کد خبر:26013
پ
ابوالفضل خطیبی

پیام‌های تسلیت به مناسبت درگذشت دکتر ابوالفضل خطیبی

ابوالفضل خطیبی‌، شاهنامه‌پژوه و عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز چهارشنبه، ۲۱ دی‌ماه، طی عمل ناموفق پیوند کبد، در ۶۲ سالگی از دنیا رفت.

میراث مکتوب- ابوالفضل خطیبی‌، شاهنامه‌پژوه و عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی روز چهارشنبه، ۲۱ دی‌ماه، طی عمل ناموفق پیوند کبد، در ۶۲ سالگی از دنیا رفت. جلال خالقی مطلق، داریوش آشوری، میرجلال‌الدین کزازی، علی بهرامیان، سجاد آیدنلو و مؤسسۀ خردسرای فردوسی در پیام‌ها و گفتارهایی ضمن تسلیت درگذشت دکتر ابوالفضل خطیبی به جایگاه و خدمات وی پرداخته‌اند.

ابوالفضل خطیبی

جلال خالقی مطلق، شاهنامه‌شناس که ابوالفضل خطیبی زیرنظر او کتاب‌های «شاهنامه، ابوالقاسم فردوسی: طبع انتقادی» و «یادداشت‌های شاهنامه، بخش سوم»  به زیور طبع آراسته، در پی درگذشت او نوشته است:
«زِ بادی کـو کٌـله از سـر کـنـد دور
گـیاه آسـوده باشـد، سـرو رنـجـور

درگـذشت نابهنگام دکـتـر ابـوالـفـضل خـطـیـبی، شاهـنامه شـناس نامـدار روزگار ما، ضایعـه بـزرگی بـرای اهـل ادب، بـویـژه دوسـتـداران حـماسه ملی ایـران اسـت. مـن از سـوی خـود و دیگـر هـمکاران بـنـیاد فـردوسی ایـن فـقـدان بـزرگ را به هـمـســر ایـشان بانـو دکـتـر فــریـبا شکــوهی و دخـتـر ایـشان بانـو غـزال خـطـیـبی و دیگـر بازمانـدگان آن عـزیـز از دسـت رفـته و نـیـز به هـمه دوسـتـداران زبان و ادب فارسی تـسـلـیـت عـرض میکـنـم.
روان پاکـش در بهـشـت بـریـن جاویـد باد!»

ایشان در پیامی تصویری نیز گفت: «خبر ناگوار فوت دوست و همکار عزیزم آقای دکتر ابوالفضل خطیبی را از طرف خودم و همسرم به بازماندگان آن عزیز خانم فریبا شکوهی و دختر ایشان غزل‌خانم از صمیم قلب تسلیت عرض می‌کنم.

واقعا از شنیدن این خبر بسیار بسیار غمگین شدم، ایشان هنوز سنی نداشتند و واقعا یکی از شاهنامه‌شناسان نامدار ما بودند و من در دفتر هفتم تصحیح خودم افتخار همکاری با ایشان را داشتم و ایشان کمک کردند و این دفتر را به پایان رساندیم. فوت ایشان مرا خیلی خیلی غمگین کرد و از خداوند بزرگ آرزو دارم روانشان در بهشت برین جاوید باشد».

داریوش آشوری، مترجم، نیز در پیامی که مجله بخارا آن را منتشر کرده، نوشته است: «ابوالفضل خطیبی دست کم دو بار در فیسبوک، بی آن‌که میان ما آشنایی و رابطه‌ای باشد، یادداشت‌هایی درباره‌ نوشته‌های من درباره‌ شاهنامه نوشته بود و همین باب ارتباط دورادور میان ما را گشود که از چند سال پیش تا همین دو هفته پیش ادامه داشت.
شیفته‌ شاهنامه بود و با هم درباره‌ ویرایش متن آن گفت‌وگوی فراوان داشتیم و من با او درباره‌  پیشنهادهای خود برای نگاه سنجشگرانه‌ دیگر به  ویرایش خالقی از برخی بیت‌ها مشورت می‌کردم. بهترین دستاورد این دادوستد علمی یادداشت تکمیلی‌ای بودکه او بر مقاله‌ من با عنوان «خوانشی دیگر از یک ترکیب در شاهنامه» نوشت (بخارا، شماره‌ی ۱۴۰). او نکته‌ها و پیشنهادهای مرا هم بر  روی نسخه‌ خود از ویرایش استاد خالقی یادداشت می‌کرد.
یاداش به خیر این پژوهشگر ارجمند و دوست مهربان.»

میر جلال‌الدین کزازی: خطیبی؛ از برجسته‌ترین پژوهشگران شاهنامه

میرجلال‌الدین کزازی، استاد دانشگاه و شاهنامه‌پژوه، در پی درگذشت ابوالفضل خطیبی گفت: روان‌شاد ابوالفضل خطیبی که هم‌ اکنون با دریغ بسیار آگهی درگذشتش به من رسید، بی هیچ‌ گمانی یکی از چهره‌های فرهنگی‌ نام‌دار در ایران روزگار ماست. او شکوفان‌ترین سالیان زندگی خود را در کار پژوهیدن و شناختن و شناسانیدن شاهنامه به ایرانیان و پارسی‌زبانان کرد. این تلاش ارزشمند و گران‌مایه و ماندگار به شیوه‌های گوناگون انجام می‌گرفت و تنها با نوشتن کتاب به نمود نمی‌آمد.

کزازی همچنین یادآور شد: همه ایرانیان به ویژه ایرانیانی که دل در گرو شاهنامه دارند و آن را نامه سپند و ارجمندِ فرهنگ و اندیشه و منش ایرانیان می‌دانند، من برآنم اندوه‌ناکند و سوگوارند. زیرا یکی از برجسته‌ترین کسانی که در این نامه نامی گرامی، در این شاهکار ورجاوند بی‌مانند سالیان سال پژوهیده است و یادگارهایی ارزنده و برازنده بر جای نهاده است، به جهان جاوید شتافته است. از درگاه دادار دادگستر برای گرامی از دست‌رفته، جایگاهی بلند آرزومندم. ایدون باد.

علی بهرامیان: دانشمند خودساخته‌ای که خود را وقف شاهنامه کرده بود

علی بهرامیان، پژوهشگر و معاونت علمی مرکز دائره‌المعارف بزرگ اسلامی از دوستان و همکاران سابق ابوالضل خطیبی، در پی درگذشت این شاهنامه‌پژوه گفت: آقای خطیبی در دهه ۶۰ و در بخش  تاریخ مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی با ما همکاری می‌کرد. زمانی که او دستیار و معاون بخش تاریخِ مرکز دائره‌المعارف بود، معمولا مقالات مربوط به دوره قبل ازمغلول، وزراء، مشاهیر، شاعران و بزرگان و نام‌آوران قرن چهارم تا قرن هفتم را می‌نوشت.

 او افزود: تحصیلات خطیبی تا کارشناسی ارشد تاریخ بود و مقالات قرونی را می‌نوشت که مربوط به دوره فردوسی بود، در واقع خطیبی با زمینه‌های تاریخی پدید آمدن منظومه و به ویژه شاهنامه آشنایی داشت. زمانی که در دوره دکتری سراغ ادبیات فارسی رفت، دکتر خالقی مطلق تصمیم گرفت تا در تصحیح شاهنامه  با او مشارکت داشته باشد. پژوهش در حوزه تاریخ به شناخت او از متون و خود شاهنامه کمک کرده و تحصیل در رشته زبان ایران باستانی موجب شد، شاهنامه‌پژوهشی را ادامه دهد. البته بخشی از فعالیت‌های او با مشارکت خالقی مطلق و محمود امیدسالار بود.

بهرامیان خاطرنشان کرد: آقای خطیبی به موضوعات مربوط به «شاهنامه»، شخص فردوسی و مجموعه‌های حماسی مانند «فرامزنامه» پرداخت. همچنین به موضوعاتی که مربوط به حواشی شاهنامه بود مانند ابیات و مصرع‌ها  که در پژوهش‌های شاهنامه دشوار تلقی می‌شود، توجه داشت و آراء و نظرات خود را عرضه کرد. در این اواخر به تدریس و تعلیم  شاهنامه اشتغال داشت و به این کار اهمیت بسیار می‌داد.همانطور که او می‌گفت خودش را وقف شاهنامه کرده بود.

 این پژوهشگر با بیان این‌که در میان شاهنامه‌پژوهان جایگاه شایسته و قابل توجهی داشت و آراء او درباره شاهنامه و فردوسی مورد توجه بود، اظهار کرد: ایشان تقریبا در فضای مجازی فعال بود و آراء خود را در آنجا عرضه می‌کرد و  علاقه‌مندانی هم داشت و نظریاتش مطالعه می‌شد. او درباره ابیات زن‌ستیز که به شاهنامه و فردوسی نسبت داده می‌شد، ملاحظه داشت و تقریبا نسبت همه را به فردوسی مردود کرد. همچنین درباره «هجونامه سلطان محمود» که منسوب به فردوسی است، کتاب مستقلی نوشته بود که اهمیت بسیاری دارد. آراء و مقالات او در دو زمینه «تاریخ» و «شاهنامه‌شناسی و ادبیات فارسی» قابل توجه است و از منظر محققانه تلقی می‌شود.

علی‌ بهرامیان در پایان گفت: نبود خطیبی با توجه به این‌که موسسات علمی در پرورش چنین اشخاصی ضعیف عمل می‌کنند و عقب هستند، خسارت‌بار خواهد بود. البته تا جایی که می‌دانم و دوستی و شناختی که از دکتر خطیبی داشتم، دانشمند خودساخته‌ای بود، هرچند همه‌ما از محضر استادان بزرگی استفاده کرده و می‌کنیم، او هم همین‌طور بود. اما تا حد زیادی می‌توان گفت آقای خطیبی، فرزندخصال خود بود، روی پای خود ایستاده بود و مراحل تحقیق را تا حد زیادی با توجه تجربه‌های خود درک بود که این نکته اساسی درباره او بود. آقای خطیبی آدم مستقلی در عرصه تحقیق شمرده  می‌شد و  از ارائه آراء خود واهمه‌ای نداشت و البته نقد را می‌پذیرفت.

 همچنین علی بهرامیان در یادداشتی که در سوگ ابوالفضل خطیبی در روزنامه اعتماد به چاپ رسید، نوشته است:

«رایگان آبادی جهان می‌کنیم و پاداش جز مرگ نمی‌بینیم. پنداری که مزدورانیم که خرابی عمر به مقاطعه داریم. پنداریم که دور فلک حریفی خوش است. اختران فلک هم روزی در مغاک خواهند افتاد. ملک‌الموت هم شربت موت بچشد».

از سال‌های دور خوب به خاطر دارم که در اتاق بخش تاریخ در ساختمان سابق مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی، روزی ابوالفضل خطیبی، کتاب تاریخ الوزراء یا ذیل نفثه‌المصدور ابوالرجای قمی را در برابرم گشود و گفت عبارات او را در وصف مرگ بخوانم و تاکید کرد: این کتابی است که می‌توان از هر جای آن گشود و از زیبایی و فریبایی نثر و مضمون بلند آن، جان را از ادب و فرهنگ پارسی سرشار کرد. دریغ و درد که ابوالفضل خطیبی، دوست عزیز و استاد گرانقدر ما، در مغاک مرگ و خاموشی افتاد. ابوالفضل خطیبی دانشمند و پژوهشگری خودساخته بود و چون به کار تحقیق و پژوهش می‌پرداخت، همه وقت و نیرو و احساس خود را بر سر آن می‌نهاد. او برای دائرهالمعارف بزرگ اسلامی و دیگر دانشنامه‌ها ده‌ها مقاله تحقیقی نوشت، غالبا درباره فرمانروایان و وزیران و شاعران و دیگر مشاهیر ایرانی در سده‌های پیش از یورش مغولان و شعر معاصر نیز در دایره دلبستگی‌ها و دلمشغولی‌های او قرار داشت. او آرای خود را با شور و شوق بسیار با اهل نظر در میان می‌نهاد.

در همه اینها پیوسته فکر او مشغول بود که چگونه مطلب را بپرورد که در اوج تحقیق و از گزافه‌گویی برکنار باشد. بعدها که تحصیل را در باب زبان‌های باستانی پی گرفت، اندک اندک دل در گروی شاهنامه نهاد و چنان که خود می‌گفت، قصد داشت همه عمر را وقف کاخ بلند فرزانه بزرگ ایران‌زمین کند و چنین کرد. دوست داشت که شاهنامه را دوباره به میان مردم ببرد و همگان را به شناخت بهتر و بیشتر آن منظومه شگفت‌انگیز و بی‌مانند راهبری کند، اما همچنان در عرصه تحقیق و مبتنی بر پژوهش‌های استوار و دور از عرصه‌های تعصب و باید گفت که توفیق او در این زمینه اندک نبود و امیدوار بودیم که دیری بپاید و همگان را از پژوهش‌های خود برخوردار کند. افسوس که بیماری جانکاه بر تن او چنگ افکند و از تاب و توان انداخت. چند روز پیش که با او گفت‌وگو می‌کردم، گفت: گمان ندارم که دیگر فرصتی داشته باشم. با این همه، آثار او، از تالیف و تصحیح و تدریس، گنجینه‌ای گرانقدر و بیش بهاست؛ گرچه خود او اینک به تاریخ پیوسته است.

«جهان پنداری خود درمانده‌تر از ماست. باران گریه اوست، برق، سوختگی دل، رعد ناله. هر شب از سوگواری جامه سیاه پوشد. ما را بر جهان چون گریه نیست، خندیدن معنی ندارد. جهان در می‌گذرد و جهان بر حُکم خویش است…».

یادش گرامی باد.

سجاد آیدنلو: ضایعه‌ای جبران‌ناپذیر در جهان شاهنامه‌شناسی

سجاد آیدنلو، استاد دانشگاه و شاهنامه‌شناس در پی درگذشت ابوالفضل خطیبی با بیان این‌که به صورت کوتاه درباره این شاهنامه‌شناس صحبت می‌کند و در فرصت مناسبی او و دیگر دوستان به صورت مفصل در مقاله‌هایی به خطیبی خواهند پرداخت، گفت: «به نام خداوند جان و خرد، «اگر مرگ دادست بیداد چیست / ز داد این همه بانگ و فریاد چیست» من هم ساعت ۱۰ صبح، ۲۱ دی‌ماه ۱۴۰۱ از طریق پیام‌ها و تلفن‌های دوستان این خبر اسف‌ناک را شنیدم که دوست دیرین بنده و شاهنامه‌شناس بزرگ، دکتر خطیبی به رحمت خداوند رفت. این ضایعه جبران‌ناپذیر در جهان شاهنامه‌شناسی را به همه دوستداران فرهنگ و ادب ایران  و جهان تسلیت عرض می‌کنم.»

او سپس بیان کرد: مرحوم دکتر خطیبی در روز فردوسی، ۲۵ اردیبهشت‌ماه، در سال ۱۳۳۹ در یکی از روستاهای شهرستان گرمسار استان سمنان زاده شد و متأسفانه در ۶۲ سالگی و در اوج پختگی و باروری علمی در ۲۱ دی‌ماه در سرای دیگر آرام گرفت. به لحاظ تحصیلات مدرک کارشناسی‌اش تاریخ بود، کارشناسی ارشد فرهنگ و زبان‌های باستانی خوانده بود و دکتری‌اش ادبیات فارسی بود. به لحاظ شغلی در مقطعی در مرکز دایره‌المعارف بزرگ اسلامی فعالیت داشت. بعد به فرهنگستان زبان و ادب فارسی منتقل شد و سال‌ها معاون گروه فرهنگ‌نویسی فرهنگستان زبان بود و در شکل‌گیری مقدمات، تدوین و انتشار «فرهنگ جامع زبان فارسی»، سهم بسیار بزرگی داشت. البته از فرهنگستان هم بازنشته شده بود.

آیدنلو با بیان این‌که جایگاه علمی و تشخّص اصلی او در جهان، به مطالعات در موضوع شاهنامه‌شناسی بود، خاطرنشان کرد: او سالیان سال در حوزه شاهنامه‌شناسی فعالیت کرد، کتاب‌هایی تصحیح، تألیف، تدوین و ترجمه کرد. مهم‌ترین اثر تصحیحی او در این حوزه در همکاری با استاد جلال خالقی مطلق در تصحیح دفتر هفتم شاهنامه بود که حدود ۷۲۰۰ بیت را شامل می‌شود، همه این بیت‌های را آقای خطیبی زیر نظر آقای خالقی مطلق تصحیح کرده بود. همچنین یادداشت‌های مربوط به آن بخش‌ را از صفحه ۲۵۲ تا ۴۱۶ نوشت، که از لحاظ کیفیت بسیار ارزشمند است و به لحاظ کمیت هم در خور توجه است.

نویسنده «آذربایجان و شاهنامه: تحقیقی درباره جایگاه آذربایجان، ترکان و زبان ترکی» افزود: بخش اصلی و اعظم فعالیت‌های علمی مرحوم خطیبی مقالاتش بود؛ هم مقالات تحقیقی که حدود ۸۰ مقاله تحقیقی است و هم مقالات نقد کتاب که ۳۰ مقاله را شامل می‌شود. بخش کمتر دیده شده فعالیت‌های او که فقط برخی از صاحب‌نظران و خواص بیشتر با آن آشنا هستند و ممکن است عموم علاقه‌مندان کمتر دیده باشند، مدخل‌هایی است که در دایره‌المعارف‌های مهم ایران نوشته‌ بود. مرحوم دکتر خطیبی بیش از ۱۷۰ مدخل در دایره‌المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ آثار ایرانی اسلامی و دانشنامه ایران نوشته و چاپ کرده‌ که برخی از آن مدخل‌ها در حوزه موضوع آن مدخل، بی‌نظیر و یا کم‌نظیر است.

آیدنلو همچنین گفت: بنده از سال ۱۳۸۱ تا امروز حدود ۲۰ سال با ایشان دوستی بسیار نزدیک، صمیمی، علمی و عاطفی داشتم و به لحاظ اخلاقی و علمی، او شخصیت بسیار ممتاز ، یکرنگ، ساده دل، صمیمی  و بسیار خونگرم  و خودمانی داشت و به لحاظ علمی هم تقریبا همه کارهایش چه مقاله‌های نقد و تحقیقی و چه مداخل و تصحیح‌هایش در سطح بسیار  بالایی قرار دارد. در هنگام حیاتش گفته‌ام و امروز هم به شما می‌گویم اگر در تاریخ مطالعات شاهنامه شناختی بخواهیم از  بین محققات ایرانی –در گذشته و در قید حیات- سه تن از شاهنامه‌شناس شاخص و برجسته را انتخاب کنیم بدون هیچ‌گونه مبالغه‌ای و بدون هیچ تردیدی ابوالفضل خطیبی یکی از آن‌ها است و در جهان  شاهنامه‌شناسی هم – یعنی اگر دامنه انتخاب افراد را به ایران‌شناسان و محققان غیر ایرانی تسری بدهیم- قطعا باز نام آقای خطیبی در صدر فهرست نام‌آوران این حوزه و در کنار نام یکی دو ایرانی دیگر مانند استاد خالقی مطلق و در طراز شخصیت‌های شناخته شده‌ای چون فریتز ولف، نولدکه و ژول مول  قرار خواهد گرفت.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: همه مقالات آقای خطیبی مستند، روش‌مندانه، نکته‌یابانه و مبتنی بر استدلال‌های درست و فرضیات منطقی و بدون خیال‌پردازی‌ها و بر اساس شواهدات و قرائن است. امیدوارم هم دانشجویان و محققان و هم شاهنامه‌پژوهان مقالات او را سطر به سطر بخوانند و از سخنرانی‌های ضبط شده‌اش بهره‌مند شوند.

سجاد آیدنلو در پایان گفت: یقین دارم کسانی که ساده و علمی زندگی کرده‌اند مانند دکتر خطیبی و اکثر عمرشان با کتاب و تحقیق گذشته بنا بر اعتقادات ما در جهان دیگر  بهشتی خواهند بود. اگر خطاهایی به اقتضای طبیعت انسانی همه ما سهوا از آن‌ها و از ما سرزده باشد، خداوند به خاطر زحماتی که در زمینه دانش و فرهنگ و ادب کشیده‌اند، قلم عفو بر آن‌ها  خواهد کشید.  تسلیت دوباره عرض می‌کنم و شادی روح دوست عزیرم را از درگاره یزدان پاک خواستارم.

به سوگ خطیبی سیه‌ پوشد آب

مؤسسۀ خردسرای فردوسی که زیر نظر محمدجعفر یاحقی فعالیت می‌کند در پیامی درگذشت ابوالفضل خطیبی را تسلیت گفت.

در متن پیام این مؤسسه آمده است: هنوز چیزی از پیمانش با خداوندگار شاهنامه نمی‎‌گذرد که گفته و سوگند خورده بود که قلم جز به نام فردوسی بر کاغذ نخواهد نهاد. دریغ و بسیاربار دریغ که با کوچ بی‎‌هنگامش سینه سپید کاغذ و پهنه گسترده جهان مجازی چشم به راه آن خامه خوش‎رفتار ماند و همه شاهنامه‌دوستان و ایران‎‌گرایان از نکته‌‎بینی‌ها و ژرف‌اندیشی‌هایش بی‌بهره ماندند.

 چه زود و ناهنگام کمندِ مرگ ابوالفضل خطیبی را به دام افکند و جهان شاهنامه‌شناسی را از کوشش‌‎های ناب او بی‌بهره گذاشت! او رفت و نامش در جهان فردوسی‌پژوهی ماندگار شد و چه باک که به فرموده فردوسی زرّین قلم: «زتو نام باید که ماند بلند».

این اندوه بزرگ را به خانواده او، به ویژه همکار و همسر ارجمند و داغدارش خانم دکتر فریبا شکوهی و خاندان بزرگ نهادهای شاهنامه‌پژوهی ایران و جهان سوگباد می‌گوییم و برای روان تابناک آن زنده‌نام در کنار جاودانان مینوی آرامش آرزو داریم.

منبع: ایسنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612