میراث مکتوب- فاطمه قاضیها، پژوهشگر تاریخ و نسخهپژوه در مقالهای با عنوان «کنفرانس ارض روم» در هفتمین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران به تبیین این مقطع از تاریخ ایران پرداخت و گفت: لشکریان ایران در دوره صفوی چندینبار ارض روم را به تصرف درآوردند. بعدها در عهد نادرشاه ایرانیان سپاه عثمانی را شکست دادند و نیروهای نادرشاه، با غنایم فراوان بازگشتند. بهطورکلی ویژگی روابط ایران و عثمانی جنگهای خونین و وحشتناک در سدههای شانزدهم، هفدهم و بخش عمده قرن هجدهم است.
وی افزود: از مهمترین دلایل این جنگها عبارت بود از وضع نامعلوم مرزهای طولانی ایران و عثمانی از کوه آرارات تا شطالعرب، حاکمیت تقسیم شده بر ایالت کردستان، ایلات کوچرو در مرزهای دو کشور که بی توجه به مرزهای سیاسی در جستجوی چراگاه بودند و شهرهای مذهبی واقع در عراق کنونی، که شیعیان علاقه مبرم به حضور در آنجا و زیارت معصومین داشتند.
قاضیها بیان کرد: دوران حکومت فتحعلیشاه دومین پادشاه قاجار یکی از سرنوشتسازترین و ناگوارترین دوران تاریخ ایران بود. سرزمین ما در این دوره حتی با وجود درایت رجالی چون میرزا ابوالقاسم قائم مقام و عباس میرزا نائبالسلطنه نیز نتوانست از تأثیر سیاستهای سودجویانه کشورهای روس و انگلیس و حتی فرانسه در امان بماند، به همین دلایل در رابطه با کشور همسایه عثمانی نیز دچار جنگ و بلایای حاصل از آن شد. در همین دوره و بنا به دلایل مذکور آتش جنگ سه بار بین دو کشور شعلهور شد. بار اول و دوم به ترتیب در سالهای ۱۲۲۱ و ۱۲۲۷ جنگ بین دو کشور در گرفت و هر دو بار ترکان شکست خوردند که بار اول سه هزارتن از ایشان کشته شدند و هر دو بار طی مذاکراتی صلح برقرار شد.
وی در ادامه گفت: اما در سال ۱۲۳۶ ه.ق یعنی چند سال پس از انعقاد عهدنامه گلستان، حکام و فرماندهان ترک مجدداً بهانههای تازهای برای دامنزدن آتش جنگ به دست آوردند، در این زمان، روسها نیز که ایران را پس از ده سال دفاع در مقابل تجاوزاتشان دشمنپروری میپنداشتند، میل داشتند این کشور را در جای دیگری درگیر سازند تا انرژی و قدرت نظامی آن فرسوده شود. پس تحریک روسها عباسمیرزا را به اضافه سیاست خشن و نسنجیده ترکها دو کشور را به مرز جنگ کشاند. یکی از دلایل این جنگ عبارت بود از اینکه صادق بیگنامی از بزرگان ترک که مورد تعقیب والی بغداد بود، به اردوی عباس میرزا پناه برد. والی ارض روم تسلیم او را از ولیعهد ایران خواست و عباس میرزا به ملاحظه حفظ دوستی و جلوگیری از جنگ، صادق بیگ و همراهانش را به ارض روم فرستاد ولی والی ارض روم برخلاف قولی که به ولیعهد ایران داده بود، صادق بیگ و همراهانش را به قتل رسانید. پس فتحعلی شاه فرمان حمله به سپاه عثمانی را صادر کرد. حاصل این جنگ که فرمانده آن عباس میرزا بود، سپاه عثمانی در همه جبههها با تلفات بسیار مغلوب شد. عباس میرزا پس از به دست آوردن فتوحات زیاد میرزا تقیخان فراهانی را به ارض روم فرستاد تا مراتب مذاکره و در پی آن مصالحه طی شود. بدینترتیب عهدنامه ارض روم توسط نمایندگان دو کشور منعقد شد.
این نسخهشناس افزود: مواد عهدنامه ارض روم از لحاظ تعیین خطوط مرزی و نقاط سرحدی چندان واضح و قطعی نبود، زیرا در عهدنامه حدود دولتین همان حدودی بود که در عهدنامه زمان نادرشاه افشار معین شده بود و چون در آن عهدنامه نیز نقاط مرزی به طور وضوح تعیین نشده بود، مواد عهدنامه ارض روم نیز مشکلات سرحدی دو دولت را به طور قطع از میان نبرد و اختلافات بر جای خود باقی ماند.
قاضیها بیان کرد: چون ریشه اختلاف و مسائل مورد ستیز همچنان برجای مانده بودند. به وضوح دیده میشد که عثمانیان در ارتباط با امور مورد اختلاف مخصوصاً آمد و شد زوار هر روزه دردسری ایجاد میکردند. حالا دیگر فتحعلیشاه، عباس میرزا و قائم مقام وجود نداشتند، محمدشاه، شاه و صدر اعظم آقاسی بود. ولی روابط دو کشور همچنان مبهم بود تا اینکه محمود پاشا والی سلیمانیه معزول و به دربار ایران پناهنده شد، محمدشاه نامهای به سلطان نوشت و همراه پاشای معزول به باب عالی فرستاد، توقع ایران این بود که محمودپاشا را به حکومت سلیمانیه که در تصرف عثمانی بود برگردانند، ولی سلطان عبدالمجید محمودپاشا را به آنجا نفرستاد. بنابراین دامنه این اختلاف بالا گرفت، تا اینکه، محمد شاه به بسیج سپاه فرمان داد و بازرگانان ایرانی مقیم عثمانی را به ایران فراخواند. البته دلایل دیگری هم داشت که یکی از آنها حمله حاکم بغداد به محمره و قتل عام مردم غارت شهر بود و با این شرایط احتمال بروز جنگ هر لحظه بیشتر میشد که نمایندگان سیاسی روس و انگلیس در تهران و اسلامبول، به میان آمدند و با سیاستی که به کار بردند خطر برخورد نظامی رفع شد و قرار بر این شد که انجمنی از نمایندگان چهار دولت ایران و عثمانی و روس و انگلیس در ارض روم تشکیل شود و اختلافهای دو دولت را رسیدگی و برای همیشه رفع کنند و چنین بود که کنفرانس ارض روم تشکیل شد. نماینده ایران در این کنفرانس میرزا تقی خان وزیر نظام (امیر کبیر بعدی) بود، محمد شاه طی فرمانی وزیرنظام را به این مأموریت اعزام کرد.
وی در ادامه گفت: میرزا تقی خان در آن ایام مقام وزارت آذربایجان را به عهده داشت و همراه با دویست نفر به عنوان هیئت نمایندگی ایران از تبریز عازم ارض روم شد. وی به زودی از همراهان خود سی نفر را در آنجا نگهداشت و بقیه را به تبریز برگرداند و به مدت ۴ سال در این شهر اقامت کرد تا سرانجام توانست عهدنامه معروف ارض روم را که پایهگذار روابط جدید ایران و عثمانی شمرده میشود، با دولت عثمانی امضاء کند، نمایندگی دولت عثمانی را ابتدا نوری افندی، سفیر سابق آن دولت در لندن و وین به عهده داشت، پس از مرگش سعدالله انور افندی به جایش آمد. وضع حقوقی نمایندگان روس و انگلیس درکنفرانس ارض روم به این ترتیب بود که آنان نماینده «مختار» نبودند یعنی طرف مذاکره و امضاکننده عهدنامه بشمار نمیرفتند و عنوان «کمیسر» را داشتند که به فارسی «مأمور واسطه» میگفتند به عبارت دیگر و البته ظاهراً آنان هیچ مقامی در کنفرانس نداشتند، جز اینکه با میانجیگری و ارائه نظر مشورتی خود کمک مفیدی به تسهیل جریان مذاکره دو دولت کنند.
این پژوهشگر افزود: نمایندگان مختار ایران و عثمانی و کمیسرهای انگلیس و روس برای انجام این مأموریت به ارض روم وارد شدند ولی «کلنل ویلیامز» که سرپرست هیئت انگلیسی بود، به علت ناخوشی نتوانست به ارض روم بیاید و به جای او رابرت کُرزن، منشی مخصوص کانینگ سفیر انگلیس در استانبول به این کنفرانس اعزام شد، بعداً که حال کلنل ویلیامز، بهبود یافت به اتفاق رابرت کرزن در این سمت با همکاری کلنل دینز از طرف روسیه که مردی دانا و با استعداد بود به خدمت پرداختند. مذاکرات بین دو دولت ایران و عثمانی به علت اشکالات مختلفی که اغلب به وسیله عثمانیها در راه به ثمر رسیدن هدف کنفرانس ایجاد میشد، مدتها به درازا کشید. یکی ازین وقایعی که عثمانیها ایجاد کردند این بود که همین که مقدمه تشکیل کنفرانس ارض روم فراهم آمد، والی بغداد شهر کربلا را به توپ بست و به قتل عام شیعیان ایرانی فرمان داد. دلیل آن ر ا سرپیچی ایرانیان مقیم کربلا از حاکم بغداد اعلام کردند، تعداد کشتهشدگان را بین نه هزار تا ۲۲ هزار نفر گفتهاند. البته گرچه دولت عثمانی چنین وانمود میکرد که حاکم بغداد خودسرانه به قتل عام کربلا دست زده است، اما مطابق شواهد مکتوب دولت عثمانی در جریان بوده است.
وی بیان کرد: از دیگر حوادثی که باعث اخلال و کندی در کار کنفرانس ارض روم شد، حمله و شورش مردم این شهر به هیئت ایرانی بود. بالاخره بحری پاشا، حاکم جدید ارض روم از قضیه مطلع و با عدهای از لشکریان خود به سوی منزل سفیر حرکت کرد و چون به آنجا رسید، شورشیان را تا حدی آرام کرد. در طی چهار سال کنفرانس حوادث دیگری هم به وقوع میپیوست که مانع پیشرفت کار میشد و آن ادامه غارتگریها و کشت و کشتار در سرحدات بین ایلات و عشایر مرزنشین بود که از ابتدا اینگونه موارد نیز یکی از دلایل تشکیل کنفرانس بود.
این پژوهشگر تاریخ و نسخهپژوه گفت: کماکان نخستین جلسه رسمی کنفرانس که نمایندگان چهار دولت در آن شرکت داشتند، در اوایل سال ۱۲۵۹ منعقد شد و در آخرین جلسه آن عهدنامه ایران و عثمانی در اوایل ۱۲۶۳ به امضا رسید. پس کنفرانس به حساب سنوات قمری چهار سال و دوماه و یک روز به طول انجامید.
هفتمین کنفرانس تاریخ روابط خارجی ایران؛ با عنوان «چندجانبهگرایی در تاریخ روابط خارجی ایران» با حضور حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان و تعدادی از متخصصان، پژوهشگران و اساتید حوزه روابط خارجی در مرکز مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امور خارجه برگزار شد.
منبع: ایبنا