میراث مکتوب – در دهۀ اخیر توجه ویژهای به کهنه چاپهاى ایرانى و اسلامى شامل کتابهاى چاپ سربى و چاپ سنگى، گراور و افست شده صورت گرفته است.
نهضتى مبنى بر شناسایى و معرفى چاپ سنگى و سربى در ایران اتفاق افتاده، به گونه ای که عرصۀ رو به رشدى را در فهرست نگارى این کتابها شاهد بودهایم. از منظر سرویسدهى هم شاهد روند رو به رشدى هستیم، اما مشکل اصلى پژوهشگران و فهرستنگاران کتابهاى چاپ سنگى و سربى این است که باتوجه به آنکه در ابتداى کار خود قرار دارند، این توقع هست که یک استاندارد مشخص در این حوزه تعریف شود تا فهرستنویسان و پژوهشگران این حوزه دچار تشتت و ناهماهنگى که در فهارس نسخ خطى – برخلاف سابقۀ نود سال فهرست نویسى نسخههاى خطى – به وجود آمده، نباشند. اگرچه از لحاظ آمارى کتاب هاى چاپ سنگى و سربى از کتب خطى پایین ترند؛ اما این امر نباید این تفکر را حاکم نماید که ما نیاز به استاندارد مشخصى براى فهرست نویسى این نوع از کتاب ها نداریم.
در کتابخانههایى مانند کتابخانۀ ملى، مجلس، آستان قدس و کتابخانۀ مرعشى، کاربرگهایى را تعریف کرده اند، اما طبق بررسى هاى انجام شده این کاربرگ ها هماهنگى لازم را با هم ندارند و در بعضى موارد بیش از چهل درصد تفاوت در این کاربرگ ها شاهدیم. این روند در درازمدت به کارهاى پژوهشى صدمات جبران ناپذیرى وارد مى کند و همچنین اگر هر فهرست نگاری طبق روند خود و سلیقه ای عمل کند، نتیجۀ کار یک دست نخواهد شد و باعث گمراهى پژوهشگران در آینده میشود و نتیجۀ لازم از این کاربرگ ها و بانک اطلاعاتى گرفته نمى شود. ما در این بحث سعى بر آن داریم که کاربرگى واحد از فهرست نویسى کهنه چاپ ایرانى و اسلامى ارایه کنیم.
متن کامل مقاله «باید ها و نبایدهای کهنه چاپ هاى ایرانى و اسلامى» نوشته مجید غلامی جلیسه و علی بوذری که در شماره ۱۹۴ کتاب ماه کلیات منتشر شده است بر روی فایل زیر بخوانید.