میراث مکتوب- هر کجا هست خدایا به سلامت دارش
(پیشکش به استاد نامدار ادبیات فارسی دکتر سیروس شمیسا به بهانه سالروز تولدش: ۲۹ فروردین ۱۳۲۷ در رشت)
سالهاست او را ندیدهام و از او بیخبرم. نه اینکه نمیخواستم از او خبردار باشم بلکه برعکس همیشه در خاطرم بوده ولی دست روزگار ما را از آن مرد بزرگ جدا کرده است.
شاگردی هر استادی اگر چه توأم با خاطرات است اما برخی از معلمان و استادان، بیگمان نه تنها فراموشنشدنی هستند بلکه دینی برگردن شاگردان دارند که مصداق این سخن گهربار امیرالمومنین است:
«من علمی حرفا فقد صیرنی عبدا»
استادانی هستند که شاگردان بیشماری را دلبستهٔ خود و شخصیت علمی و ادبیاش کردهاند.
گاهی مطالعهٔ آثار یک استاد، به تنهایی سودمند و اثرگذار است اما درک نیکمحضری یک استاد، هم توفیق است هم همراه با درسهایی پُر از زیبایی و مانایی.
«دکترسیروس شمیسا» از جمله معدود استادانی است که فیض حضورش برای همهٔ شاگردان و دانشجویانش مغتنم و توأم با افتخار بوده است.
دههٔ هفتاد را یکی از پُررونقترین سالهای ادبی دانشگاهها میتوان برشمرد.
در اینکه ادبیات فارسی، ریشه و ضمیر و هویت ایرانیهاست شکی نیست و در اینکه تاریخ ادبیات ایران سرشار از استوانههاست هم، همه همداستانیم اما اینکه شعر و ذوق در خون و ذات ایرانیهاست همان رمز و راز دلبستگی و شیفتگی مردم این سرزمین به حوزهٔ شعر و شاعری است.
نیک روشن است که فرازو فرودهای تاریخی، فنی و علمی ادبیات ایران بیشتربه بلوغ فطری سرایندگان و مخاطبانش برمیگردد، خاصه اینکه درونمایه و جوهرهٔ شعر و شاعری را جوشش و زایش و خیال بدانیم اما وقتی این جوششها و زایشها، بلاانقطاع درهر دوره و زمانی در جریان باشد، سزاوار آن است که آموزش شعر و ادب توأم با دانش و علم باشد.
«دکتر سیروس شمیسا» شایستهترین شخصیت دانشگاهی ایران است که ادبیات را از دایرهٔ ذوقی و جوششی به قلمرو ذهنی و علمی درآورد.
او نه در یک شاخهٔ ادبی و نه دریک کتاب و کلاس درسی بلکه در همه درسها و متون و کلاسهای خود مصرانه و آگاهانه کوشید تا مقولهٔ شعر را از تففن محض به یک قالب دانشی و علمی تبدیل کند.
استاد شمیسا، هیچگاه فنون ادبی را برحسب عادت و اتفاق نمیپذیرفت بلکه بدنبال کشف روابط علی علمی و منطقی ذوقیات بود.
به همین دلیل دهها کتاب در دانش عروض و قافیه و بدیع و معانی و بیان نوشت و در شاهکار سهگانهای به نام «کلیات سبکشناسی، سبکشناسی نثر و سبکشناسی شعر» کوشید با تجزیه و تحلیل آماری و محتوایی آثار بزرگی ادبی ایران در ادوار مختلف تاریخی اثبات کند ادبیات و شعر، با مبانی علمی و فکری توأم بوده و بدین سبب توانسته است ماندگار گردد.
استاد شمیسا حتی به همین کلیات بسنده نکرد و برای ادعای خود به تحلیل ساختار شعری چند شاعر بزرگ در قالب متون مستقل پرداخت و آنرا به مجامع دانشگاهی و آموزشی علاقمندان عرضه کرد.
یکی از ویژگیهای ممتاز دکتر شمیسا، شیوهٔ تدریس و رفتار کلاسی اوست.
او در هر کلاسی، ضمن بیان آموختهها و اندوختهها به دانشجویانش، بدنبال کشف نایافتههایی بود که گویی خود در مقام یک دانشجو، بدنبال استخراج نکاتی تازه از متون ادبی است.
گاهی در حاشیه و گوشه و کنار صفحات کتاب درسی استاد، آنقدر نکته و توضیح و یادداشت تازه به چشم میخورد که میتوانست حدس زد، محتوای کتاب جدیدی در حال شکلگیری است و این اغتنام فرصتها، رویهٔ همیشگی استاد بود.
در کلاس درس، حتی اگرهمراهی نمیدید او وظیفه و تکلیفش را درست درس دادن میدانست و بر آن مداومت داشت.
دکتر شمیسا البته یک استثناء بر قاعده است.
_ ازعالم پزشکی به دنیای شاعری روی میآورد.
_ ازمتنخوانی به متنشناسی میپردازد.
_ بجای محفوظات ادبی، معلومات ادبی را مورد تأکید قرار میدهد.
_ نظریههای سبکشناسی را بعد از ملکالشعراء بهار، عالمانه و محققانه بسط و گسترش میدهد و…
خلاصه او کوششهای علمی و ادبیاش پدرانه و مسؤولانه بود.
در پژوهشهای ادبی، سختی سفرهای مستمر داخلی و خارجی را به جان خریده و ازهر فرصتی برای شکوفایی وجوه نامکشوفهٔ فنون ادبی بهره برده است.
از یاد نمیبرم تلخی خاطرهٔ دورهٔ فرصتِ مطالعاتی استاد در خارج از کشور و گم شدن چمدان فیشهای کتاب سبکشناسی را.
استاد میگفت پس از یک سال تحقیق و تتبع فشرده، صدها برگهٔ فیشبرداری شدهام در فرودگاه گم شد و لاجرم ازمحفوظات خود برای نگارش کتاب کلیات سبکشناسی استفاده کردم.
کمتر کتابخانهٔ عمومی و تخصصی ادبیات را میتوان سراغ گرفت که از آثار تألیفی و تحقیقی دکتر شمیسا تهی باشد.
مشی او، نگرش عالمانه و محققانه او و خدمات فرهنگی و ادبی استاد همچنان چراغ راه دانشجویان و شاگردان و ادبپژوهان این سرزمین است.
عمرش دراز باد
میثم نمکی آرانی