کد خبر:28123
پ
ضیاء موحد ۲

فارابی بیشترین آثار را در منطق دارد

ضیاء موحد، در کنگره فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی با موضوع «منطق در نظام فکری فارابی» سخن گفت.

میراث مکتوب- نخستین روز کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی در موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی چهارشنبه ۱۰ اسفندماه ۱۴۰۱ برگزار شد.

ضیاء موحد، استاد بازنشسته گروه منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با موضوع «منطق در نظام فکری فارابی» به سخنرانی پرداخت و با بیان اینکه درباره تاریخ منطق دو روایت وجود دارد که یکی غربی و دیگری غربی –شرقی است افزود: در روایت غربی، منطق از ارسطو به عنوان مدون منطق آغاز شده و به همین دلیل هم او را به دلیل آثار منطقی که دارد معلم اول نامیده‌اند.  چون ارسطو در زمینه‌های مختلف کار کرده اما اهمیتش به دلیل منطق است. بعد از ارسطو، درباره کسی که در روایت غربی، اولین بار نظام موضوعی منطق را پایه‌گذاری می‌کند به فرگه می‌رسیم که در سال ۱۹۲۵ از دنیا رفت. او برای اولین بار، نظام منطقی را به شکل کامل و با انسجام تمام ارائه می‌کند چون نظام ارسطو کامل نبود اما وی آن را تکمیل کرد. کسی که بعد از فرگه، به اعتبار اهمیت در مرتبه بعد قرار دارد منطق‌دانی به نام کورت گودل است که در سال ۱۹۳۱ و ۱۹۳۲ دو مقاله عرضه می‌کند که باعث می‌شود کارهای فرگه را تکمیل ‌کند. در آن دو مقاله او به برخی از مسایل و ابهامات منطق می‌پردازد. بعد از گودل، اگر بخواهیم بگوئیم کار چه کسی اهمیت دارد به آلفرد تارسکی می‌رسیم که بر منطق موجهات تأکید زیادی دارد. او سه سخنرانی مهم هم در این باره دارد.

به گفته موحد، اما در روایت غربی – شرقی که از علم منطق وجود دارد باز هم دو مرتبه، منطق از ارسطو شروع می‌‌شود اما در این دیدگاه، بعد از وی فارابی قرار دارد. به قول ابن خلدون، بزرگترین دانشمند بعد از ارسطو، فارابی است و درست به دلیل آثار منطقی که دارد معلم دوم نامیده شده است. من تحقیق مبسوطی درباره علت اینکه فارابی معلم دوم نامیده شده است انجام داده‌ام و نتیجه‌ای نگرفته‌ام که غربی‌ها به او این لقب را داده‌اند یا مسلمانان. اما در هر صورت این لقب معلم دوم در همه آثار درباره فارابی وجود دارد.

او بیان کرد: آثار فارابی را محمدتقی دانش‌پژوه در سه جلد کتابی که راجع به آثار وی نوشته، منتشر کرده است. او در این کتاب‌ها به خوبی آثار منطقی وی را نیز مورد بررسی قرار داده و در جلد اول آن نوشته است که حدود ۴۸ اثر منطقی از فارابی احصا شده است اما خودش هجده اثر را در این مجلد اول آورده است بنابراین فارابی بیشترین آثار را در منطق دارد و قبل از ابن سینا چنین کسی وجود ندارد به همین دلیل است که می‌گوید منطق، رئیس همه علوم است و به خاطر این سخن با ابن سینا اختلاف نظر پیدا می‌کند.

استاد بازنشسته گروه منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه فارابی تأثیرات زیادی بر ابن سینا، ابن باجه، ابن رشد و ابن طفیل و سهروردی گذاشته است یادآور شد: کسانی‌که با منطق ارسطویی آشنایی دارند به خوبی می‌دانند که در این منطق، برای هر شکلی، شرایط انتاجی نقل می‌شود و یاد گرفتن این قواعد زحمات زیادی دارد اما سهروردی راهی پیشنهاد می‌کند که بدون گرفتار شدن در آنها همه اشکال را به شکل اول برگردانیم و منطق را یاد بگیریم. این قضیه از لحاظ صوری ایرادی ندارد اما به لحاظ فلسفهِ منطق، می‌توان نقدهایی را به آن وارد کرد. وی همه قضایای جزئی را تبدیل به کلی کرده و سپس وجه را به مقام محمول می‌برد و با این کار، قضایایی که به دست می‌آورد بدین شکل است که اگر چیزی ممکن باشد ضرورتا ممکن و اگر ممتنع باشد ضرورتا ممتنع و اگر ضروری باشد ضرورتاً ضروری است و بدین ترتیب نظام تازه‌ای را در عرصه منطق ایجاد می‌کند.

او بیان کرد: نکته دیگر این است که ابن سینا به عنوان وامدار فارابی، کارهای بسیار مهم در منطق موجهات انجام می‌دهد که بی‌نظیر هم هستند و هیچ سابقه‌ای در غرب ندارند. بنده وقتی منطق موجهات را تدریس کردم به این قضیه برخوردم و مقاله‌ای کلاسیک در این راستا نوشتم و گفتم که یکی از کارهای مهم ابن سینا در منطق موجهات، تمایز وجه صورت و وجه حمل است. اگر کارهای ابن سینا را از منطق موجهات بگیریم دیگر منطق موجهات چیزی برای گفتن ندارد. اقدامات وی در واقع تاریخ منطق را از یک خلاء نجات داد.

موحد با تاکید بر اینکه نباید از یک بصیرت مهم در اندیشه فارابی غافل شویم متذکر شد: لازم به اشاره است که در علم منطق، مقدمات شرطی وجود دارد که بحثی مفصل و نسبتاً دشوار است. ارسطو گفته است که صورت برهان‌هایی وجود دارند که نمی‌توان آنها را با قیاس‌های حملی، حل کرد اما خودش این کار را نکرده است ولی فارابی که به این مشکل برمی‌خورد می‌گوید برخی فکر می‌کنند که ارسطو چنین کاری انجام داده است ولی با شک به آن نگاه می‌کند در نتیجه خودش هم وارد قضیه نمی‌شود چون نسبت به حل قضیه تردیدهای جدی دارد ولی ابن سینا وارد قضیه شده و می‌‌خواهد این مسئله را به عنوان مهمترین ابتکار خود در منطق بعد از ارسطو پیش ببرد لذا نظریه‌ای را ارائه می‌دهد اما در نهایت نظریه وی در این عرصه، راه هم جایی نمی‌برد و این نشان می‌دهد که حق با فارابی بود که به این قضیه به دیده شک نگاه کرد.

استاد بازنشسته گروه منطق مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه درباره مسئله ارتباط منطق با واقعیت در اندیشه فارابی به نکاتی اشاره کرد و گفت: بحث‌های زیادی در این زمینه شده است، بنده هم در کتاب «درآمدی بر منطق» جدید به این موضوع پرداخته‌ام. مسئله‌ای که فارابی در منطق به آن اشاره دارد بحث استنتاج طبیعی طبیعی است که با کارکرد ذهن همخوانی دارد بنابراین چنین روشی که فارابی در پیش گرفته پای در واقعیت دارد و افراد در زندگی روزمره بدون اینکه متوجه شوند، از قوانین منطق پیروی می‌کنند. پوپر هم در کتاب «جست‌وجوی ناتمام» چنین استدلال کرده و متمسک به استقراء شده است با وجود اینکه قبلا اعتقادی به این مسئله نداشته است بنابراین منطق فارابی با واقعیت ارتباط و همخوانی دارد.

موحد همچنین به برخی اقدامات برای توسعه علم منطق در کشور اشاره کرد و افزود: انجمن منطق در ایران پایه‌گذاری شده است و همایش سالانه برگزار می‌کند و اعضای فراوانی هم دارد بنابراین اقداماتی زیبا و تازه در منطق انجام گرفته است. برخلاف برخی کسانی‌که در حوزه علمیه هستند و همچنان خیلی از آنها بر مواضع قدیم خود پا می‌‌فشارند و متصلب هستند اما دانشگاهیان ما متوجه اهمیت قضیه شده‌اند و در این زمینه کارهایی می‌کنند؛ بنابراین در این زمینه هم وامدار دانشگاهیان و دانشجویان هستیم.

منبع: ایبنا

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612