کد خبر:1743
پ
malak

مسجد ملک زوزن تنها بنای بجا مانده از شهر تاریخی زوزن

ساعت ۱۰:۳۰ دقیقۀ روز جمعه ۲۰/۱۱/۹۱٫ اولین بنایی که بازدید می کنیم مسجد ملک زوزن است که در ۶۵ کیلومتری جنوب غربی شهر خواف قرار دارد و از جمله مساجد دو ایوانی و تنها بنای آجری برجا مانده از بقای شهر تاریخی زوزن است و اکنون همچون نگینی در دل بیابان می درخشد.

میراث مکتوب – ساعت ۱۰:۳۰ دقیقه روز جمعه ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر خواف قرار دارد و از جمله مساجد دو ایوانی و تنها بنای آجری برجا مانده از بقای شهر تاریخی زوزن است و اکنون همچون نگینی در دل بیابان می درخشد.
پیشتر آقای زنگنه به آنچه در برخی متون کهن همچون مجمع البلاد یاقوت حموی از ابولحسن بیهقی در مورد آمده، اشاره کردند که زرتشتیان آتشی را بر پشت شتر از آذربایجان به سیستان می بردند « زوزن » وجه تسمیه که ناگاه شتر حامل آتش مقدس در ناحیه زوزن سینه بر زمین می زند. برخی از عمله آتش به شتر می گویند:
زو زن به این معنی که زود برخیز و تلاش کن، چون شتر اطاعت نمی کند آتشکده را همانجا بنا می کنند. آقای عطوفتی هم گفتند اینجا درختهای کاج بسیار است و مردم این ناحیه به برگهای آن سوزیا می گویند و احتمال دارد زوزن تغییر یافته سوزیا باشد -چنانکه محمد حسن خان اعتماد السلطنه در تاریخ آل اشکان گفته است.
پسوند مکان می داند که روی هم « زن » به معنی خدای توفان و ابر باران زا و «زو» آقای لباف زوزن را ترکیبی از
به معنی جایگاه خداوند توفان است و با توجه به بادهایی که به زوزن و نشتیفان می وزیده و آسبادهایی که بر همین اساس برافراشته شده اند این وجه درست تر می نماید.
آقای لباف خانیکی در مورد مسجد ملک زوزن توضیحات درخوری می دهند که ماحصل آن چنین است:
این مسجد از نمادهای فرهنگی و هنری ایران است و اشراف معمار به روانشناسی، معماری و هنر به کمال در آن دیده می شود. آندره گدار در ۱۹۴۰ م که به اینجا آمده بود شواهدی یافت و بر مبنای آن بدرستی به این نتیجه رسید که این بنا نیمه تمام مانده است. بعضی چون شیلا بلر آمریکایی با توجه به کتیبه های اینجا گفت این بنا یک مسجد یا مسجد-مدرسه است. ما نیز با گمانه زنیهای باستانشناسی که از سال ۱۳۶۸ آغاز شد، در پی رد واثبات این نظریات برآمدیم که البته نتایج آن در مجموعه مقالات معماری دانشگاه هنر چاپ شد.
بقایای معماری نشاندهنده حداقل سه مرحله معماری بنایی عظیم است که آنرا جز یک مسجد نمیتوان دانست.
در سمت راست ایوان قبله- که زیر آجر است – نیم استوانه هایی که به دیوار چسبیده است و گلی است و روی آن با تزیینات شیاره ای مزین بود، یافتیم که نصفی از یک دروازه ورودی بوده و نصف دیگر آن می باید سمت چپ بنا باشد اما باوجود اینکه تراشه ای کوچک در آنطرف ایجاد کردیم آثار و شواهدی از آن نیافتیم ولی به این نتیجه رسیدیم که در زمان سامانیان و طاهریان در این مکان سازه های گلی عظیمی چون این جرز داشتیم.
با توجه به این ستونها می توان گفت مسجدی که در مرحله اولیه ساخته شده، از نوع مساجد شبستانی بوده -که مسجد ایرانی یا عربی هم بدان می گویند، مثل مسجد جامع تاریکخانه دامغان و مسجدالنبی- و قرار بوده مسجدایوان دار بر روی مسجد شبستانی ساخته شود.
آقای لباف آنچه فرضیه نیمه تمام ماندن بنا را تقویت می کند چنین بر می شمرد:

– بخشی از بنا کف سازی شده اما این کف سازی کامل نشده چون لازمه آن برداشتن یکسری سازه ها مثل ستونهای داخلی است، و هرچند زیر دیوار آجر گذاشتند که شیب را درنظر بگیرند اما کفسازی کامل انجام نشده است.
– در همین گوشه راست ایوان، کارگاه تراش آجر ایجاد کرده بودند و انبوهی آجر ساخته شده بود که اینها را نصب نکرده بودند. (در زیر یکی از ستون ها هم به آجرهای گل و بته ای اسلیمی به صورت نخاله برخوردیم که با آن شالوده را پر کردند و اکنون در موزه مسجد نگهداری می شود که یادگاری از دوره های قبل است. توضیحد اینکه در زمان سلجوقی کتیبه قالب ریزی شده مثل کتیبه مسجد خرگرد را داریم، به دوره خوارزمشاهی که می رسیم شیوه کار متفاوت می شود. دیگر کتیبه قالب ریزی شده بورس نیست و کتیبه آجر تراش به کار می بردند، برای همین کتیبه های پیشین را که دیگر مطرح نبوده به عنوان شفته در زیر زمین دفن کردند و بنابرین سه تا چهار متر زیر زمین از کتیبه های قالبریزی شده یافتیم که احتمالا چون عربی بوده و آیات قرآنی داشته اینگونه سمت چپ ایوان قبله مسجدی بازمانده از دوران سلجوقی است. محراب که پیدا شد مشاهده شد که محراب در داخل یک صندوق گلی حفظ شده بود یعنی جلو آن دیوار کشیده بودند. هفت ردیف خشت خام چیده بودند و حد فاصل این خشت ها با محراب را حدود ۱۵ سانتی متر ماسه بادی ریخته بودند حال یا به خاطر آیات قرآنی که روی آن نوشته شده بوده و خواستند اهانت نشود یا اینکه خواستند تغییر مکان بدهند و یا به نوعی در همین مکان آن را تغییر کاربری بدهند، به هر روی فرضیه نیمه تمام بودن مسجد را تقویت می کند.
– شالوده ستونی که سمت راست مشاهده شد و زیر آن کتیبه ها بود، در سمت راست نیز مشاهده می شود که البته در واقع پی ای هست که در آینده باید بالا می آمده به گونه ای که یک شبستان در راست و شبستانی دیگر سمت چپ مسجد قرار بگیرد که رها شده است.
– دلیل آقای گدار بر نیمه تمام بودن مسجد نیز بر این پایه بود که اگر بنا بود کار تمام شده باشد باید از محراب، که قلب مسجد است، شروع می کردند و ابتدا تزیینات محراب را تمام می کردند؛ منتها سازندگان از بالاترین قسمت ایوان، اسپر ایوان، تزیینات را چیده اند تا به محراب برسند اما کار را نیمه رها کرده اند.
برای مطالعه کامل این گزارش در قسمت دریافت فایل کلیک کنید!


دریافت فایل

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612