کد خبر:4527
پ
afkari-m

دانش‌پژوه به واقع دانش و پژوهش را معنا بخشید

فریبا افکاری از سخنرانان گرامیداشت استاد محمدتقی دانش‌پژوه بود که دربارۀ ایشان دقایقی با حاضران سخن گفت

میراث مکتوب – فریبا افکاری از میهمانان گرامیداشت استاد محمد تقی دانش پژوه بود که دربارۀ ایشان دقایقی با حاضران سخن گفت. نوشتار زیر متن کامل سخنرانی ایشان است:

با سلام حضور اساتید ارجمند و محققان گرامی که در شب استاد محمد تقی دانش پژوه، به ذکر مناقب استادی گرد هم آمده ایم که به واقع دانش و پژوهش را معنا بخشید. سخن گفتن از مردی که تمامی عمر خود را در حوزه های گوناگونی از دانش غوطه خورده و صدف های ارزشمندی تحصیل نموده و عرضه کرده است، کاری است بس دشوار.
مردی که همراه همیشگی اش ایرج افشار، که امشب جای خالیش بیش از هر زمان دیگری در توصیف او احساس می شود، او را به نام «دانش» می خواند و چه نام با مسمایی.

خوب به یاد دارم هنگامی که در سال ۱۳۸۶ کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، تالار مطالعه نسخه های خطی را آماده ساخته بود تا به نام استاد ایرج افشار که حق بزرگی بر گردن کتابخانه داشت نامگذاری شود، استاد نپذیرفتند و پیشنهاد نمودند تا این تالار به نام محمد تقی دانش پژوه مزین شود و چنین شد. در این تالار مجموعه ای بالغ بر ۱۰۰۰ جلد فهرست نسخه های خطی کتابخانه های ایران و خارج از کشور و دیگر کتابها و فهرستهای مربوطه وجود دارد. کار خدمات رسانی مجموعه های نسخه های خطی اسناد، عکسهای تاریخی، میکروفیلم ها و نسخه های عکس و چاپ سنگی نیز در این تالار انجام می شود.

از آنجا که استاد حق استادی بر من دارد می کوشم تا از نگاه یک شاگرد کوچک به برخی از خاطرات و ویژگی های علمی استاد بپردازم.

نمی دانم که تربیت نسل دانش پژوه ها چگونه بوده است که می توانستند در چندین حوزه مختلف و حتی گاه بعید همزمان به پژوهش و تحقیق و تصحیح و فهرست بپردازند. بقول بزرگی عصر دایناسورهای علمی، دیگر گذشته است. آنان که به قول اهالی امروز قطب های علمی هستند که هر یک قله ای عظیم در حوزه خود بوده و سال ها و سده ها در آن ماندگار شده اند. زنده یادان محمدتقی دانش پژوه، ایرج افشار و علینقی منزوی و خدایشان سلامت بداراد استاد سید عبدالله انوار، عبدالحسین حائری، دکتر مهدی محقق و احمد منزوی و محمدحسن سمسار. در نسخه پژوهی و فهرست نگاری. از منطق و فلسفه و کلام و تاریخ علم گرفته تا ادبیات فارسی و عربی، از هنر و خط و خوشنویسی و نگارگری و کاغذشناسی گرفته تا متن شناسی و تصحیح و فهرست نگاری در تمامی این رشته ها به حد کمالند و به واقع صاحب نظر، اما در نسل ما با وجود توسعه گرایشهای میان رشته ای در جهان، نگاه تک بعدی و اصطلاحا تخصصی مانعی است برای ورود به دانش واقعی که چیزی نیست جز نگاه همه جانبه و کامل به درک روابط علوم با یکدیگر …

سال ۱۳۶۹ بود که در امتحان ورودی کارشناسی ارشد نسخ خطی دانشگاه تهران پذیرفته شدم و برای مصاحبه با اساتید وارد اتاقی شدم. استاد دانش پژوه با جدیت به سوال و جواب پرداختند و از تحصیلات گذشته ام جویا شدند و گفتند چرا این رشته را انتخاب کردی؟ و پیش از آنکه پاسخی گفته باشم پرسیدند آیا حاضری برای دیدن نسخه های خطی به ماموریت زاهدان بروی؟! آیا حاضری با کتاب های خاک گرفته و کهنه ۳۰ سال کار کنی و چند سوال دیگر. همانجا دریافتم که با استاد سختگیر و جدی در این رشته روبرو شده ام و همانجا صدای مهربان و آرام خانم دکتر انصاری مرا از تعجب و حیرت به در آورد که گفتند استاد بسیار ایده آل گرا هستند و میخواهند نظر شما را نیز به عنوان دانشجویی که قصد ورود به این رشته دارید بدانند.

به هرحال پذیرفته شدم و کلاسها در محل کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران در سالن رشید الدین فضل‎الله همدانی برگزار می شد. استاد دانش پژوه یکشنبه ها ساعت ۱۲-۱۰ درس تقسیم علوم در فرهنگ و تمدن اسلامی می دادند. خانم دکتر انصاری با خودروی شخصی خود ایشان را از منزل به کتابخانه می آورند و استاد عصا زنان وارد کلاس می شدند و بلافاصله درس را شروع می کردند. خود جزوه ای مهیا کرده و با استناد به متون معتبر و کهن آن را به گونه ای منظم و تطبیقی فراهم آورده و سیر تحول علوم را بیان داشته بودند.

تتبع عمیق و علاقه استاد به این حوزه به ویژه در منطق و فلسفه و موسسیقی و ریاضی و حتی پزشکی در آثار ایشان مشهود است تا آنجا که خود به تدوین کتاب فهرست آثار دانشمندان ایرانی و اسلامی در غنا و موسیقی پرداخت که در کنار کتاب فارمر یکی از مهمترین کتاب‎شناسی آثار موسیقیایی است و بعدها توسط مرحوم مسعودیه نیز تکمیل شد.

استاد در قید و بند نمره نبودند و اگر دانشجویی نظری داشت یا منبعی جدید می شناخت به او توجه ویژه ای می کردند و می خواستند تا آن را برای دیگران نیز در کلاس معرفی کند. استاد خود نیز از آخرین تحقیقات کتاب شناسی و نسخه شناسی ایرانی و خارجی مطلع بود، هیچگونه بخلی در اختیار نهادن کتاب ها و منابع شخصی نداشت و حتی دانشجویان را در یافتن منابع و کتاب ها یاری می کرد. به یاد دارم یکی از دانشجویان قصد داشت تا درباره سرلوح ها و آرایه های هنری در نسخ خطی تحقیقی انجام دهد. استاد گفتند که سال ها پیش محققی در روسیه این پژوهش را انجام داده است تو که بیش از او نمی توانی؛ گفته های او را نیز که قصد نداری تکرارکنی پس کتاب او را امانت بگیر و بخوان و ببین چه چیزی می توان به آن اضافه کنی؟! کتابداران گفتند کتاب را نداریم گفتند بهانه نیاورید به مسئولان کتابخانه بگویید کتاب را به صورت امانت بین کتابخانه ای سفارش دهند و بگیرند شما هم زیراکس کنید و بخوانید. اگر نشد از قول من به آقای آکی موشکین در روسیه نامه ای بنویسید تا او کتاب را تهیه کند و بفرستد و کتابخانه مرکزی خرجش را بدهد. از نظر ایشان هیچ بهانه ای برای نیافتن کتاب و عدم مراجعه به تحقیقات قابل استناد وجود نداشت. آن هم در دوره ای که امکانات مجازی امروزی وجود نداشت.

یکی از نکات جالبی که استاد در تدوین سرفصل های درسی نسخه شناسی دانشگاه تهران بر آن پای می فشرد وجود ۶۸ واحد درسی مختلف زبان‎های خارجی شامل آشنایی با زبانهای آلمانی، فرانسه، ترکی قدیم و اردو هر یک ۴ واحد و انگلیسی و عربی تخصصی هر یک ۱۰ واحد بود و هنگامی که در مقابل سوال برخی اساتید که چرا این تعداد واحد زبان در درس کارشناسی ارشد عرضه می شود قرار می گرفتند می گفتند آیا دانشجوی نسخه شناسی نباید بتواند از فهرستهای مختلف در حد تشخیص نام کتاب و مولف و معرفی نسخه ها برآید؟ ایشان آشنایی با زبانهای خارجی را یک امر ضروری می دانستند و خود نیز به زبانهای انگلیسی، فرانسه و عربی تسلط داشتند و در سالهای آخر عمر به آموزش زبان آلمانی مشغول بودند و می گفتند «هنگامی که کتابخانه های بسیار ارزنده کشورهای اروپا و آمریکا را دیده و دانشمندانی را که یک تنه به چندین زبان آشنایی داشته اند زیارت کردم خود را بسیار کوچک یافتم».
از ویژگی های علمی استاد در حوزه نسخه شناسی نگارش مقدمه های بسیار تخصصی در فهرستهای نسخ خطی با زبانی سلیس و روان از فارسی کهن است که در فهرستهای دیگر کمتر به چشم می خورد.

ایشان ضمن برشمردن اهمیت نسخه های فهرست شده در هر جلد و معرفی نسخه های اقدم و نفیس آن به معرفی اهداکنندگان و مجموعه داران نیز می پرداختند و روش کار خود را به دقت بیان می دارند. مقدمه های استاد بویژه در مجلدات دانشگاه تهران مقاله ای تخصصی و فنی در شناخت روشهای فهرست نگاری ایرانی و عربی است. که امروزه یکی از مهمترین منابع آموزش فهرست نگاری نسل جوان به شمار می رود. استاد جزو نخستین فهرست نگارانی است که تمامی مداخل کتاب شناسی و بویژه نسخه شناسی دقیقی در فهرست خود بکار گرفته اند مداخل که شاید در فهرستهای مشابه کمتر با این دقت به آن پرداخته شده باشد که از جمله می توان به شناخت انواع کاغذها، یادداشتها، مهرها، توصیف آرایه ها و استفاده از منابع و فهرستهای دیگر اشاره کرد.

از جمله دیگر ویژگی های فهرست نویسی استاد ، همکاری مشترک در تدوین فهرست های نسخ خطی است. این همکاری با استاد ایرج افشار در فهرست کتابخانه ملک و مجلس و نشریه نسخ خطی و با مرحوم علینقی منزوی در فهرست کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران انجام پذیرفت و هیچگونه حساسیتی در حفظ نام خود بر فهرست نداشت.

یکی دیگر از تجارب منحصر بفرد استاد غیر از فهرست نگاری و نسخه پژوهی، تجربۀ عملی است که ایشان در حوزه کتابداری و رده بندی کتابهای چاپی داشته اند. خود سالها مدیریت کتابخانه های حقوق و دانشگاه را به عهده داشته و عملا با مشکلات این بخش نیز بخوبی آشنا بودند و در یکی از شیرین ترین و ارزشمند ترین گقتگوهای خود با استاد افشار و گروهی که در این مصاحبه شرکت داشتند به مسایل و تقابل کتابداری سنتی و مدرن ایران پرداخته اند.

این گفتگو با عنوان «دیدارها و ره آورد» در آبان ۵۶ در راهنمای کتاب بچاپ رسید و با حضور استاد ایرج افشار، عبدالحسین آذرنگ، علینقی منزوی، عباس زریاب خویی، محمدحسین دانش، فرخ امیرفریار، در محل کتابخانۀ مرکزی انجام گرفت و بعدها در کتاب حدیث عشق که به مناسبت بزرگداشت استاد در آیین حامیان نسخ خطی برگزار شده بود، منتشر گردید. استاد کتابخانه خود را که مجموعه ای بالغ بر ۴۰۰۰ کتاب چاپی، ۱۰۰ نسخه خطی، ۷۴ میکروفیلم و ۲۵۰ بسته عکس و فتوکپی از نسخه های خطی گردآوری شده از گوشه و کنار جهان است در تاریخ ۲۶/۱/۷۴ به پژوهشگاه علوم انسانی و هیات امنای کتابخانه اهدایی استاد مجتبی مینویی اهداء و منتقل نمودند. جالب اینکه این هردو استاد در گردآوری فهرستها و تصاویر مجموعه های نسخه های خطی خارج از کشور و بویژه ترکیه بیشترین تلاش را نموده و آن را به کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران اهداء نمودند.

ویژگی دیگر استاد با وجود دقت فراوان در تهیه فهرستهای نسخه های خطی ، سرعت بسیار ایشان در شناسایی فهرست نسخه های خطی است. استاد در سفرهای خارجی با وجود ضیق وقت بیشترین تعداد نسخه های خطی را فهرست نموده اند. به عنوان مثال در سفر کوتاه خود به دعوت از دانشگاه لوس آنجلس طی دو ماه و نیم نزدیک به ۵۰۰۰ نسخه را فهرست نموده و پس از بازگشت به ایران با کمک مراجع کتابشناسی و نسخه شناسی آن را تکمیل نموده ، و در نشریه نسخه های خطی بچاپ رسانیدند. همین روش سالها بعد توسط استاد افشار نیز در فهرست نگاری کتابخانه سلطنتی اتریش به کار گرفته شد. استاد افشار طی یک ماه و نیم فهرستی از نسخه های خطی آن کتابخانه را فراهم آورود و در ایران آن را کامل کرد و پس از بازگشت دوباره به اتریش نواقص کار را مرتفع نمودند. روشمند بودن کار، تسلط ایشان به شناخت کتابها و رسالات و موضوعات مختلف موجب شد تا در کوتاهترین زمان بیشترین نسخه ها مطالعه و شناسایی و فهرست شوند آن هم بدون وجود کتاب شناسی های آن لاین و اینترنت پرسرعت بانکهای اطلاعاتی که در چشم برهم زدنی امروز کلیه اطلاعات را در اختیار محقق می گذارند.

در سال ۱۳۷۵ بزرگداشت استاد توسط زنده یاد دکتر حسن حبیبی در ریاست جمهوری برگزار گردید. در آن شب خجسته، استاد در حلقه شاگردان و دوستدارانشان سخنرانی کوتاهی ایراد نمودند و تنها یک خواهش را از مسئولین امر درخواست نمودند و آن حمایت از آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص در حوزه نسخه های خطی و دانشجویان این رشته بود. ایشان تقاضا نمودند تا دانشگاه تهران امکانی فراهم آورد تا دانشجویان بتوانند در مقطع دکتری ادامه تحصیل داده و نیروهایی برای خدمت در بخش خطی دانشگاه ها تربیت شوند. این درخواست سالها بعد در سال ۱۳۸۸ توسط دکتر حسن حبیبی که خود از علاقمندان به نسخ خطی و آثار کمیاب بود در بنیاد ایرانشناسی به بازنشست و رشته کارشناسی ارشد نسخ خطی و مرمت با همکاری دانشگاه شهید بهشتی با تصویب آن در وزارت علوم اجرا گردید و تاکنون ۴ دوره دانشجو از آن فارغ التحصیل شده اند و امید است دکتری آن نیز در یکی از دانشگاه های ایران برگزار گردد و روزی خواسته استاد جامه عمل بپوشد.

در پایان یادآور می‌شوم که استاد دانش‌پژوه به گواه فهرستهای نسخه‌های خطی که تهیه نموده اند یکی از پرکارترین نسخه پژوهانی است که در جهان بیشترین تعداد نسخه های خطی را مطالعه و فهرست نموده است. هیچ فهرست نگار دیگری در جهان همچون او با حجم انبوهی از نسخه های مختلف و موضوعات متنوع روبرو نبوده است. سفرهای زیادی به عراق، عربستان، آلمان، هلند، آمریکا و روسیه نمود و به قول استاد ایرج افشار همواره در قبال سوال تنظیم کنندگان برنامه سفرهای خود در این کشورها که می‎پرسیدند چه برنامه‎‌ای را دوست دارید برایتان تدارک بینیم، می‎گفت که من فقط سه چیز می خواهم، کتابخانه، مسجد و گورستان. یادش گرامی باد.

گزارش از سهیلا یوسفی

اخبار مرتبط
………………………………………………….

محمدتقی دانش ‌پژوه و تصحیحات او: (آثار شیعی و زبان فارسی)

دانش پژوه فیلسوف و منطق دان بزرگی بود و شیفته خردورزی

هفت پرده از خاطرات دکتر نوش آفرین انصاری از استاد دانش پژوه

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612