بکر عبدالقادر رازی از علما و ادبای سده هفتم هجری است، ظاهراً از جزئیات زندگی وی آگهی چندانی به دست ما نرسیده باشد. از وی آثاری چند در لغت و تفسیر و بلاغت و امثال به جای مانده است. خوشبختانه کتاب نفیس امثال و حکم او را استاد فاضل دکتر فیروز حریرچی – حفظه الله تعالی – تصحیح و ترجمه کرده و در اختیار مشتاقان نهاده اند. با وجود دقت بسیاری که در تصحیح و ترجمه کتاب مبذول کرده‌اند، کار ایشان دچار پاره ای کاستی ها و احیاناً اغلاطی در ترجمه پاره ای از مصاریع و ابیات است، نگارنده بر خود واجب دانست که برخی از آن کاستی ها و اغلاط را بیان کند باشد که در طبع های پسین کتاب مرتفع شود.

– ص۷٫ استاد حریرچی در آنجا آثار رازی را ذکر کرده اند، امّا برخی از آثار دیگر وی در آنجا دیده نمی شود، مثلاً کنز الحکمه وی که ظاهراً تا کنون تصحیح نشده است، نسخه ای از این اثر در قونیه به شماره ۱۲۶۸ موجود است، خوشبختانه نسخه دیجیتالی شده این اثر را می توان از سایت «مکتبه الودود» دانلود کرد.

– نکته مهم دیگر اینکه استاد حریرچی تاریخ نسخه موجود امثال و حکم را ۶۸۶ه.ق. نوشته اند، در حالی که نسخه موجود مطلقاً چنین تاریخی دیده نمی شود! بلکه نسخه مذکور به همراه چند رساله دیگر در بین سال های ۷۰۰-۷۱۳ه.ق. نگاشته شده است، متأسّفانه استاد حریرچی تصویری از نسخه مورد استفاده خود نیاورده اند که این خود یکی از کاستی های بخش نخست کار ایشان است، در ذیل تصویری از صفحه نخست و پایانی نسخه مورد استفاده ایشان (که فیلم آن به شماره ۵۰۴۵ در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است) آورده می شود:

– در بخش ترجمه اشعار غلط های مطبعی و سهوالقلم هایی دیده می شود که مواردی از آن ها را در ذیل می آوریم:

-ص۱۳۳٫ به غلط «عمیر بن معد یکرب» ثبت شده، در حالی که درست «عمرو بن معدی کرب» است.

-ص ۱۸۲٫ در ترجمه بیت شماره ۳۹۲ به جای «خشن»، «خش» ثبت شده؛ همچنین لفظ «بو» زائدی نیز در همان سطر آمده است.

-ص۱۸۲٫ لئن کان سمٌّ ناقعٌ تحتَ نابِها/فَفِی لَحمِها تریاقُ غائلهِ السّمِّ. در ترجمه این بیت نوشته اند: «اگرچه [مار] زهر کشنده به زیر دندان دارد، پس تریاق هم که کشنده و ضد زهر است اندرون گوشت اوست». لفظ «اندرون» زائد به نظر می رسد. ظاهراً استاد متوجّه اشاره طبّی موجود در مصراع دوم نبوده اند، در مصرع دوم به این باور کهن اشاره شده است که برای گوشت مار خواصی طبّی قائل بوده اند، در تاریخ الوُزَراء ابوالرَّجای قمّی نیز به آن باور کهن چنین اشاره شده است: «همچون مار باشد که در دندان او زهر باشد و در گوشت او تریاک» (قمی،۱۳۶۳: ۱۵۶)
-ص۲۰۲٫و هل نافِعی أن تُرفَعَ الحُجبُ بینَنا/و دُونَ الّذی أمَّلتُ مِنک حجابُ. ترجمه مصراع دوم چنین آمده است: «در حالی که حجاب باشد در برابر کسی که امید از او دارم». امّا ترجمه درست باید چنین باشد: در حالی که در برابر چیزی که [آن را] از تو امید دارم حجابی باشد.

– ص۲۳۱٫ در این صفحه عین ترجمه بیت شماره ۴۷۲ برای بیت شماره ۴۷۳ آمده است که احتمالاً غلط مطبعی باشد.

-ص۲۲۴٫ و کنت‏ کذِئبِ‏ السَّوءِ لَمّا رَأى / دماً بِصاحبِه یوماً أحالَ عَلَی الدَّمِ. می باید که «دماً» به پایان مصراع اول آورده شود.

– ص۲۳۹٫ سعیدُ الدَّار خَیرٌ مِن أبیه/…. ترجمه: سعیدِ(نام شخصی) این خانه بهتر از پدر اوست..، به گمان نگارنده «سعیدالدار» اسم عَلَم است و باید به همان صورت سعیدالدار ترجمه شود.

نام «سعیدالدار» در کتب پیشینیان دیده میشود.مثلاً «أحمد بن سعید الدار». ر.ک: (بُستی، ۱۳۹۷: ۱۳۵)

– ص۲۴۴٫ و إذا دعونَک عَمَّهنَّ فإنّه..، این مصراع چنین ترجمه شده: چون تو را نزد زنان به لفظ عمو خطاب کنم..، در حالی که «خطاب کنند» درست است.

– ص۲۸۰٫ لفُرقَهٍ کُلُّ اجتماعِ اثنین. ترجمه: «بر جدایی هر اجتماعی دو تن باید»!. در حالی که ترجمه درست چنین است: هر اجتماع دو نفری برای جدایی است(در نهایت هر جمعی دچار پراکندگی می شود). مصراع نخست آن، چنین است: لم یَجتَمِع جمعٌ لغیرِ بینٍ. این نکته را باید یادآور شد که «اثنین» مضاف الیه است نه «مبتدای مؤخَّر»!، گویا استاد حریرچی «اثنین» را مبتدا پنداشته¬اند که مصراع مذکور را چنان معنا کرده اند،البته در صورت مبتدا شدن باید «اثنان» می آمد نه «اثنین». مصراع مذکور را با این بیت مشهور مولی الموالی امام علی بن ابی طالب(علیه السلام) بسنجیم:لکُلِّ اجتماعٍ مِن خلیلَینِ فُرقَهٌ/و کُلُّ الذی دونَ مماتَ قلیلُ…

-ص۲۸۷٫ الصَّبرُ عندَ الصَّدمهِ الأولی. ترجمه: «شکیبایی به هنگام ضربه نخستین است». لازم به ذکر است که این بیت عین حدیث شریف نبوی است و خوشبختانه برخی از علما و ادبای برجسته عرب آن را به گونه دیگری معنا و توضیح داده و شرح کرده اند که برای فایده بیشتر در اینجا شایسته یادآوری می نمایید.

سید رضی(ره) در کتاب مستطاب المَجازات النَّبَوِیَّه در باب حدیث مذکور چنین می فرمایند: «مِنْ ذَلِکَ قَوْلُهُ عَلَیْهِ الصَّلَاهُ وَ السَّلَامُ: «الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَهِ الْأُولَى‏» وَ فِی رِوَایَهٍ أُخْرَى: «الْأَجْرُ عِنْدَ الصَّدْمَهِ الْأُولَى» و هذا القَولُ مجازٌ، و المُرادُ بالصَّدمهِ أوّلُ ما یَطرُقُ الإنسانَ مِن النَّوائبِ، و یَبُدُّهُهُ‏ مِن المصائبِ، فشَبَّهَ ذلک علیه الصَّلاهُ و السَّلامُ فی شدّهِ وَقعَتِه و عظیمِ رَوعَتِه بصدمهِ الجسیمِ الشَّدید أو صَکّهِ الحَجَرِ الثَّقیلِ؛ فی أنَّه یُوهِنُ و یَحطِمُ، و یَرمَضُ‏ و یُؤلِمُ، فإذا صبرُ الإنسانِ لتلک الواقعهِ، و تماسُکُ تحتَ تلک الرَّوعهِ، و سلّم للأقضیهِ النَّازلهِ و الأقدارِ الغالبهِ، و لم یَنفُذ فی جَواذبِ الجَزَع، و یَرکُض فی مِضمارِ القَلَق، أعطی الأجر برُمَّتِه، و قید إلیه بأزمَّته؛ لأنَّ ما یطرُقُ الإنسانَ و هو ذاهلٌ و یفجأه و هو غافلٌ، أعظمُ نکایهً لقلبِه و إیجاعاً لنفسِه مِمّا یَطرُقُ و قد أخذَ له اهبتُه، و أعدَّ له عُدَّته‏» (شریف الرضی، ۱۴۲۲: ۳۲۶).

در شرح فارسی کتاب شهاب الأخبار قضاعی چنین آمده است: «صبر آن بود که به حال اوّل کند؛ یعنى چون سختى به وى رسد به نفس و مال صبر کند نه آنکه گرم‏ ایستد و آنچه تواند کردن از فریاد و هرزه بکند و خداى تعالى را بیازارد و چون آتش [حدّت و سورتش فرو] نشیند گوید: من صابرم.»(قضاعی، ۱۳۶۱: ۸۱). زبیدی صاحب تاج العروس چنین آورده است: «الصَّبْرُ عندَ الصَّدْمهِ الأُولَى‏»، أَی عندَ فَوْرهِ المصِیبهِ و حَمْوَتِها»(حسینی زبیدی، ۱۴۱۴:ج۱۷/۴۰۷). فیومی صاحب کتاب المصباح المنیر در شرح حدیث مذکور چنین نوشته است: «وَ فِى الْحَدِیثِ‏ «الصَّبْرُ عِنْدَ الصَّدْمَهِ الْأُولَى‏» مَعْنَاهُ أَنَّ کُلَّ ذِى مُصِیبَهٍ آخِرُ أَمْرِهِ الصَّبْرُ و لکِنِ الثَّوَابُ الْأَعْظَمُ إِنَّمَا یَحْصُلُ بِالصَّبْرِ عِنْدَ حِدَّتِهَا.»(فیومی، ۱۴۱۴:ج۲/۳۳۶)

– ص۲۸۸٫ و یدُ الخلافهُ لا تُطاوِلُها یدُ. إعراب الخلافه، باید «الخلافهِ» باشد نه «الخلافهُ».

– ص۳۱۵٫ هل یُرتَجی مَطرٌ بغیرِ سحابِ. ترجمه:«آیا از باران بی¬ابر امید ریزش توان داشت»!!، گویا استاد حریرچی «بغیر سحاب» را نعتی برای «مطرٌ» دانسته اند که دچار چنان سهوی شده اند، در حالی که اینچنین پنداری غلط می باشد. ترجمه درست چنین است: آیا بدون ابر، امید باران هست؟.

– ص۳۱۷٫ إنَّ الحبیبَ إلی الإخوانِ ذو المالِ. ترجمه: «صاحب مال برای دوستان محبوب است»، «ذوالمال» را به «دارا» ترجمه کردن دقیق تر و درست تر است.

– ص۳۱۸٫ یک دو کلمه از پایان ترجمه مصراع شماره ۷۴۴ افتاده است.

– ص۳۰۹٫ رِضی المُجتَنِی غایهٌ لیسَ تُدرَک ُ. ترجمه :«خشنودی خاطر گناهکار هدفی است که حاصل نمی شود»، سخن در این است که «مُجتَنِی» به معنای «چیننده میوه و..» است نه «گناهکار»، آن لغتی که معنای گناهکار دارد «مُجنی» است و نه «مُجتنِی».

منابع
– البستی، محمد بن حبان أبو حاتم(۱۳۹۷ه.ق /۱۹۷۷م)، روضه العقلاء ونزهه الفضلاء، به تحقیق محمد محی الدین عبد الحمید، بیروت:دار الکتب العلمیه.

– حسینی زبیدی، محمد مرتضى (۱۴۱۴)، تاج العروس من جواهر القاموس، به تصحیح هلالی علی و علی سیری، ۲۰جلد، چاپ اوّل، بیروت:دارالفکر.

– رازی، عبدالقادر (۱۳۹۰)، امثال و حکم، تصحیح و ترجمه و توضیح فیروز حریرچی، چاپ چهارم، دانشگاه تهران.
– شریف الرضى، محمد بن حسین (۱۴۲۲ق / ۱۳۸۰ش)، المجازات النبویه، چاپ اوّل، قم: دار الحدیث.

– قمی، ابوالرجاء(۱۳۶۳)، تاریخ الوزرا، تصحیح محمد تقی دانش پژوه، چاپ اول، تهران: مؤسسه مطالعات تحقیقات فرهنگی.

– فیومى، أحمد بن محمد(۱۴۱۴)، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۲جلد، چاپ دوم، قم: موسسه دار الهجره.

– قضاعی، محمد بن سلامه (۱۳۶۱)، شرح فارسى شهاب الأخبار(کلمات قصار پیامبر خاتم ص)، تصحیح جلال الدین حسینی ارموی، تهران: علمی و فرهنگی.

– مجموعه اشعار عربی، دستنویس شماره Pococ.33 کتابخانه بادلیان آکسفورد، ۷۱۳-۷۰۰ق، فیلم شماره ۵۰۴۵ کتابخانه دانشگاه تهران.

سهیل یاری گل‌دره

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612