کد خبر:18724
پ
gerami-m

پای صحبت دکتر بهرام گرامی به بهانه انتشار کتاب گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی

دکتر بهرام گرامی، دارای درجه دکترای علوم گياهی و ويراستار دانشنامه ايرانيکا است. وی در سال 1364 عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان بوده است و برای مطالعه و تحقیقات راهی کشور آمریکا شده است.

می دانیم که سالیان متمادی ست شما در خارج از ایران زندگی می کنید، ولی از سوی دیگر شما را مکرّر در ایران می بینیم و یادمان هست که سخنران شصت و سومین نشست میراث مکتوب بودید. در صورت امکان، قدری از خودتان و فعالیتهایتان بگویید.
من در سال 1364 که عضو هیأت علمی دانشگاه صنعتی اصفهان بودم برای مطالعه و ادامۀ تحقیقات به آمریکا رفتم. (به عنوان معترضه بگویم که ضمیر اول شخص مفرد، یعنی «من»، را به اینجانب و بنده و حقیر و امثال آن ترجیح می دهم، و آنانکه مرا می شناسند می دانند هیچگونه بوی منیّتی از این «من» استشمام نمی شود.) ده سال در دانشگاه کالیفرنیا در دیویس به تحقیق در رشتۀ تحصیلی ام (ژنتیک گیاهی) پرداختم. پس از آن، بیش از هر چیز به تحقیق و تألیف پیرامون ادب و فرهنگ ایران روی آوردم و در همین رابطه است که برای نشر کتاب یا مقاله و سخنرانی و دیدار و مشاوره با فرهیختگان گرانقدر کشورمان هر سال یا هر دو سال یکبار (امسال دو بار) به میهن عزیز می آیم.

از عنوان کتابتان،گل و گیاه در هزار سال شعر فارسی و گفتارتان در میراث با عنوانی مشابه آگاه هستیم، ولی ما و خوانندگان را کمی بیشتر با چند و چون کارهایتان آشنا نمایید و اصلاً چطور شد به این وادی پای نهادید.
در مورد اینکه چرا من به این کار دست زدم، باید بگویم که از یک سو رشتۀ تحصیلی من در تمام مقاطع با علوم گیاهی مربوط بوده و از سوی دیگر از نو جوانی به شعر و ادبیات سخت علاقمند بوده ام. (بین خودمان بماند که چهارده ساله بودم پدرم مجموعه ای از نوشته های مرا زیر عنوان «وداع» به چاپ رساند، ولی طی این دهها سال روی آن را نداشته ام به کسی نشان دهم.). کار من در واقع پُلی ست بین علم و هنر یا به طور اخص بین علم و ادب که تا کنون به این شکل سابقه نداشته است. در مورد کتابم، همانطور که از عنوانش پیداست، شامل هر گونه گیاه اعم از گل و درخت و میوه و غیر آن می باشد که مورد تشبیه و استعارۀ شاعران قدیم قرار گرفته (رویهم 110 گونه) و به صورت 50 مقالۀ جامع و 60 نوشتۀ کوتاه ارائه شده است. البته در شعر قدیم فارسی از گونه های گیاهی دیگری نیز نام برده شده که فهرستشان در کتاب آمده، ولی چون تشبیه و استعاره ای در مورد آنها دیده نشده، لذا مورد بحث قرار نگرفته اند.
لطفاً در مورد هزار سال هم توضیح دهید.

در این کتاب از 156 شاعر شعر نقل گردیده که دوره ای از آغاز شعر فارسی یعنی رودکی و شاعران همعصر او تا قاآنی و فروغی بسطامی را در برمی گیرد که تقریباً همان هزار سال می شود. وفات این دو شاعر نیم قرن قبل از مشروطیّت است و اگر جلوتر می آمدم بر من روشن نبود که باید کجا توقف کنم. البته کار دیگری در دست دارم که گل و گیاه در اشعار شاعران معاصر است. گل و گیاه در اشعار فروغ به چاپ رسیده و در مورد سهراب و نیما در دست تهیّه است و بعد دیگران … یک نگاه اجمالی نشان می دهد که نباید در شعر معاصر غنا و عمق تشبیهات و استعارات شعر قدیم را انتظار داشت، یعنی اصلاً قابل مقایسه نیستند و این بماند برای بحث و جدالی در وقت دیگر.
کارهای دیگرتان؟

کار اصلی من همین گل و گیاه است که در حوزه های مختلف شکل تخصّصی پیدا می کند. مثلاً بر روی گیاهان قرآن کار کرده ام که تا کنون پنج مقاله در نشریۀ ترجمان وحی در قم به چاپ رسیده و پس از نشر چند مقالۀ دیگر، مجموعۀ آن زیر عنوان «گیاهان در قرآن کریم» به چاپ خواهد رسید. کار دیگرم مقالۀ بلند «گل و گیاه در تورات» است که زیر چاپ است و اگر عمری باشد در آینده به گل و گیاه در انجیل و نیز در اوستا خواهم پرداخت. گل و گیاه در شاهنامۀ فردوسی را هم قبلاً چاپ کردم. هم اکنون روی «گل و گیاه در اشعار پپیشگامان شعر فارسی» کار می کنم که فقط شاعران قرن سوم و چهارم را شامل می شود و هدف اصلی پیدا کردن تشبیهات یا استعارات خاصّی است که برای نخستین بار مضمون قرار گرفته اند و این البته در عمل آسان نیست، زیرا نه دورۀ زندگی اکثر این پیشگامان و نه زمان سرودن هر شعر به درستی معلوم است، و از این روی تعیین تقدّم و تأخر شاعران و شعرشان شاید امکان پذیر نباشد. به علاوه، بعضی از آنان از شاعران عرب تأثیر گرفته اند و برای بررسی اثرگذاری شعر عرب بر آغاز شعر فارسی به یک همکار تحقیقاتی مسلّط به زبان عربی نیاز است. غیر از گل و گیاه، رشته دیگری را چند سال پیش شروع کردم که دست کم 90 در صد آن انجام شده و آن سنگ و گوهر در هزار سال شعر فارسی ست که تاکنون بخش عمده ای از آن شامل مقاله هایی در مورد زمرد و الماس و فیروزه و عقیق و یاقوت و لعل و مروارید به چاپ رسیده و امیدوارم بتوانم قبل از پایان همین سال آن را به صورت کتاب به دست ناشر بسپارم.
همانطور که می دانید هدف و رسالت میراث مکتوب تصحیح و چاپ نسخ خطی ست. آیا در این زمینه هم کاری کرده اید؟

من مکرّر گفته ام که کار میراث مکتوب را از درخشان ترین کارهای ماندنی در کشورمان می دانم. ما که در آن سوی آبها زندگی می کنیم کمتر اهل تعارف و تکلّف هستیم و هر بار که دکتر ایرانی یا دیگر همکاران میراث را می بینم از صمیم قلب می گویم که شما دارید کاری می کنید کارستان و در اینجا هم مجال آن نیست که به شرح و اهمیّت این کار که روشن تر از آفتاب است بپردازم. در پاسخ به پرسشتان در مورد تصحیح نسخۀ خطی، من فقط یک کار در این زمینه انجام داده ام و آن تصحیح مجدد منظومۀ گوی و چوگان یا «حالنامۀ عارفی» متعلّق به قرن نهم، در 500 بیت، بر اساس دو نسخۀ قدیم تر از نسخه های مصححان قبلی بوده است که سال گذشته به صورت مقاله ای با دو مؤلف منتشر گردید. کار مشابه دیگر، تصحیح منظومۀ گوی و چوگان یا «کارنامه» اثر قاسمی گنابادی آنهم متعلّق به قرن نهم، در 1500 بیت، است که برای نخستین بار با مقابلۀ دو نسخۀ قدیمی انجام گرفته و کارش تقریباً تمام است، ولی نمی دانم با آن چه کنم؟ نه کوتاه است در حدّ مقاله و نه بلند در خور کتاب. متن منظومه با پیشگفتار و تعلیقاتش نزدیک به هفتاد صفحۀ کامپیوتری ست که شاید در قطع کوچکتر حدود صد صفحه بشود.
شما در خارج زندگی می کنید ولی مطالعات و تحقیقاتتان بیشتر به زبان فارسی است و ریشه در ایران دارد. آیا از نظر دسترسی به منابع با مشکل روبرو نمی شوید؟

تقریباً خیر یا نه چندان. همانطور که میدانیم همۀ کتابخانه ها برای اعضایشان دارای سرویس وام از کتابخانه های دیگر (interlibrary loan) هستند. وقتی با استفاده از تسهیلات حیرت انگیز کامپیوتری نام و نشان کتاب یا سندی به دست آمد و کتابخانه های دارندۀ آن معلوم شد، درخواست می شود و در عرض چند روز می رسد و می توان آن را برای چند هفته داشت و مورد استفاده قرار داد. آن زمانها که دانشجو بودم، یکی دو هفته صرف رفتن درخواست و آمدن کتاب می شد و تازه معلوم نبود که کتاب درخواستی در همان روز در کتابخانۀ مقصد موجود باشد. امروزه ارسال درخواست و قبول آن در همان روز صورت می گیرد و اگر سند درخواستی یک مقاله یا صفحانی از یک کتاب باشد آن را اسکن می کنند و ظرف یکی دو روز روی کامپیوتر شخص متقاضی ست. به عنوان مثال، صفحات درخواستی من از قاموس لسان العرب تألیف ابن منظور در بیش از هفت قرن قبل به همین طریق به دست من رسید. ناگفته نماند کتابخانه های خودمان هم در ایران از جمله ملّی، مجلس، ملک و آستان قدس بسیاری از منابع قدیم را اسکن کرده اند و در اختیار می گذارند. باز به عنوان مثال می گویم که من به همین طریق به دو نسخۀ خطی گوی و چوگان در کتابخانه های مجلس و آستان قدس دست یافتم. در مورد نیاز به مواد چاپی و انتشارات جدید هم یا دوستان پُست می کنند و یا خودم در سفرهایم به ایران تهیّه می کنم.
اینجا و آنجا بسیار می بینیم و می شنویم که کارهای زیادی در زمینۀ فرهنگ و ادب ایران در خارج انجام می شود. گسترۀ این کارها چقدر است و آنها را چگونه ارزیابی می کنید؟

این هم از جمله سؤالهای چند بُعدی و چند جانبه است. بله همین طور است، کارهای بسیاری می شود. در مورد کشورهای اروپایی اطلاع درستی ندارم، ولی در دانشگاه های آمریکا و کانادا تعداد مراکز و مؤسسات مطالعات و تحقیقات ایرانی و اسلامی یا زیر عنوان خاورمیانه در این دو سه دهۀ اخیر رو به تزاید بوده است. بیشتر این مراکز و مؤسسات ماهیّت و رسالتِ دپارتمان یا بخش را در دانشگاه مادر دارند، منتهی با اختیارات و آزادی عمل بیشتر. آنها با داشتن مدرّسین متخصص در زمینه های مختلف، درسهای انتخابی متعددی برای دورۀ کارشناسی و مقاطع بالاتر ارائه می دهند و مهمتر آنکه با ایجاد دوره های کارشناسی ارشد و دکتری از یکسو دانش آموختگان مفیدی به جامعه تحویل می دهند و از سوی دیگر طرح های پژوهشی پایان نامه های آنان، که غالباً در حوزۀ فرهنگ و ادب ایرانی و زبان فارسی ست، منجر به تألیفات و نشر آثار ذیقیمت به صورت کتاب و مقاله می گردد. امیدوارم تا حدّی پاسخ شما را داده باشم.
بله، ممنون. این کتابها و مقاله ها به چه زبان و در کجا منتشر می شوند؟

خوب شد پرسیدید، چون شاخۀ دیگر فعالیّت های ادبی و فرهنگی در خارج از کشور انتشارات است که بسیار اهمیّت دارد و در واقع مکمِل و متمِم تحقیقات است. در زمینۀ ایران شناسی و مطالعات ایران دو فصلنامۀ وزین ایران شناسی و ایران نامه را داریم به زبان فارسی که هرکدام بیست و چند سال است بی وقفه منتشر می شوند و نویسندگان آنها محدود به ایرانیان مقیم خارج نیست. من هم بیشتر کارهایم را در سالهای اخیر از جمله همان مقالات سنگ و گهر، گل و گیاه در شاهنامه و اشعار فروغ، و منظومۀ گوی و چوگان را در این دو فصلنامه به چاپ رسانده ام. فصلنامۀ ره آورد هم هست که سابقۀ سی ساله دارد و مقاله های من در مورد گل و گیاه قریب یک دهه ابتدا در آنجا چاپ شد و بعد از بازنویسی به صورت کتاب در آمد. لازم است از ژورنال انگلیسی زبان انجمن بین المللی ایران شناسی (The International Society for Iranian Studies = ISIS) هم نام ببرم که سابقۀ چهل و چند ساله دارد و هر دو ماه در انگلستان منتشر می شود. و بالاخره، مگر می شود سخن دربارۀ دانشنامۀ ایرانیکا را ناگفته گذاشت و گذشت. این دانشنامه گنجینۀ ذیقیمتی ست از اطلاعات و معلومات قدیم و جدید دربارۀ تاریخ و فرهنگ و ادب و هنر و بسیاری مقوله های دیگر از سرزمین ما که به زبان انگلیسی توسط فرهیختگان و دانشوران ایرانی و خارجی تهیّه می گردد و مورد اعتماد و استفادۀ پژوهندگان در سراسر عالم است. این دانشنامه تا حرف K به چاپ رسیده، ولی تمامی آن از حرف A تا حرف Z روی سایت قابل استفاده است. بسیار خوشحال هستم که به عنوان ویراستار مشاور در زمینۀ گل و گیاه به این دانشنامۀ گرانقدر خدمتی ناچیز می کنم.

آیا مطلب دیگری هست که بخواهید اشاره کنید یا توضیح دهید؟
گفتنی زیاد است، باشد برای زمانی دیگر و مجالی بیشتر.

گفت و گو از سیده معصومه کلانکی

……………………………………………

نظر کاربر: احسان
سه شنبه 19 شهريور 1392 – 08:07
سلام به گمان من با وجود محاسن بسیاری که این کتاب گل و گیاه دارد، کاستی عمده آن این است که شواهدی که در آن کتاب آمده از طریق نرم افزارهایی همچون دُرج استخراج شده، این نرم افزار در کنار فوایدی که دارد اشکالات بسیاری نیز در آن دیده می شود و این نکته ار نظر کسانی که از آن استفاده کرده باشند مخفی نیست. شایسته بود که نگارنده فاضل کتاب به اصل آن دیوانها مراجع میکردند.

پاسخ دکتر بهرام گرامی:
از توجه این کاربر عزیز نسبت به کتاب گل و گیاه سپاس دارم.

در پاسخ به ایشان لازم است به عرض برسانم که اولاً نظر ایشان در مورد لزوم مراجعه به متون چاپی و نه از روی نرم افزار، تمام و کمال صحیح است و همین کار در مورد کتاب گل و گیاه انجام گرفته است. ثانیاً مقالۀ ضمیمۀ این پیام (حالنامۀ عارفی) گواهی در آستین است که از 13 شاعر دهها بیت نقل گردیده و در همۀ موارد نشانی کتاب و ناشر و جلد و غالباً شمارۀ صفحه نیز داده شده است. (فصلنامۀ ایران نامه، تورنتو، سال بیست و هفتم، 2012، شمارۀ 2/3).

ثالثاً اینگونه نشانی دادن به مراجع برای 156 شاعر و حدود چهارهزار بیت (در رجوع نخست چند سطر و در مراجعات بعدی یک سطر) بیش از پنجاه صفحه، شاید حدود صد صفحه، به حجم کتاب می افزود
اگر در موارد معدودی متن بیت با متن چاپی مورد نظر ایشان مطابقت نمی کند، پوزش می خواهم

برای ایشان تندرستی و شادی آرزو می کنم
با مِهر
بهرام گرامی

(مقاله حالنامه عارفی، فصلنامۀ ایران نامه، تورنتو، سال بیست و هفتم، 2012، شمارۀ 2/3)
 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612