
نويسنده که بی شبهه معتزلی بوده در آثار خود از فقيهان و متکلمان معتزلی خراسان و ري؛ به ويژه در اواخر سده پنجم و اوائل سده ششم قمری مکرر نام می برد و نقل قول می کند. نکته جالب در اين کتاب اعتنای نويسنده که خود از خاندانی حنفی و معتزلی بوده به فقيهان حنفی مذهب غير معتزلی بخارا و سمرقند و نقل فتاوی آنان است که خود نشان از اهميت «هويت فقهی» و اولويت آن بر گرايش کلامی در آن دوره است؛ زمينه ای که از علل و اسباب نابودی عملی معتزليان در برابر سواد اعظم حنفيان در سده ششم قمری بايد قلمداد شود (در اين باره پيشتر در اين سلسله مقالات سخن گفته ايم و باز هم در دنباله اين مقالات به اين زمينه خواهيم پرداخت). در اين يادداشت تنها به بخشی از اين مطالب که حال و هوای خوارزم را به ويژه از نقطه نظر فرهنگی و مذهبی و آموزشی نشان می دهد اشاره وار می پردازيم.
ادامه مقاله «معتزله و فقه حنفی» نوشته حسن انصاري را اینجا بخوانيد.