سال هاست که همه دست اندرکاران حوزه نشر اعم از ناشران، مؤلفان و مترجمان به گونهای با آن سر و کار داشته اند و گلهمند هستند از طولانی بودن دوران بررسی و عدم تسریع صدور مجوز.
مدیران میآیند و میروند و انتقادها یادگار آنها میشود. این سال ها شاید ادارۀ امور کتاب در حوزه فرهنگ بیشترین انتقادها را به همراه داشته است که از جمله می توان به نبود برنامه منسجم برای صدور مجوز کتاب، طولانی شدن زمان مجوزها به مدت ـ حتی چند ساله ـ ، بازماندن کتابها از تجدید چاپ و توقیف کتاب ها به دلیل اصلاح محتوایی و سلیقهای عمل کردن برخی کارشناسان اداره کتاب اشاره کرد.
یکی از مهم ترین موضوعاتی که در دولت یازدهم و در بدو ورود علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی مطرح شده ممیزی است و او در اظهار نظرهای اولیۀ خود نظارت پیش از چاپ را به عنوان جایگزین ممیزی مطرح کرد. موضوعی که پس از مدتی از سوی کارشناسان به چالش کشیده شد.
مرکز پژوهشی میراث مکتوب در گفت و گوهای اختصاصی با برخی از استادان پیشکسوت دیدگاه آنها را نسبت به ممیزی جویا شده است.
فتح الله مجتبایی
ممیزی کار بسیار مشکلی است. ممیز بايد در هر دو زمينه ترجمه و حتي تأليف آگاهي داشته باشد و متأسفانه امروز این کار دست كساني افتاده كه اصلاً اين كاره نيستند. كتابي را كسي ترجمه كرده بود و ناشر آن را براي مجوز فرستاده بود كه در چند جا واژه اي مانند «بوسيدن» را به كار برده بود گفته بودند حذف شود، در صورتي كه آنجايي كه فكر از لحاظ ساختار مشكل دارد را توجه نمي كنند، اما دور بوسه را خط مي كشند و كلمه شراب را به نوشابه تغيير مي دهند، اما كتابي كه از لحاظ فكري ممكن است مشكل داشته باشد و بايد جلوي انتشار آن را گرفت را تشخيص نمي دهند.
حسین معصومی همدانی
ممیزی هيچگونه تأثيري بر بازار نشر ندارد و مميزان فقط به مسائلي خاص حساسيت دارند و به اين موضوع بي توجه است كه كتابي سرسري فراهم آمده نه با صرف وقت و تحقيق. كار مثبتي كه دولت مي تواند بكند اين است كه به نويسندگان و ناشران به نوعي يارانه بدهد يعني بخشي از مخارج آنها را به عهده بگيرد. به خصوص در مورد كتابهاي سنگين تحقيقي كه بازار ندارند. البته ناشران هم عده اي كاسب هستند و مي خواهند سود خود را ببرند و هيچ چيز بدي هم در اين قضيه نيست، اما بازار نشر در ايران اين گونه است كه اگر ناشر بر روي كتابي سرمايه گذاري بسياري كند دخل و خرج اين كتاب برابر نخواهد بود.
سیروس شمیسا
در ممیزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، گاه به واژهای ايراد گرفته می شد و ما آن واژه را تغيير می دادیم و لغتی ديگر را جايگزين آن میكردیم. كتاب را به ارشاد میفرستيم، باز هم ايراد ديگری از آن میگرفت و این خستگی نویسندگان را به همراه داشت. برای مثال من تمام مسائلی را كه مورد نظر ارشاد بود را رعايت میكردم، اما برای هر بار تصحيح سه ماه طول میكشید تا از نظر ارشاد باخبر شوم. با اين دشواریها، كمكم كتابهای خنثی به رشته تحرير درمیآيد. كتاب های عادی ای كه حرفی برای گفتن ندارند و طبق روال گذشته نوشته میشوند، بدون اينكه مطلب جديدی در آنها درج شود. هرگونه اظهار نظر علمی تازه اگر علمی هم باشد، مورد اشكال واقع میشود. اگر روال مانند گذشته باشد، ديگر نبايد مطلبی نوشت. برای مثال ارشاد بايد قبول كند كه معلمی بعد از 50 سال تدريس، میتواند در حوزه كار خودش، نظرياتی را ارائه دهد. اين موضوعات و مباحثی علمی است و نبايد با آنها چنين برخورد كند.
آذرتاش آذرنوش
مميزی معمولاً دولتي است و در وزارت ارشاد و يا دانشگاه ها مشغول هستند و به جنبه هاي علمي توجه ندارند و گاه واژگان و گاه كل موضوع را نگاه مي كنند. حال به جاي اين كه مميز حرفي درباره اثر بزند، اگر ما يك بانك اطلاعاتي داشته باشيم، مي توانيم ببينيم كه مقاله يا كتابي در جاي ديگر چاپ شده يا خير و موضوع كليدواژه ها چند بار تكرار شده است. در حقيقت كار يك ناقد به كلي با كار يك مميز اداري تفاوت دارد و اين ها را نبايد با هم يكي كرد.
نجفقلی حبیبی
مميزان بايد تشخيص دهند یک اثر تا چه حد اصيل است. در گلوگاه هايي كه كتاب براي مجوز ارسال ميشود، بايد مراقبت هاي بيشتري صورت بگيرد؛ براي مثال مميزان به اين موضوع توجه دارند كه كلمۀ «عشق» در كتاب نباشد، ولي به اين مسئله كه اين قدر آشكارا تقلب ميشود، هيچ اهميتي نميدهند و اين بازيها در شأن جامعه ما نيست.
بايد تقلب ها را شناسايي كنند كه كتاب و فكر براي شخص ديگري است كه براي آن خون جگر خورده است. براي مثال بعضي كتابهاي قديمي مانند اخلاق ناصريكه مرحوم مجتبي مينوي آن را به چاپ رسانده، وقتي مقدمه را ميخواني متوجه ميشوي براي پيدا كردن نسخههاي خطي چقدر زحمت كشيدهاند و شخص ديگري بدون اينكه نسخه بدلها را بياورد، متن اثر را راحت و بدون مقدمه منتشر ميكند.
محمدجعفر یاحقی
كساني كه در ارشاد مميزي ميكنند از يك زاويه ديگر به اثر نگاه ميكنند. كاري ندارند كتاب، دزدي و برداشتي از كار ديگران است. در ارشاد بيشتر به چارچوب هايي كه خود تعريف ميكردند مثلا خلاف عفت عمومي، خلاف قانون يا نظام نباشد، پايبند هستند، در حاليكه يكي از وظايف وزارت ارشاد اين است كه از اين لحاظ نيز به كار نگاه كند. يعني مميزان اجازه ندهند كار بيارزش چاپ شود. برخي كارهايي كه هم اكنون به چاپ ميرسد، هدر دادن سرمايه، بودجه مملكت و برداشتي از كار ديگران است. در حقيقت نظام مميزي بايد به اينجا هم سرايت كند و اينها بايد كتابهايي را كه حقوق افراد در آن تضييع ميشود، كنترل كنند.
محمد روشن
مميزي واژه اي است كه خود بار منفي به همراه دارد. كتاب هايي هست كه همه مزوَّر است و معلوم است ناشر کم کاری كرده است. من نمي دانم مطامع مادي تا چه اندازه بايد انگيزۀ خريد اين كتاب ها باشد. از شخصي كه كتابي را برمي گزيند بايد توقع داشته باشيم كه چشم بينا، گوش شنوا و فراست گزينش داشته باشد و بتواند كتاب را نقد كند. براي خريد كتاب، معيارها در اختيار خواننده است و فرد كتابخوان بايد با مقدماتي كتابشناش هم باشد. زماني كه مي بينيم اثري به تصحيح محمد قزويني و استاد محمد معين است اين آثار عيار مي شود. خوانندگان بايد به شيوه اي به كتاب هايي كه در زمينه نقد و انتقاد سر و كار دارند مراجعه كنند و به گمانم تا حدودي مسئول خود خوانندگان هستند.
عليرضا ذكاوتي قراگزلو
مميزي دو معني دارد؛ يك معناي خاص است و كسي منكر اصل آن نيست. براي مثال مطلبي كه خلاف صريح اسلام و برخلاف عفت عمومي باشد و امنيت را برهم بزند، مسلماً نبايد چاپ شود، اما منهاي اين سه مورد سانسور سليقهاي به نظر اهل قلم مطلقاً نبايد باشد و براي همين قضيه مميزي به معناي اخص عدهاي از نويسندگان را انتخاب كنند، ولي مسئله مهمتر اين است كه دستگاهي باشد لزوماً غير دولتي و بر اين موضوع نظارت كند كه آيا اين كتاب ارزش چاپ را دارد يا خير؟ واقعا 500 صفحه است يا 50 صفحه مطلب ندارد. در برخي موارد نيز كتابي چاپ ميشود با عنواني فريبنده و وقتي مخاطب عادي آن را ميخرد، مي بيند كه كتاب هيچ محتوايي ندارد.
محمود مدبری
مميزي به عنوان مطلق كلمه بايد در حوزه كتاب و چاپ و نشر باشد؛ چرا كه اين حوزه، حوزۀ حساسي است و شوخي بردار نيست. چاپ و نشر نيز همانند هر حوزه ديگري نياز به چارچوب و معيار خاص دارد؛ البته بايد براي اين حوزه قوانيني تعيين شود تا سليقه شخصي در ارزيابي آثار دخيل نكنيم و معيار اصلي را براساس موازين علمي قرار دهيم.
گزارش از سیده معصومه کلانکی