وی در گفتگویی با سایت کتابخانه مجلس شورای اسلامی شرکت و به سوالات این سایت پاسخ داد:
جناب آقای ایرانی، از عمر مرکز پژوهشی میراث مکتوب، حدود ۲۰ سال می گذرد. سیر تحولات این مرکز را به طور خلاصه برای ما بفرمایید؟
سیر تحولات این مرکز را از آغاز یعنی زمان تأسیس در سال ۷۲ تا سال ۸۹ در کتابی نوشته ام که شاید در وقت مقتضی منتشر شود. دو سالی هم هست که هر هفته یادداشتهای مرتبط با حوزۀ میراث مکتوب را در سایت مرکز می نویسم.
میراث مکتوب در ابتدا، با دفتری در مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگی معاونت امور فرهنگی به مدیریتی آقای شفیعی شکیب (در ساختمانی واقع در خیابان الهیه) آغاز به کار کرد. ایشان انسانی خوش فکر، اهل قلم وسردبیر مجلۀ وزین ارغنون بود و بسیار بنده را در این کار تشویق می کرد. سال ۷۵ به ساختمان مؤسسۀ نمایشگاههای فرهنگی منتقل شدیم و زیرنظر آن مؤسسه به کار ادامه دادیم. مدیر وقت آقای برازش بود. سال ۷۷ به دستور آقای مهندس میرسلیم به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی وابسته شدیم که مدیر آن آقای دکتر سیدکمال حاج سیدجوادی بود. سال ۷۸ به توصیۀ آقای مسجدجامعی معاون فرهنگی وقت و قبول وزیر وقت به مؤسسه ای غیر انتفاعی، غیر سیاسی، غیر دولتی، به ثبت مرکز توسعۀ مراکز فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مرکز نشر میراث مکتوب رسید و سپس در سازمان ثبت شرکتها هم ثبت شد. در سال ۸۲ از وزارت علوم سه گروه پژوهشی گرفتیم و نام مرکز تاکنون «مرکز پژوهشی میراث مکتوب» می باشد.
فراز و فرودهای مرکز میراث مکتوب، در چه دوره هایی بوده است؟ اکنون در چه وضعیتی به سر میبرید؟
این مرکز در زمان وزارت دکتر لاریجانی راه اندازی شد. تاکنون ۶ وزیر فرهنگ را درک کرده ایم. بیش از ۸ سال از عمر مرکز در دوران معاونت و وزارت آقای مسجد جامعی سپری شد. به نوعی میتوان گفت حامی اصلی و اولی این طرح ایشان بودند و سالها رئیس هیأت امنا. بودجه و جای مناسبی برای میراث مکتوب تدارک ندیدند و معتقد بودند “ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود”. ولی من معتقد بوده و هستم که به تناسب رشد، نیاز، بالندگی و موفقیت سازمانهای تابعه باید کمک کنند البته با بازرسی مستمر و دقیق از عملکرد آنها. رابطۀ کاری و عاطفی خوبی با ایشان داشتیم. هیچ وقت از میراث گلایه نکردند. به توانایی و کاردانی حقیر اعتماد داشتند. در دورۀ قبل – به دلایلی که در کتاب داستان تأسیس میراث نوشته ام- مأموریتم را از وزارت ارشاد به میراث مکتوب لغو کردند، لذا ۲ سال برگشتم به مرکز مطالعات فرهنگی و کتابخوانی، یعنی همان مرکز تحقیقات سابق که پست سازمانیم در آنجا بود. کارت هم برایم صادر کرده بودند.
عصرها برمیگشتم به میراث برای انجام امور جاری. بعضاً تا ۱۰ شب کار می کردم. هیچ وقت این قدر فرسوده و افسرده نشده بودم. البته هنوز داروی اعصاب مصرف میکنم. کم کم بودجه میراث تقریباً قطع شد. کارکنان هم یکی پس از دیگری رفتند، جایگزینی هم برایم تعیین کردند…
اما با آمدن دکتر حسینی به لحاظ شناختی که از بنده و آثار میراث مکتوب داشتند، کارها به حالت اول بازگشت و امور بر وفق مراد شد. در دوران قحط سالی، فقط ۴ عنوان چاپ کردیم، اما سال گذشته حدود ۴۰ عنوان! نگر تفاوت ره از کجاست تا به کجا.
با توجه به این که مرکز شما وابسته به دولت است، آیا تغییر دولت ها در فعالیت های شما تأثیر گذاشته یا نه سعی کرده اید تبعات آن را کم کنید؟
فرموده اند «شرف المکان بالمکین» و من می گویم «بقاء المکان بآثار المکین». بحمدالله تمام مدیران فرهنگی من البدو الی الآن همه معتقد و معترف به نفس کار احیای میراث مکتوب فارسی شیعی و ایرانی بوده و هستند. اما در طول این سالها، گاه تأکید، اصرار و سماجت من بر اصول و قواعد حفظ و نشر میراث مکتوب و گوش نسپردن به خواسته های برخی، در تمام ادوار، کمکها و اعتبارات مالی ارشاد البته کم و زیاد داشته اما سوخت و سوز نداشته.
گویا کارنامۀ موفق میراث، عنایت مقام معظم رهبری، اطلاع رسانی از فعالیتها، ارتباطات گسترده با مراکز علمی خارج و داخل و دهها موفقیت دیگر – به رغم مخالفتها و کم لطفی بعضی معاونان فرهنگی سابق و لاحق- باعث شده ترکشها و تبعات تغییرات دولتها، فعلاً تأثیری بر فعالیتهای این مرکز نداشته باشد.
دنباله سوال قبل، شما به طور کلی چه راهکاری پیشنهاد می کنید که تغییرات سیاسی در فعالیت های فرهنگی کشورمان کمتر تاثیر گذار باشد؟
در سیستم مدیریتی سنّتی، وقتی وزیری یا معاون وزیری تغییر میکند، به جای این که اصاله الصحه را در مورد زیر دستان خود جاری سازد و در فرصت مناسب به تحقیق در بارۀ شایستگی و لیاقت و توانمندی مدیریتی افراد بپردازد، از خویشان و هم کیشان خود به کار می گمارد. اما در سیستم مدیریتی علمی چون گزینشها از اول بر اساس کارایی و کاردانی است، حداقل تغییرات صورت می گیرد. در این سیستم شایسته سالاری ملاک است نه مرام سالاری و راست دستی و چپ دستی. خدا می داند که این مملکت چه خسارتهایی بابت حاکمیت تفکر سنتی دیده……
مراکز علمی را باید آدمهای علمی اداره کنند نه افرادی که عقاید سیاسی شان در نحوۀ مدیریت شان تأثیر می گذارد
مرکز میراث مکتوب، یکی از مراکزی است که کمتر دچار حاشیه شده و بیشتر مواقع رو به جلو حرکت کرده است. دلیل آن چیست؟
خوشبختانه همیشه تلاش کرده ام از مسائل سیاسی و سیاسی کاری دور باشم. نه تاکنون بیانیه ای داده ام و نه از کسی با امکانات دولتی حمایت کرده ام. برای اینکه این مرکز از آفات و بلیات زودگذر دهر دور بماند و بتواند با هر حزب و انجمنی که می آید و می رود، کار بکند و متهم به چپ و راست نشود، پیوسته مراقب بودیم. حتی در جلسات و نشستهای علمی هم مجال طرح مباحث سیاسی نمی دهیم. لذا معتقدم مراکز علمی را باید آدمهای علمی اداره کنند نه افرادی که عقاید سیاسی شان در نحوۀ مدیریت شان تأثیر می گذارد.
هم بر نوآوریها ایراد گرفته اند و هم بر جسارتها
برخی نوآوریها و جسارتهای علمی در مرکز شما دیده میشود. آیا کسی یا کسانی در این زمینه به شما ایراد نگرفتهاند؟ آیا تبعات آن را پذیرفتهاید؟
اتفاقاً هم بر نوآوریها ایراد گرفته اند و هم بر جسارتها، بنده بیشتر تاوان ایستادگی در برابر خواسته برخی را داده ام. طعنهای بسیاری چشیده ام و تهمت های زیادی را شنیده ام. اما خدا صبر عطا فرماید.
کتابسازی و پخته خواری در حوزۀ متون کهن سالهاست به یک رویه تبدیل شده است. گاهی موضوعی را مطرح میکنید و پیگیر آن هستید. آیا بازخورد آن را مشاهده کردهاید؟ مثلا موضوع کتابسازی را که مدتی است مطرح کردهاید، آیا بازخورد مثبت آن را مشاهده کردهاید؟
همۀ ما وظیفه داریم که «امر به معروف و نهی از منکر» کنیم. هر بدبختی ای که بر سر ملتها می آید به خاطر سکوت آنها در برابر آفات و بلیات زمانه است. وقتی دیدیم کتابسازی و پخته خواری در حوزۀ متون کهن سالهاست به یک رویه تبدیل شده، سکوت را روا ندانستیم و با اطلاع رسانی، سفارش مقاله، انجام گفت و گو با بزرگان علم و ادب کشور، موضوع کتابسازی را آسیب شناسی کردیم. اکنون گزارش میراث ویژۀ کتابسازی را در دست چاپ داریم. خوشبختانه توانستیم با کسانی مصاحبه کنیم که اصلاً اهل مصاحبه نبودند، ولی این موضوع چنان از اهمیت برخوردار است که بیش از ۲۳ نفر نظرات خود را بیان کردند. بسیاری در سایت میراث مکتوب گفت و گوها را خواندند و نظر و پیشنهاد گذاشتند و ما را بر این کار تحسین کردند. البته شاهنامه آخرش خوش است، باید دید وقتی مجله چاپ می شود، چه شکوه ها که علیه ما به محاکم نخواهد شد.
یکی از عمده بدبختی های ما در حوزۀ فرهنگ، کم توجهی اهالی قلم و مؤسسات علمی و فرهنگی، به نقد جدی و علمی است
در برخی محافل علمی، گاهی از نقدهای تند و تیز و بی محابای مجلات شما گلایه دارند. این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟
مشق نانوشته غلط ندارد. کسی که نقد می نویسد، باید انگیزه ای قوی داشته باشد. او می داند که با این کار دشمن تراشی می کند. گاه با اسم مستعار می نویسد، با این حال این کار رافع مسؤلیت سردبیر نیست. ما در کشور هنوز در آغاز راه ادب و اخلاق نویسی هستیم. بنده معتقدم یکی از عمده بدبختی های ما در حوزۀ فرهنگ، کم توجهی اهالی قلم و مؤسسات علمی و فرهنگی، به نقد جدی و علمی است که باعث بروز هرج و مرج در حوزۀ کتاب شده است.
در طول این ده سالی که آینه میراث و گزارش میراث را منتشر میکنیم، نقدهای بسیاری را منتشر کرده ایم. والله که چیزی که بوی اهانت و بی ادبی بدهد، تعمداً چاپ نکرده ایم.
اما کثرت کارها، کم دقتی بنده و همکاران، بی توجهی و کم لطفی نویسندگان نقد و مواردی از این دست، باعث شده که رشتۀ کار، ناخواسته از دست در رود و مطالبی چاپ شود که رنجش خاطر عاطر عزیزی را در پی داشته است. بسا عزیزانی با ما همکاری می کردند، اما پس از چاپ نقدی بی محابا، ترک میراث گفتند و هنوز چیزکی از کار نسنجیدۀ ما در دل دارند. خدا و بندگان خوب او از سر تقصیرات ما درگذرند. اما ما کار نقد را با جدیت بیشتر ادامه می دهیم و می کوشیم که نگذاریم نویسنده ای به بهانۀ نقد، آبروی فردی را ببرد.
اگر ناشر و مؤلف مفاد قرارداد را رعایت کنند و از عقد قراردادی که قادر به اجرای به موقع آن نیستند، بپرهیزند کارها درست انجام می شود.
مشکلی که در برخی مراکز و موسسات وجود دارد، طول کشیدن برخی کارها است. گو این که در مرکز شما هم بعضی آثار دچار این معضل شده است. نظر شما در این زمینه چیست؟
طولانی شدن کارها در مراکز علمی، به چند عامل بستگی دارد: ضعف مدیریت، کمبود بودجه، کثرت تعهدات معوقه، دقت در رعایت تمام استانداردهای تولید کتاب، ریخت و پاشهای اداری، طولانی شدن کار وقتی برای اصلاح نهایی نزد صاحب اثر می رود، این قدر اصلاحات و اضافات اعمال می کند که ماهها کار را به عقب می اندازد و عوامل دیگر که مراکز انتشاراتی به آن مبتلا هستند.
اگر ناشر و مؤلف مفاد قرارداد را رعایت کنند و از عقد قراردادی که قادر به اجرای به موقع آن نیستند، بپرهیزند کارها درست انجام می شود. البته این موضوع رؤیایی بیش نیست. همان طور که هیچ تأخیری بی حکمت نیست، هیچ تعجیلی هم بی مفسده و تضییع نیست. مهم خروجی کار است که باعث اعتبار و حیثیت آن مرکز علمی شود. البته هستند مراکزی که بودجه کلانی دارند ولی دستاورد آنها سالی دو سه کتاب نیست آن هم تجدید چاپی.
آرزو دارم بتوانیم نسخه های خطی کهن فارسی و آثار معتبر شیعی را در دنیا شناسایی و منتشر کنیم.
ایده آل شما برای آینده مرکز میراث مکتوب چیست؟ تنوع آثار مرکز شما، ضرری به کیفیت کارهایتان نمیزند؟
ایده آل بسیار داریم. چه بسیار آثار کهن شیعی در کتابخانه های اروپایی و ترکیه و شبه قاره هست که امکان دستیابی به آنها را نداریم. آرزو دارم با استمداد از حضرت حق تعالی و همکاری مسئولان فرهنگی بتوانیم نسخه های خطی کهن فارسی و آثار معتبر شیعی را در دنیا شناسایی و منتشر کنیم تا نسل امروز از دستاوردهای علمی و فرهنگی نیاکان و دانشمندان خود با خبر شوند.
تنوع آثار در میراث مکتوب نشان دهندۀ گسترۀ ابعاد تمدنی اسلام و ایران است. هر چه بیشتر این آثار در موضوعات مختلف منتشر شوند، نسل حاضر احساس هویت و غرور بیشتری می کند. تلاش می کند از ماحصل کوششهای نوابغ اسلامی بهره گیرد و برای آیندۀ خود به کار برد.
جناب ایرانی، چند مرتبه برای کارهای پژوهشی میراث مکتوب هل من مبارز طلبیدهاید. به عبارت دیگر به کارهای انجام شده در میراث مکتوب اعتماد زیادی دارید. دلیل آن چیست؟ آیا شده تا کنون کاری را میراث مکتوب انجام دهد و جایی دیگر کاری بهتر از آن عرضه کنند؟
در حال حاضر میراث مکتوب از برند جهانی برخوردار است، قراردادهای همکاری با دانشگاه برلین، آکادمی علوم اتریش، مؤسسۀ مطالعات اسماعیلیه در لندن و مراکز دیگر، نشان دهندۀ اعتبار بالای این مرکز است که حاصل خون دل خوردنهای ۲۰ ساله است.
البته کارهای میراث مکتوب شدّت و صعف دارند، اما سلایق افراد مختلف است. عده ای تصحیح روضه المنجمین را ضعیف می دانند و شخصی هم به بنده گفت این کار را که دیدم، با خود گفتم هنوز هستند کسانی که بتوانند مانند مرحوم همایی کار جدی ارائه دهند. وقتی فوائد راه آهن را در سال۷۴ چاپ کردیم، پروفسور لوفت از انگلیس نامه داد که من آرزوی چاپ این اثر را داشتم. می توانم حدّاقل ده کتاب را نام ببرم که داوران ما رد کردند و بعد در یک مؤسسه یا انجمن علمی بعداً چاپ شد.
چه نقدی به کارهای انجام شده در میراث مکتوب، وارد میدانید؟ یک نقطه ضعف در میراث مکتوب می توانید بفرمایید؟
میراث مکتوب مصداق «من ساوا یوماه» نبوده، روز به روز از نظرات نو برای بهبود کیفیت کارها بهره گرفته است. اضافه کردن نمایه ها، نوشتن مقدمه های انگلیسی بر تمام کارها، افزودن موضوعات متنوع دیگر مثل نسخه پژوهی، متن شناسی، رسائل…..اما به دلیل حجم بالای آثار رسیده، کمتر قادر به سفارش بوده ایم. کاری که در دهۀ اول انجام دادیم.
نقطۀ ضعف دیگر این بوده که بنا را بر درست کردن و اصلاح کارهای نامرغوب دیگران گذاشتیم تا جایی که برخی از این کارها در واقع مصححانشان جوایز خود را مدیون تلاش کارشناسان میراث مکتوب می دانند.
دو مجله در مرکز میراث مکتوب چاپ میشود. یکی آینه میراث و دیگری گزارش میراث. کارکرد مجلاتتان را چگونه می بینید؟
آینه میراث اول خبر نامه بود، بعد علمی ترویجی شد، سپس علمی پژوهشی. وقتی حجم مقالات وارده زیاد شد، تقاضای مجوز علمی ترویجی کردیم. تنوع فعالیتها و کارها و نیاز جامعه، ما را بر آن داشت که مجله گزارش میراث را راه اندازی کنیم. چنانچه اخیراً به دلیل ایجاد شرایط لازم، درخواست مجله ای ویژۀ تاریخ علم داده ایم که با عنوان «میراث علمی اسلام و ایران» به سردبیری دکتر محمد باقری تا شهریور منتشر می شود. از هر سه نشریه استقبال خوبی شده به طوری که برای دو سه شمارۀ آینده مقالات و مطالب داوری شده در اختیار است.
شنیدیم به تازگی آینه میراث درجه علمی ـ پژوهشی گرفته است. ضمن تبریک، گویا گلایه شما از وزارت علوم جواب داد. برطرف شدن این گونه اعمال سلیقه ها را با چه ساز و کاری انجام شدنی میبینید؟
مرحمت فرموده ما را مس کنید، عنوان یادداشت جنجالی حقیر بود، معلوم شد دل نداشتند مس بودن ما را ببینند. لذا یکی دو ماه پیش زنگ زدند و چند روز پیش نامه دادند که برای یک سال آینه میراث دارای رتبۀ علمی پژوهشی است. ما در یادداشتها و مصاحبه های خود تأکید کردیم که وزارت علوم به محتوای نشریات امتیاز بدهد نه صورت و ظاهر و نه بابت اسم فلان استاد و فلان ارگان و پژوهشگاه، عناوین تولید دانش نمی کنند، اسمها فرهنگ سازی و تمدن سازی نمی کنند. خیلی از این نشریات علمی پژوهشی ارزش تورق هم ندارند. وضعیت تصحیح متون هنوز تا مرحلۀ استاندارد، علمی و انتقادی فاصله دارد.
وضعیت تصحیح متون را اکنون در ایران چگونه می بینید؟ آینده آن چگونه است؟
وضعیت تصحیح متون هنوز تا مرحلۀ استاندارد، علمی و انتقادی فاصله دارد. تلاشهای مراکزی که بعد از انقلاب به این امر اهتمام ورزیده اند، ستودنی است و شاید بتوان گفت از لحاظ کمی و کیفی چند برابر پیش از انقلاب کار شده است. اگر کارشکنی های برخی کتابخانه های داخل و خارج برطرف شود، اگر حمایتهای دولتی از مراکزی که کار جدی می کنند، دوچندان شود، اگر امکان دسترسی محققان به آثار منتشره و تصاویر متون خطی بهبود یابد، می توان آینده ای روشن برای همگانی سازی و ترویج پژوهش نسخ خطی پیش بینی کرد.فهرست نویسان هر یک بر منهجی از مناهج فهرست نویسی عمل می کنند
فهرست نویسی نسخ خطی برای مرکز شما مهم است. وضعیت کنونی فهرست نویسی نسخ خطی از نظر شما چطور است؟ کار کتابخانه مجلس را در این زمینه چگونه می بینید؟
زمانی برای ما تدوین فهارس نسخ خطی اولویت داشت، اما با گسترده شدن کار مراکزی چون مجمع الذخائر الاسلامی، مرکز احیای میراث اسلامی، کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی و دیگر کتابخانه ها، کارهای جدید را به این مراکز ارجاع می دهیم. مهم این است که فهرست نویسان هر یک بر منهجی از مناهج فهرست نویسی عمل می کنند. البته گاه افرادی که عربی نمی دانند اقدام به فهرست نویسی کتبی میکنند که در آن کتب عربی زیاد است و به اصطلاح شدرسنا میکنند و نمونه اش اخیر چاپ شد.
نقد مبسوطی در ویژه نامۀ نقد گزارش میراث در دست چاپ است، البته این کار برندۀ جایزۀ کتاب فصل هم شد. نمی دانم شاید نخوانده بودند. اما اقدام انقلابی مجلس در فهرست نویسی تمام نسخ خطی کاری ستودنی است و تمام فهرستنویسان از افراد مجرب و باسواد این حوزه بودند و کار را به شکل مضبوطی انجام دادند، البته اگر همه با هم توافق می کردند و روشی واحد را پیش می گرفتند، بهتر بود.
یک موضوع کاری مشترک بین مرکز میراث مکتوب و کتابخانه مجلس، چاپ فاکسیمیله است. ضرورت چاپ فاکسیمیله را در چه می بینید؟ متنی که می تواند به صورت علمی و انتقادی منتشر بشود، چه ضرورتی برای چاپ فاکسیمیله نسخ می بینید؟
چاپ نسخه برگردان یا نسخۀ برگردان یا عکسی، برای نسخه های خاص است. فاکسیمیله ارائۀ اصل سند است برای اثبات اصالت و اهمیت و وثاقت آن، ارائۀ آن فرصت بررسی و پژوهش را برای همگان به طور مساوی فراهم می کند. ارزشهای فیزیکی و ظاهری نسخه آشکار می شود، نکات زبانشناسی و رسم الخطی در شناخت تاریخ زبان و خط قابل بررسی می گردد و فواید دیگر که موضوع سخنرانی بنده در همایش نسخه های خطی در وین بود.
آثار چاپ شده به صورت فاکسیمیله در کتابخانه مجلس را چگونه می بینید؟
من موافق چاپ نسخه روی کاغذ گلاسه نیستم. ما در میراث مکتوب صفحات نسخه را حفظ میکنیم و به اصطلاح خودمان آن را دوربری میکنیم تا سر سوزنی از لبه های نسخه نیفتد. قطع نسخه را کوچک و بزرگ نمی کنیم. مقدمه ها را به افراد متخصص همان رشته و موضوع می دهیم مگر به اضطرار که دارندۀ نسخه شرط کرده باشد. دیدگاه عالمانه با مدیریت عجولانه دکتر جعفریان، هماهنگ با عصر اطلاعات است
یکی دیگر از کارهای انجام شده در کتابخانه مجلس، دیجیتال سازی نسخ خطی است. دیدگاه شما در این زمینه چیست؟ آیا آن را مثبت ارزیابی می کنید؟
عصر حاضر را انفجار اطلاعات گفته اند. ما نباید در این حوزه کند و بطیء حرکت کنیم. دیدگاه عالمانه با مدیریت عجولانه دکتر جعفریان، هماهنگ با عصر اطلاعات است. نسل امروز راه خود را یاد می گیرد. این از لوازم تکنولوژی مدرن روز است. ما نباید مانع دسترسی آنان بلکه مشوق آنها در رسیدن به آگاهیهای علمی او شویم.
دیروز با مدیر کتابخانه ای صحبت می کردم می پرسیدم چرا نسخه درخواستی ما را ندادید؟ جواب داد «نسخه ای را که سه سال پیش دادیم چاپ نکردید باشه بعد. گفتم ما که نمی توانیم استاد بزرگ …. را مجبور کنیم مقدمه کار را سریع بدهد، مگر می توانید یک خط آن نسخه را بخوانید؟ گفت بعضی می آیند نسخه می گیرند و می روند بدون اطلاع ما چاپ میکنند! گفتم اگر این کار را می کنند، منویات واقف را اجرا کرده، تازه از کی تا حالا شما مالک صورت دیجیتالی نسخه هم شده اید؟ نسخه را باید خوب نگهداری کنید تا آسیب نبیند. بنابراین باید برای برخی متولیان امور، کارگاه آگاهی گذاشت تا تفکر خود را نسبت به این امور اصلاح کنند.
شما در برخی از یادداشت های خود، و به ویژه در یک یادداشت خاص از خست برخی کتابخانه ها در دادن تصویر نسخ خطی، یا حبس آن در مخازن شکوه کرده اید. دیدگاه شما درباره اقدام اخیر دکتر جعفریان در اهدای تصویر ۲هزار نسخه خطی به چند مرکز و کتابخانه و از جمله به میراث مکتوب چیست؟ آیا یک تهور عالمانه و پسندیده است یا نه، آن را نمی پسندید؟
بنده به خاطر شناختی که از ایشان در طول رفاقت ۲۵ ساله ای که دارم، با ایشان بحث و مشاجره زیاد داشته ایم. گاهی نصایح بنده را گوش می کنند. در این خصوص مرا غافلگیر فرمود. اعتماد و حمایت مافوق ایشان، جسارت و شهامت ایشان را تبلور بخشید. شناخت رئیس هیأت امنا از کارکرد ایشان، کاردانی و کارآزمودگی حجه الاسلام، درک این که در عصر انفجار اطلاعات زیست می کنیم، درک این که ما امانتدار مردمیم باید تصویر این امانت را به اهلش بسپاریم و.. حاصلی جز آنچه رخ داد نداشت. پس اگر دیگران این شرایط را احراز کنند، امید است گامی بلند برای احیای مواریث شیعی و فارسی و عربی حوزۀ تمدن اسلام و ایران برداشت.
به طور کل، ارزیابی شما از ۴ سال مدیریت آقای جعفریان در کتابخانه مجلس چیست؟
مدیریت آقای دکتر جعفریان مخصوص خود ایشان است. کار کردن در سیستم اداری کارمند محور خیلی صبر می خواهد و خون دلها باید خورد. بارها شاهد رنجش ایشان و گلایه دوستان از ایشان بوده ایم. ترمز و دنده سنگین در کار ایشان معنا ندارد، طبعاً هر کسی تاب همراهی ایشان را ندارد. او می خواهد یک روزه کار را حروفچینی و چاپ کند.
پیام بهارستان ۱۰۰ صفحه ای که فصلنامه هم نبود، ماهانه در ۱۰۰۰ صفحه مملو از مقالات و رسائل و گزارشها با جلدی زیبا و حجمی آجری منتشر می کند. هنوز تورق آن را تمام نکرده ایم یکی دیگر و ۱۲ جلد مجموعۀ دنا و کارهای زیاد دیگر.
البته اگر مثل ما غم نان داشت یعنی بودجه اش فقط کفاف چاپ دو کتاب در ماه را می داد، نمی دانم یا ول می کرد یا ترمز دستی را می کشید، و آیا کسی قدر این همه کوشش جانسوز را می داند؟ آیا او برای «به به» دیگران این همه کار تولید کرد؟ کثّرالله امثاله که پایه خیری را نهاد.
هرچند با این سرعت کار کردن و با شتاب در دست اندازها دویدن به صلاح و صواب و صحت او نیست.
گفتگو از الهام بادینلو
منبع: پایگاه اطلاع رسانی کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی