کد خبر:13396
پ
sz.1.4577878-2_0

میراث اسلامی و ادبیات آلمانی

نتایج تحقیقات شرق‌شناسان نشان می‌دهد که آثار زیادی در غرب در نتیجۀ ارتباط با جهان اسلام شکل گرفته‌اند.

میراث مکتوب- اگر بگوییم که بخشی از ادبیات آلمانی از قرن هفدهم میلادی، تحت تأثیر اسلام قرار گرفته است، یک ادعای واهی نیست. تحقیقات شرق‌شناسان چنین ادعایی را تایید می‌کند.

 

هر چند برخی بر این باورند که دیوان غربی ـ شرقی گوته در این تاریخ طولانی یک استثنا است، اما نتایج تحقیقات شرق‌شناسان نشان می‌دهد که آثار زیادی در غرب در نتیجۀ ارتباط با جهان اسلام شکل گرفته‌اند.

وقتی گوته در سال ۱۸۱۵ کار بر روی دیوان غربی ـ شرقی را آغاز کرد، خودش را تنها به ترجمۀ حافظ اثر هامر پورگشتال محدود نکرد، بلکه بر روی میز کارش، ترجمۀ آلمانی و لاتین قرآن کریم، چند جلد از تحقیقات علوم دینی و زندگی‌نامه حضرت محمد(ص) به زبان فرانسوی وجود داشت. همچنین نمایش‌نامۀ ولتر دربارۀ زندگی حضرت محمد(ص) که گوته با اکراه ترجمه کرده بود، نیز در اختیار او بود.

او برای سرودن دیوان خود از افرادی الهام گرفت که کمتر دربارۀ آنها صحبت شده است. یکی از نویسندگان و روشنفکران آلمانی که در قرن هجدهم، دربارۀ اسلام و شرق می‌‌نوشت، لسینگ بود. او مانند بسیاری از روشنفکران معاصر خود دربارۀ ادیان توحیدی و همچنین اسلام می‌نوشت و بر برابری ادیان توحیدی تأکید می‌کرد. ویلاند نیز شاعر دیگری بود که در اشعار خود، رؤیای آشتی میان جهان مسیحی و اسلامی را مطرح ‌کرده بود.

همچنین جهانگردانی نیز بودند که از دوران باروک نه تنها ادویه‌جات و ابریشم را از ایران و کشورهای عربی به اروپا منتقل می‌کردند، بلکه اشعار فارسی و عربی را نیز به دنیای غرب منتقل کرده بودند. به طور مثال، سفیر دوک‌نشین هولشتاین در ایران وقتی سال ۱۶۳۹ به کشورش بازگشت، ترجمۀ شگفت‌انگیز گلستان سعدی به زبان آلمانی را همراه خود برد. آدام اولئاریوس نه تنها این اثر سعدی را به بهترین نحو به زبان آلمانی ترجمه کرد، بلکه آن را از طریق خطاطی اسلامی به شکلی ویژه درآورد.

دورۀ جدیدی که با سفر آدام اولئاریوس و پائول فلمينگ به کشورهای شرقی آغاز شد و بعدها با سفر انگلبرت کمپفر و کارستِن نیبور ادامه یافت، شرایط پذیرش اسلام در میان جامعه ادبی آلمان را فراهم کرد. در آن زمان، شاعران و نویسندگان دوران مدرن به پژوهش و اکتشاف در سرزمین‌های شرقی علاقه نشان می‌دادند و این اکتشافات باعث شده بود که تصورات و پیش‌داوری‌ها درباره شرق و جهان اسلام از میان برود. گوته در یادداشت‌های خود بر دیوان غربی-شرقی به ارتباط میان نویسندگان و شاعران آلمانی با مشرق‌زمین اشاره کرده است.

البته شاعران و نویسندگان دیگری نیز بودند که بعدها ادبیات شرق و اسلام را به جامعۀ آلمان معرفی کردند. ترجمۀ اشعار حافظ توسط شاعران برجسته‌ای مانند فردریش داومر و آوگوست فون پلاتن و ترجمۀ قرآن کریم از سوی فردریش روکرت باعث شد تا خوانندگان آلمانی با اسلام و فرهنگ شرقی بهتر آشنا شوند. همچنین یکی از رمان‌های کارل مای که دربارۀ شرق بود، اطلاعات جامعی از جهان اسلام، اعتقادات مسلمانان و اختلافات آنان با مسیحیان، یهودیان و ایزدی‌ها در اختیار مخاطبان آلمانی گذاشت. ریلكه، ادیب و شاعر آلمانی نیز در شعر «ندای محمد»، حضرت محمد را فردی پاک‌نیت معرفی کرد که فرشتۀ وحی او را به شهود ذات احدیت می‌رساند. همچنین در طول جنگ جهانی اول، کلابوند و فردریش ولف به طور جداگانه حضرت محمد(ص) را به عنوان مبلغ آشتی و صلح معرفی کردند.

این‌ها تنها بیانگر بخشی از تأثیرات اسلام بر ادبیات آلمانی است. گوته در بخشی از دیوانش دربارۀ اسلام نوشته است: «اگر اسلام به معنای تسلیم شدن در برابر خدا باشد، ما همه در اسلام به دنیا می‌آییم و به اسلام می‌میریم». این اسلامی است که یک شاعر آلمانی مانند گوته شناخته و در بخش‌های مختلف دیوانش آن را به تصویر کشیده است.

منبع: سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612