میراث مکتوب – کتاب المقاصد العلیه فی المطالب السنیه اثر مرحوم آقای امینی که همینک با تحقیق شایسته دانشمند سید محمد طباطبایی یزدی منتشر شده از چند جهت حائز اهمیت است:
نخست اینکه این کتاب تا اندازه زیادی منش فکری و طرز اندیشه اعتقادی مرحوم آقای امینی را بازتاب می دهد. از آن مرحوم جدا از کتاب ارزشمند الغدیر البته آثار متعدد دیگری هم در دست است اما به نظرم هیچ کدام به اندازه این اثر نماینده طرز فکر آن مرحوم در رابطه با مسائل اعتقادی و مشی کلی فکری ایشان نیست. مرحوم آقای امینی به دلیل تتبع بسیار و آشنایی با سنتهای مختلف موجود در حوزه های علمیه شیعی و نیز دلبستگی به ادب فارسی و عربی با مناهج و مکاتب مختلف فکری و اعتقادی شیعی آشنایی داشت و این همه به نحوی در این اثر ارزشمند خود را نشان داده است. در بحثهای مختلف این کتاب در رابطه با مسائل اسماء و صفات و عوالم ذرّ و بحث طینت و نسبت این عوالم با سرنوشت و اختیار آدمیان همه جا می توان آثار گرایشات ویژه آن مرحوم را معاینه دید.
دومین نکته ای که باید در رابطه با ارزش این کتاب بیان کرد بهره وری نویسنده از آثار و منابع متعدد و نقل قولهای مفید از آثار متقدم و نیز نقل پاره ای از ابیات و اشعار فارسی و عربی به مناسبتهای مختلف است که البته پردازش آن را در سنت و چارچوب مجالس اهل وعظ و منبر نشان می دهد و بعید نیست که این کتاب که به ویژه در چارچوب تفسیر آیاتی از قرآن تنظیم شده در اصل برای القاء در مجالس و منابر آن مرحوم تنظیم شده باشد.
نکته دیگری که باید در رابطه با کتاب متذکر شد مشی حدیث گرایانه مرحوم امینی است که اثری واضح در محتوا و شکل کتاب گذاشته است. پایه اصلی استدلالات و مطالب ایشان در مباحث اعتقادی مطرح شده در کتاب بر اساس احادیث منابع مختلف شیعی است و در این زمینه تنها به کتابهای اربعه استناد نکرده و از منابعی مختلف و گاه مهجور هم در مقام استدلال بهره برده اند. البته ایشان در مقام استدلال تنها به ذکر احادیث بسنده نکرده و گاه در مقام بحث و توضیح احادیث و یا موضوعاتی که مورد تأیید قرار داده اند، به گفتار دانشمندان قدیم و جدید امامیه استناد کرده و حتی در موردی در یک بحث اعتقادی، به نقل استفتائات برخی از فقیهان معاصر استناد کرده اند که البته چنانکه معلوم است مباحث اعتقادی مجال استفتاء نیست و باید چنین باشد که آن مرحوم تنها در مقام تأیید بدان استفتائات استناد کرده اند.
نکته واپسینی که ضرورت می دانم درباره آن اندکی در این یادداشت شتابزده سخن برانم آن است که مشی کلی مرحوم امینی در این کتاب تبیین پاره ای از مباحث اعتقادی بر اساس «مکتب اهل بیت» است. گرچه گاه در بحث از مقامات اهل بیت از نقطه نظر تکوینی، تأثیر پذیری ایشان از اصطلاحات اهل عرفان و گاه فلسفه در مباحث این کتاب دیده می شود، اما در مجموع مشی کلی ایشان مخالفت با آرای فلاسفه و حتی متکلمان قدیم امامیه است. من اساساً نمی دانم تا چه اندازه مرحوم امینی با گرایشات معارفی مرحوم میرزا مهدی اصفهانی آشنا بوده است اما نوعی نزدیکی در مشی این دو در این کتاب به ویژه در مباحث اسماء و صفات و نیز عوالم ذرّ و بحث طینت دیده می شود. اصولاً ابتنای بسیاری از اعتقادات دینی در مباحث توحید و نبوت و معاد بر پایه موضوعات متعلق به عوالم ذرّ و طینت شیوه ای است که خاصه با مشی مرحوم میرزا مهدی اصفهانی پیوند خورده است و البته می دانیم که به ویژه نزد گرایشات اهل اخبار و حدیث این مباحث از دیر باز محل عنایت بوده و استناد به احادیثی از منابعی گاه محل تردید عالمان رجالی نزد آنان در این زمینه بسیار شایع بوده است. شیوه متکلمان مکتب شیخ مفید و شریف مرتضی در مباحث اعتقادی کاملاً متفاوت بوده و البته مرحوم امینی در این کتاب لازم دیده به آن شیوه پاسخ دهد و در جهت اثبات باورهای خود در رابطه با عوالم ذرّ و طینت و چگونگی هماهنگی آن با اختیار آدمیان مطالبی را در رد کلام متکلمان قدیم مطرح کند.
این همه، کتاب المقاصد العلیه را به متنی اعتقادی با شیوه اهل حدیث تبدیل کرده که نوع و کیفیت بحثها و نحوه ورود و خروج در مباحث تفسیری را متفاوت با سنتهای اهل کلام و فلسفه قرار می دهد. البته در دوران پس از علامه مجلسی این نوع سبک پردازش مباحث اعتقادی بی سابقه نیست و به تأثیر از علامه مجلسی و سید نعمه الله جزائری و سید عبد الله شبّر، تا این اواخر در نوشته های حاجی نوری و مرحوم سید اسماعیل طبرسی نوری نویسنده کفایه الموحدین این نوع ادبیات مذهبی امتداد و حضور داشته است. با این وصف هیچ دور نیست که مرحوم امینی در مباحث اعتقادی به طور خاص تحت تأثیر مکتب میرزا مهدی اصفهانی بوده باشد؛ به ویژه اینکه نه تنها تلاش دارد که همه جا مبانی اعتقادی را به عنوان «مکتب اهل بیت» معرفی کند بل نظام کلی توحیدی که در این کتاب در خلال مباحث معرفی می شود نوعی نگاه توحیدی متکی بر مباحث ولایت و نقش تکوینی امامان است که می کوشد به طور ویژه در مباحث اسماء و صفات و معرفه الله و توضیح مقام نبوت و افضلیت پیامبر اکرم (ص) و امامان، ارتباطی میان عالم تشریع با عوالم ذرّ و «معرفت» پیشینی و خلقت «نوری» و «اشباحی» بر قرار کند. این نوع نگاه به مباحث توحیدی که البته در «مکتب شیخی» نیز حضور دارد و سهم آن را به ویژه در آثاری مانند شرح الزیاره الجامعه شیخ احمد احسایی می توان معاینه دید (می دانیم که تبریز، موطن اصلی نویسنده کتاب المقاصد العلیه همواره از مراکز فعالیت شیخیان بوده است) در اندیشه میرزا مهدی اصفهانی مجال ظهور بیشتری یافت و بحثهایی مانند «خلقت نوری» و «خلقت ارواح پیش از ابدان» و «ذرّ و اشباح و طینت» مبنایی شد برای تبیین مباحث توحیدی و ارائه بحثهای مرتبط با موضوع اسماء و صفات الهی و حتی مباحث مربوط به تبیین فعل آدمی و طبیعیات. طبیعی است که در این بحثها عموماً تأثیر عقاید ابن عربی در مسئله اسماء و صفات و ظهورات آن در تجلیات مختلف دیده می شود، کما اینکه در کتاب المقاصد العلیه هم نویسنده از اصطلاحات ابن عربی در بحثهای مربوط به اسماء و صفات کاملاً بهره برده است. البته بعید است که مرحوم امینی مستقیماً تحت تأثیر مطالب ابن عربی باشد؛ بل عمدتاً در این زمینه، کما اینکه از مطاوی این کتاب و نیز فصل مربوط به رجب برسی در کتاب الغدیر بر می آید، آن مرحوم دلبسته افکار ولایی اوست و از طریق رجب برسی است که با اصطلاحات ابن عربی و مباحث مربوط به ولایت تکوینی و ارتباط آن با مباحث توحیدی آشنایی یافته و در این کتاب از آن نوع مباحث بهره می گیرد و به هر حال گاه سخنش یادآور گفتار و اندیشه رجب برسی است. مرحوم امینی البته اصطلاحات فلسفی هم در این کتاب به کار می برد و حتی قصیده عینیه ابن سینا را نقل می کند و می کوشد میان آنچه از روایات در رابطه با عوالم ارواح و اشباح و اظلّه نقل می کند با مباحث فلسفی تطبیقی دهد اما نه تنها شیوه بحث او در این زمینه کاملاً متفاوت با فلاسفه اسلامی است و اصلاً آن نوع تطبیقات نسبتی با مباحث اهل فلسفه ندارد بل اصولاً به نظر می رسد مرحوم امینی عمیقاً اعتقادی به اهل فلسفه نداشته و در صدد بوده که در برابر مکتب آنان از «مکتب اهل بیت» سخن راند. در طیف «معارفیان مشهد» هم این شیوه که در مقام تبیین مبانی خود از اصطلاحات اهل فلسفه و عرفان بهره گیرند کاملاً گواهی شده است. از دیگر سو، به نظر می رسد مرحوم امینی دست کم در پاره ای از مباحث اعتقادی در زمینه “مقامات تکوینی” اهل بیت (ع) نه تنها تحت تأثیر رجب برسی است، بل تحت تأثیر پاره ای از آثار ملا محسن فیض کاشانی مانند کلمات مکنونه و مشی عرفانی و در عین حال اخباری/ اعتقادی اوست.
امید می برم که پژوهشگران در بررسیهای خود سرچشمه های این کتاب را در تحقیقات آینده روشنتر کنند؛ ولله الحمد أولاً وآخراً.
حسن انصاری
منبع: حلقه کاتبان