میراث مکتوب- تاکنون دو دفتر از شعرهای منتشرنشدۀ نیما یوشیج، براساس اسنادی که از او در فرهنگستان نگهداری میشود، در انتشارات فرهنگستان زبان و ادب فارسی چاپ و منتشر شده است: «صد سال دگر» به تصحیح سعید رضوانی و مهدی علیایی مقدم و «نوای کاروان» به تصحیح سعید رضوانی.
مهدی علیایی مقدم، پژوهشگر فرهنگستان زبان و ادب فارسی و عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران، اکنون مشغول بازخوانی سایر دستنوشتههای نیما یوشیج است. خبرنگار روابط عمومی فرهنگستان زبان و ادب فارسی با او دربارۀ طرح بازخوانی، تصحیح و انتشار اسناد نیما یوشیج و نتایج گفتوگو کرده است که آن را میخوانید.
*********
ادبیات فارسی اقیانوس عمیق و پهناوری است و اگر کسی تمام عمرش را وقف تحقیق و پژوهش در حوزۀ زبان و ادب فارسی کند شاید تنها به رازهای پنهان یک قطره پی ببرد. چه شد که شما در این گسترۀ پهناور به سراغ نیما یوشیج رفتید؟
دلیلش در وهلۀ نخست شخصیت تأثیرگذار خود نیما بود، بههرحال ادبیات جدید ایران بهویژه شعر پس از مشروطه مرهون کوششهای نیماست. دستاورد نیما برای شعر فارسی بهقدر کافی جذابیت داشت تا به سراغش بروم. همچنین اسناد منحصربهفردی در فرهنگستان وجود داشت که میتوانست به بازنمایی زوایای پنهان شعر و شخصیت نیما کمک کند. این دو عامل موجب شد که بخشی از کارهای من بر شعر و آثار نیما متمرکز شود.
چند سال است که مشغول این پژوهش هستید؟
از اواخر دهۀ ۹۰ که متوجه شدم فرهنگستان زبان و ادب فارسی بخشی از اسناد نیما را شراگیم یوشیج، فرزند نیما، او خریداری کرده است و این اسناد در کتابخانۀ فرهنگستان نگهداری میشود. پیشتر سراغ اسناد او را از کتابخانۀ ملی گرفته بودم و به نتیجهای نرسیده بودم. البته آن زمان اسناد نیما در فرهنگستان هنوز اسکن و دستهبندی نشده بودند. پس از اسکن و دستهبندی آنها، من به این اسناد مراجعه کردم و متوجه شدم که بخشی از اشعار و اسناد نیما هنوز منتشر نشده است. این موضوع را با گروه ادبیات معاصر طرح کردم. البته آنها، پیشتر، از وجود اسناد خبر داشتند و آقای دکتر سعید رضوانی یکی از اعضای گروه ادبیات معاصر فرهنگستان، مأمور بررسی اسناد شده بود، اما آنطور که به من نیز گفته بود، آنها را چیز درخوری نیافته بود. من موضوع پژوهش در اسناد را با خانم سایه اقتصادینیا عضو فعال و مؤثر آن گروه طرح کردم و او دکتر سعید رضوانی را پیشنهاد کرد تا بهعنوان عضوی از آن گروه در این طرح با من همکاری کند.
به همراه دکتر رضوانی در سال ۱۳۹۵ دستهبندی اسناد نیما را شروع کردیم و شعرهایی را برای انتشار در کتاب نخست انتخاب کردیم. در آن زمان تازه فرایند اسکنکردن اسناد شروع شده بود و در هنگام کار، بهمرور، اسکن اسناد در اختیار ما قرار میگرفت. در نخستین گام، تصمیم گرفتیم اشعاری را که پاکیزهتر بودند و کمتر برای خواندنشان دردسر داشتیم برای انتشار در قالب یک مجموعه انتخاب کنیم. برهمیناساس مجموعۀ نخست با عنوان صد سال دگر در سال ۱۳۹۶ منتشرشد. هنگام گردآوری و تدوین این کتاب، اختلافنظرهای جدّی میان من و همکارم به وجود آمد و از اختلاف سلیقه در نحوۀ انتشار و تصحیح تا شیوۀ همکاری موجبات ترک همکاری ما شد. بنده اصولاً شتاب بسیار را برای انتشار اسناد و آثار علمی آفت کار میدانستم و میدانم، چنانکه متأسفانه پیامدهای آن در هر دو کتاب دیده میشود. قرار شد که هر یک به تنهایی بخشی از کار را پیش ببریم. بنابراین قرار بر این شد که من بر یادداشتهای نیما متمرکز شوم و دکتر رضوانی تدوین مجموعۀ شعر دیگری از نیما را بر عهده گیرد. ایشان در تدوین این مجموعه نیز به سراغ شعرهایی از نیما رفتند که برای خواندنشان کمتر با سختی مواجه بودند. این کتاب هم با عنوان نوای کاروان منتشر شده است، اما نقدهایی جدی بر کار او وارد بود که بنده خود در مقالۀ نسبتاً مفصلی در دو شماره از مجلۀ بخارا دربارۀ خطاهای تصحیح این کتاب نوشتم و ازاتفاق این نقد مقبول هم واقع شد و جایزۀ نقد کتاب سال را در حوزۀ ادبیات معاصر ازآن خود کرد.
تا پیش از اینکه به اسناد نیما دسترسی پیدا کنید تصویر و تصور شما از نیما و شعرش چه بود؟
تصویری که تا پیش از شروع این طرح از نیما داشتم تصویری بود که زندهیاد سیروس طاهباز و پس از او آقای شراگیم یوشیج از نیما برای ما ساخته بودند و میتوانم بگویم تصویر جامعی از نیما نبود. ما هنوز زوایایی از کار نیما و برخی از آثار متقدم او را نمیشناختیم. با بررسی این اسناد معلوم شد که نیما اشعار دیگری هم دارد و فرایند تکامل قالبی که به آن رسید به چه نحو بوده است. هنوز هم تصویر تحول شعر نیما برای ما کامل نشده است. البته همواره یکی از علایق مطالعاتی بنده ادبیات معاصر بوده است و چون نیما شاعر تثبتشدهای در شعر معاصر فارسی است، کشش بیشتری برای کار داشت. این نخستین بار بود که شعر نیما با رعایت ضوابط علمی «تصحیح» میشد. زندهیاد سیروس طاهباز شعرهای نیما را «استنساخ» کرده است و رعایت شیوههای علمی بر کار او حاکم نیست. فرهنگستان زبان فارسی میتواند ادعا بکند که برای نخستین بار اشعار نیما را با شیوۀ علمی به مخاطبان فارسی عرضه کرده است. البته معتقدم بهرغم این پیشگامی در انتشار علمی شعرهای نیما، در هر دو مجموعهای که فرهنگستان منتشر کرده، کمبودها و گاه خطاهای مهمی وجود دارد و بنده امیدوارم بتوانم بهاندازۀ توان خود آنها را در چاپ جدید اشعار نیما جبران کنم. کلیات اشعار نیما در دهۀ شصت منتشر شد و بهمرور طاهباز در چاپهای بعدی متن را با تجدیدنظر منتشر کرد. البته در دهۀ هشتاد نیز آقای شراگیم یوشیج مجموعۀ دیگری از اشعار نیما را منتشر کرد که در این مجموعه خطاهای متعددی، بهویژه در شعرهای نویافتۀ نیما، به چشم میخورد. در این مجموعه، آقای شراگیم یوشیج، به جز شعرهایی که زندهیاد طاهباز در کلیات منتشر کرده بود، تعدادی شعر نویافته منتشر کرده بود که اغلب این شعرها نیز با غلطهای فراوان منتشر شدند و بخش عمدۀ این خطاها به سبب بدخوانی شعر نیماست. پس از انتشار دو کتاب صد سال دگر و نوای کاروان، آقای شراگیم یوشیج در سال ۱۳۹۷ مجموعۀ متنوعی از اشعار نیما را با همکاری مؤثر کسان دیگری در انتشارات رشدیه منتشر کرد. این کتاب نیز خالی از اشتباه نیست، اما تلاش شده تا، به شیوۀ فرهنگستان، برخی اطلاعات درباب دستنوشتهها به دست داده شود.
در گفتوگویی که در دهۀ نود با شراگیم یوشیج داشتم، او معتقد بود که زندهیادان طاهباز و براهنی در شعر نیما دست بردهاند این حرف را دربارۀ خود شراگیم هم میگویند. نظر شما چیست؟
معیار ما برای سنجش این موضوع، اصل دستنوشتههای نیماست. نیما تا آخر عمرش همواره در شعرهایش دست برده است و گاه ممکن است از یک شعر واحد چند تحریر مختلف ساخته باشد و همۀ این تحریرها کار خود نیماست. این دستکاریها را حتی در شعرهای مشهورش هم میتوانیم ببینیم. او حتی گاه در شعرهایی که پیشتر در کتابها یا مطبوعات نیز منتشر شدهاند دست میبرده است. برای نمونه در شعر «پادشاه فتح»، که یکی از مشهورترین شعرهای نیما است بنا به دستنوشتهای که از نیما در فرهنگستان وجود دارد با شعری که پیشتر منتشر شده تفاوتهایی وجود دارد. این بدان معنا نیست که زندهیاد طاهباز در شعر نیما دست برده است. باید دید که او به کدام نسخۀ دستنویس شعر نیما دسترسی داشته است. دستکم باید برای طرح چنین اتهامی نخست از کیفیت دستنوشتهها و تحریرهای مختلف شعر نیما مطمئن شد. این موضوع در کتابی که دکتر جنتی عطایی هم منتشر کرده دیده میشود و این تفاوت ناشی از دستبرد مصححان و ناشران نیست، چون اسناد به ما نشان میدهند که گویا خود نیما گاه در شعرها دست میبرده است و تحریری که در اختیار دکتر جنتی عطایی و یا زندهیاد طاهباز بوده، تحریری بوده که نیما آن زمان به دست داده بوده است. در اسنادی که از شعر نیما در فرهنگستان موجود است با تحریرهای مختلفی از یک شعر نیما روبهرو میشویم که برای نمونه کلمه یا فعلی را تغییر داده است. به گمانم بدون سنجش دستنوشتههای مختلف و تحریرهای مختلف از شعرها طرح چنین ادعایی چندان منصفانه نیست.
ازآنجاکه پای اغلب شعرهای نیما تاریخ سروده شدن درج شده است، آیا میتوان گفت که فلان شعر نسخۀ نهایی است؟
اگرچه این هم قطعی نیست، اما میتوان تا حدود زیادی باید اینگونه تصور کرد. باید به این نکته توجه کرد که اسناد نیما بسیار پراکنده و گاه آشفته است. او، با استفاده از کاربن، همزمان دو نسخه از هر شعرش را تولید میکرده؛ گاه هر دو نسخۀ شعر او را در اختیار داریم، اما گاه تنها یک نسخه از شعرش موجود است. ممکن است که او در نسخۀ کاربنی تغییراتی داده باشد که در نسخۀ دستنویس این تغییرات را اعمال نکرده باشد و یا حتی تغییرات دیگری روی نسخۀ دستنویس شعرش انجام داده باشد. از برخی اشارههای نیما چنین برمیآید که برخی دستنوشتههای نیما در یوش بوده و برخی در تهران و نهایی کردن مسودههای شعرها در دو نقطۀ مختلف صورت میگرفته که ممکن بود گاه تفاوتهایی هم داشته باشند. در میان اسناد نیما نسخهبدلهای مختلفی وجود دارد و این نسخهها به اختلافنظرها دربارۀ شعر او دامن میزند که این امر نیز محصول خالق اثر است. نیما در کار خود بسیار تجدیدنظر میکرده است و، دائم، تا نهایی شدن آن، طرحهای مختلفی از شعر نقش میشده است. جای تأسف است که آن گروه از اشعار نیما که شهرت بسیار هم دارند جزو اسناد فرهنگستان نیستند و باید دید که این اسناد کجا هستند.
چرا نیما از یک شعر چند نسخه تهیه میکرده؟
این کار نیما احتمالاً دلایل مختلفی داشته است. او گاهی از یک شعر چند نسخه تهیه میکرده چون میخواسته برای نشریهای یا برای یکی از دوستانش بفرستد. یکی از انگیزههای نیما برای این کار این بوده که نسخهای از شعرش را در اختیار اطرافیان خود بگذارد و البته از یک شعر تنها یک نسخه موجود نباشد که اگر آن نسخه از دست رفت چیزی در دست نباشد. براساس اسناد خود نیما میتوان نشان داد که او انسانی بهشدت کمالطلب و وسواسی بوده که همواره میخواسته اگر در کارش خطایی هست آن را برطرف کند. البته خواندن دستخط نیما از همان روزگار حیاتش «مسئله» بوده است و همین موضوع موجب شده تا بدفهمیها دربارۀ شعر او دوچندان شود.
نیما که بدخط نبود!
اتفاقاً نیما بسیار خوشخط بوده و، اگر میخواسته، بسیار خوشخط مینوشته است، اما او شعرهایش را در شرایط یکسان نمینوشته است. با هر چیزی که دم دستش بوده نوشته و گاه شعرهایش را روی هر برگهای که به دستش آمده با مدادی گاه نتراشیده نوشته و گاه کاغذ کم آورده و با علامت زدن به گوشۀ دیگر کاغذ، ادامۀ شعر را نوشته است. در بیشتر مواقع پاککن در دسترس نداشته و برای همین شعرهایش همه خطخطی هستند و گاه شعرهایش تبدیل به معمایی میشوند که یافتن آغاز و پایان آن بسیار دشوار است. این موضوع را میتوان در شعرها و اسنادی که هنوز منتشر نشده است فراوان مشاهده کرد. چنین به نظر میرسد که نیما شعرهایش را کمتر در شرایط مطلوبِ نوشتن، مثلاً پشت میز، نوشته باشد.
آیا نیما شعرهایش را در دفتر مینوشته و شعرها دفتر به دفتر ماندهاند؟
بنابر آنچه از اسناد فرهنگستان برمیآید، نیما روی هر برگهای که به دستش میآمده شعر مینوشته: روی پاکت نامه، پاکت سیگار، روی سربرگهای بانک ملی که همسرش در آنجا کار میکرده؛ اما در کنار این، دفترهای متعدد شعری هم داشته و گاه حتی آنها را پاکنویس هم کرده به اصطلاح قدما مسوده و بیاض هم داشته است. اما، با اینکه برای نوشتن داستان و شعرهایش دفتر داشته، آدم منظمی نبوده یا در نوشتن هم قائل به نوعی نظم در بینظمی بوده است.
با توجه به اینکه بخشی از اسناد نیما در مجموعۀ اسناد کتابخانۀ ملی نگهداری میشود و بخش دیگری نیز در فرهنگستان زبان و ادب فارسی، آیا مرکز دیگری نیز اسنادی از نیما در اختیار دارد؟
دقیق نمیدانم. لابد اسنادی از او نزد وارثان و دوستانش باید باشد، یا چه بسا در یوش اسنادی باشد. بیشک اسنادی از نیما در اختیار خانوادۀ زندهیاد طاهباز و دیگران هست، اما بیشترین اسنادی که از نیما وجود دارد همینهایی است که فرزندش، آقای شراگیم یوشیج، در دهۀ هفتاد به فرهنگستان زبان ادب فارسی فروخته است، اما در این اسناد صورت نهایی شعرهای مشهور نیما اغلب نیست. چندی پیش استاد شفیعی کدکنی شعر منتشرنشدهای از نیما برای انتشار در اختیار مجلۀ بخارا گذاشت. این شعر را زندهیاد استاد خانلری به استاد کدکنی داده بودهاند. بیشک شعرهای دیگری هم باید باشد که در دست دیگر دوستان و آشنایان نیما مانده است.
برخی از علاقهمندان اصرار میکنند تصویر این اسناد روی وبگاه فرهنگستان منتشر شود، آیا ضرورتی وجود دارد تا فرهنگستان زبان و ادب فارسی اسنادی را که از نیما یوشیج در اختیار دارد در وبگاه فرهنگستان منتشر کند؟ آیا این فشارها را به سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی هم میآورند؟
انتشار این اسناد در وبگاه فرهنگستان ظاهراً قولی بوده که برخی از مدیران وقت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در رسانهها داده بودند و این قول شاید خیلی هم با طرحهای پژوهشی فرهنگستان هماهنگ نبوده است. این سخن که سازمانهای علمی و فرهنگی مثل فرهنگستان وظیفه دارند اسنادشان را منتشر کنند، جایی در شرح وظایفشان ذکر نشده است. قول انتشار اسناد نیما هم یک اقدام داوطلبانه بوده است. همۀ سازمان و نهادهایی که اسنادی در اختیار دارند و پژوهش ویژهای بر محور آنها در دست پیگیری است، کمتر پیش میآید که پیش از انتشار پژوهشهای خود، آنها را منتشر کنند. بااینحال، براساس وعدهای که داده شده برخی از اسناد مربوط به مجموعۀ صد سال دگر که کار بازخوانی آنها به پایان رسیده است، در اختیار روابط عمومی فرهنگستان قرار گرفته تا در وبگاه فرهنگستان در دسترس عموم قرار گیرد و، پس از پایان پژوهش و تصحیح اشعار، اسناد آنها نیز در دسترس عموم علاقهمندان قرار خواهد گرفت.
آیا جز دو دفتری که تاکنون منتشر شده، مجموعۀ شعر دیگری از دستنوشتههای نیما منتشر میشود؟
بله. امید بسیار است که در نمایشگاه کتاب سال آینده، کتابی شامل اشعار نیما براساس اسناد فرهنگستان منتشر شود که شامل اشعار منتشرشده و منتشرنشدۀ نیماست. طبعاً اشعار که پیشتر منتشر شدهاند، در تصحیحی که منتشر خواهیم کرد با تجدیدنظر همراه خواهد بود. همۀ شعرهای نیما را که تاکنون در دو دفتر منتشر شده است با شعرهای منتشرنشدۀ دیگری از او در قالب یک کتاب منتشر خواهیم کرد. وقتی این شعرها منتشر شوند، اسناد این شعرها نیز بر روی وبگاه فرهنگستان منتشر خواهد شد.
به عنوان یک مصحح، به نظر شما آیا ضرورتی وجود دارد تا این اسناد منتشر شود؟
بله. اما با وجود حساسیتهای بسیار زیادی که نسبت به نیما وجود دارد باید این کار با دقت و نظارت خاصی صورت بگیرد. نیما تنها شاعر معاصری است که خودش بالای سر انتشار شعرهایش نبوده است. این موضوع آثار نیما را از این حیث به آثار شاعران کلاسیک نزدیک میکند. البته باید در انتشار اسناد نیما دقت و وسواس خاصی داشت چون ممکن است با بدخوانی شعر او، تصور نادرستی از شعر او پدید آید. متأسفانه این تصورات نادرست و نادقیق تاکنون صدمات بسیاری به شعر نیما زده است. خیلی مهم است که اسناد نیما چگونه عرضه شود و در اختیار پژوهشگران یا علاقهمندان شعر معاصر قرار گیرد. درک شعر نیما به راحتی میسّر نیست و هر تصحیح و قرائت نادقیق از شعر او میتواند دریافت شعر او را دشوارتر کند و حتی به کار او ابعاد عجیب و غریبی بیفزاید. نیما با همۀ شاعران معاصری که میشناسیم فرق میکند. نیما شاعری دورانساز است. اگر ما با شاعر درجه دو و سه مواجه بودیم این اشعار بود این اندازه اهمیت پیدا نمیکرد.
چرا شما سالهاست با وسواس بر روی اسناد نیما کار میکنید، چرا این کار پژوهشی برای شما اهمیت پیدا کرده است؟
بررسی اسناد نیما نشان میدهد او برای رسیدن به قالب نو خود چه آزمایشهایی داشته است و چه مسیری را پیموده و از چه راههایی بازگشته است. نیما شاعری بزرگ است و نمیتوان منکر اهمیت و جایگاه او در شعر فارسی شد. ممکن است بسیاری از شعرهای او که برای نخستین بار منتشر میشود چیز چندانی بر میزان اشعار مهم او نیفزاید، اما احتمالاً شناخت ما را از او عمیقتر میکند.
عدم انتشار شعرها براساس توالی زمانی یکی از نقدهایی است که به کلیاتی که طاهباز از نیما منتشر کرده وارد است، آیا هنگام انتشار مجموعهشعرهای نیما قصد دارید که شعرها را براساس توالی زمانی منتشر کنید؟
نیما اغلب پای بیشتر شعرهایش تاریخ سرایش آنها را درج کرده است. اما، در این میان، شعرهایی هم هستند که پای آنها تاریخ سرایش درج نشده است. در مواجهه با چنین اسنادی باید دچار شک شد که آیا این شعرها کامل هستند یا نه؟ آیا اوراق بعدی که این شعر در آنها نوشته شده، مفقود شده یا نه شاعر شعر را کامل نکرده و قصد داشته در فرصتی دیگر آنها را کامل کند؟ در اسنادی که قصد انتشار آن را داریم، تعداد شعرهایی از این دست کم هم نیست. اگر تمام این شعرها منتشر شوند میتوانیم براساس تاریخی که نیما پای آنها درج کرده، تحولاتی را که در شعر او اتفاق افتاده نشان بدهیم. بخش عمدۀ اسنادی که از نیما به جا مانده، طرحهایی است که نوشته و قصد داشته در زمان دیگری آنها را به شعر تبدیل کند که در جای دیگری مفصل به این موضوع پرداختهام و منتشر خواهد شد.
آیا براساس اسنادی که در اختیار دارید میتوانیم بگوییم که نیما شاعر پرکاری بوده است؟
بله حتماً. اما او آثارش را کمتر چاپ میکرده است. معاصران او هم گواهی دادهاند که نیما همواره از یک گونی یاد میکرده که پر از شعر بوده است. ظاهراً منظور نیما طرحهایی بوده که هنوز به شعر تبدیل نشده است. نیما، به خاطر ملاحظات سیاسیای که داشته، بخشی از شعرهایش را در دورۀ تاریخی پهلوی اول و دوم منتشر نکرده است. در دورههای بعد نیز براساس ملاحظات تاریخیِ کسانی چون طاهباز، برخی از شعرهای او فرصت انتشار پیدا نکردهاند.
با توجه به دغدغههای سیاسیای که نیما داشت، او چه زمانی تصمیم گرفت که از مسائل سیاسی کنارهگیری کند؟
به گواهی یادداشتهای روزانۀ نیما، او، در دهۀ سی، دیگر از دیدگاه چپ بریده بود و حتی میتوان گفت که گرایش مذهبی نیز پیدا کرده بود و این موضوع در شعرهایی که پس از آن سروده نیز گاه دیده میشود.
چه اتفاقی افتاد که شراگیم یوشیج تصمیم گرفت تا اسناد بهجامانده از پدرش را به فرهنگستان واگذار کند؟
دربارۀ این موضوع باید خود ایشان و مدیران وقت فرهنگستان توضیح دهند. البته اینکه چه اتفاقی میافتد که آقای شراگیم یوشیج تصمیم میگیرد اسناد بهجامانده از پدرش را به فرهنگستان واگذار کند اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که مدیران وقت فرهنگستان پی به اهمیت این اسناد بردهاند و برای حفظشان، آنها را از پسر نیما خریداری کردهاند.
کسی که قصد دارد روی شعر نیما کار کند باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
کسی که قصد دارد روی شعر نیما کار کند باید با شعر کلاسیک و معاصر فارسی آشنایی کافی داشته باشد. آثار نیما وجوه مختلفی دارد و در شعرهایش گاه واژگانی شاذ و نادر از زبان فارسی و عربی و طبری استفاده کرده است. مثلاً اسم یکی از شعرهای او «هاد» است. چند نفر از فارسیزبانها این کلمه را شنیدهاند؟ این حالت در کاربرد لغات طبری کار را دشوارتر هم میکند. با انتشار شعرهای منتشرنشده، متوجه میشویم که او، بیش از آنچه تصور میشد، هم به زبان عربی ابیاتی میسروده، هم عباراتی میساخته است. البته پیشتر برخی از ابیات عربی او در چاپ آقای شراگیم یوشیج بهصورت مغلوط منتشر شده بود. در کتاب صد سال دگر هم و مصراعی عربی او آمده بود. برخی از عربیگوییهای نیما مربوط به سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۲ است. نیما در اشعارش احادیثی هم نقل کرده است.
شیوۀ کار شما برای گردآوری اشعار و انتشارشان در مجموعۀ صد سال دگر چگونه بود؟
من و دکتر رضوانی تصمیم گرفتیم که در ابتدا به سراغ اسنادی برویم که زیاد گرفتاری نداشته باشند. البته این به آن معنا نیست که تألیف و تدوین این کتاب کار راحتی بوده است. در مجموعۀ دوم نیز دکتر رضوانی به سراغ اسنادی رفتهاند که نسبتاً خوشخوان هستند. البته بنده سعی کردهام ایرادهای آن کتاب را در مجموعۀ جدیدی که در بهار سال آینده منتشر خواهد شد، برطرف کنم. ما در برخی از مسائل عروضی شعر نیما اختلافنظر داشتهایم.
اسناد منتشرنشدۀ نیما که در دو کتاب پیشین نیامدهاند چه ویژگیهایی دارند؟
این اسناد جزو دشوارترین سندهای موجود از نیما هستند و به همین دلیل هم ناشران تاکنون به سراغ آنها نرفتهاند.
آیا با انتشار کتاب جدیدی که در دست دارید، تمام شعرهای منتشرنشدۀ نیما منتشر میشود؟
در این کتاب سعی شده تا آنجا که ممکن بوده سندی از شعرهای نیما ناخوانده نماند و اگر هم سندی باشد که از نظر کیفیت نتوان نظر قطعی دربارۀ آن داشت عیناً به صورت عکسی منتشر خواهد شد.
کتابی که براساس یادداشتهای نیما مشغول تدوین آن بودید چه سرنوشتی پیدا کرد؟
آن کتاب نیز پس از انتشار شعرهای نیما منتشر خواهد شد. این کتاب براساس یادداشتهای نیما تنظیم شده است و با مطالعۀ این کتاب میتوانیم با آرا و نظریات نیما دربارۀ ادبیات آشنا شویم.
با انتشار این کتابها آیا تصویر مخاطب از نیما و شعر او تغییر میکند؟
به نظرم این شعرها و اسناد جایگاه نیما را در شعر معاصر فارسی جابهجا نمیکند. نیما جایگاه تاریخی ویژۀ خود را در شعر فارسی یافته است. شاید شما از شعرهای او خوشتان نیاید، اما نمیتوان سهم او را در تاریخ شعر فارسی نادیده گرفت. طبیعی است که، مثل همۀ پیشگامان، همۀ آثار نیما خواندنی و دلچسب نیست. خود نیما نیز به این موضوع اشاره کرده و از تمام شعرهایی که سروده راضی نیست. طبیعی است کسی که در کار آزمون و خطاست، تمام مشقهایی که مینویسد خوشخط و خوانا و مفهوم نباشد. او باید این تمرینها را میکرد تا به این جایگاه در شعر معاصر برسد. نیما شاعر شعرهایی است که برخی از آنها در ذهنها و سینههای مخاطبان شعر معاصر مانده است. اما با انتشار این اشعار زمینهای فراهم میشود تا ببینیم نیما برای رسیدن به این شعرها از چه مسیرهایی رفته است و چه تجربیاتی را پشت سر گذاشته است. این موارد است که مهم است. انتشار این اسناد کمک میکند تا شناخت ما از نیما عمیقتر شود.
تکلیف داستان ها و آثار منثور نیما که هنوز منتشر نشدهاند چه میشود؟
آنها به صورت عکسی در کتابی منتشر خواهند شد و بعد بر روی وبگاه فرهنگستان زبان و ادب فارسی بارگذاری خواهند شد.
شعرهای منتشرنشدهای که از نیما سال آینده منتشر خواهید کرد مربوط به چه سالهایی هستند؟
اغلب این شعرها در فاصلۀ دهۀ اول و دوم سدۀ گذشته سروده شده است. من در میان شعرهای منتشرنشدۀ نیما با چند شعر روبهرو شدهام که شاید در حد و اندازۀ شعرهای مشهور نیماست و به نظرم با اقبال خوب مخاطبان روبهرو خواهند شد.
مریم آموسا
منبع: فرهنگستان زبان و ادب فارسی