میراث مکتوب – یک بار دیگر مشهد، شکوه ادیب مرد بزرگی از خاک خراسان را پاس داشت.
در بیست و هشتمین گردهمایی فرهنگسرای فردوسی، از دوستان قدیمیاش گرفته تا شاگردانش که هر کدام برای خود در دانشگاه های مختلف کشور بر کرسی استادی تکیه زده اند، تا روسا و دیگر اساتید دانشگاه ها که از شهرهای دیگر خود را به این جلسه «دانش و آزادگی» رسانده بودند و تا فرزندانش و کسانی که دل در گروی فرهنگ و ادب این سرزمین دارند، حضور داشتند.مراسم رأس ساعت اعلام شده آغاز می شود و صندلی های سالن هم پر شده است. آن قدر که حتی برخی مهمانان ترجیح دادند ساعت ها به دیوار تکیه بدهند و بایستند؛ اما مراسم را ترک نکنند…
پس از آغاز رسمی برنامه ابتدا دکتر یاحقی، مدیر فرهنگسرای فردوسی با اشاره به فعالیت های این فرهنگسرا در بزرگداشت اساتید ادب این برنامه را تجلیل از یکی از نمادهای «دانش و آزادگی» یعنی استاد محمدرضا راشد محصل اعلام کرد و پس از سخنانی کوتاه که با شور و علاقه ای خاص نسبت به دکتر راشد محصل همراه بود، به یک نکته ویژه در اخلاق و رفتار دکتر راشد اشاره کرد و آن اشتیاق فراوان به کتاب است و این که این استاد نه تنها کتاب را برای خود می خواهد که گاه می خرد و به دیگران می دهد تا بخوانند.
او عاشق کتاب است. در ادامه برنامه سخنرانان و اساتید از دانشگاه های مختلف هر کدام دقایقی در تجلیل از استاد راشد محصل سخن گفتند، آن چه در بین بیانات همه آن ها مشترک بود، ارادت قلبی، احترام و افتخار شاگردی دکتر راشد محصل بود که آن قدر از ژرفای قلب سخنرانان برمی آمد که لاجرم بر گوش جان حاضران به نرمی و لطافت می نشست. دکتر عبدالرحیم قنوات؛ رئیس حوزه ریاست دانشگاه فردوسی مشهد با نام بردن از شخصیت های بزرگ ادبی کشور که در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی منشاء خدمات سترگی بوده اند، در تبیین این عرصه و جایگاه با یادی از یکی از جملات بیهقی، پیر مورخ گفت: در این «کار از لونی دیگر» است و به بیان زندگی نامه گذرا از دکتر راشد محصل پرداخت و در پایان با این غزل زیبای سعدی سخنانش را تمام کرد:
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی
بخش دیگری از مراسم نمایش «نماهنگی» بود که مورد استقبال حاضران قرار گرفت و به طور ویژه سخنان ساده و صمیمی این استاد در نماهنگ تأثیر پررنگ و نشانی بر مخاطبان گذاشت.دکتر سلمان ساکت از چهره های ادب دوست دانشگاه فردوسی در این نماهنگ از فروتنی و سخاوت راشد محصل در نشر دانش و علم سخن گفت و افزود: چه کسی باور می کند که وی کتاب های خودش را با دوچرخه به منزل دانشجویانش می رساند تا آن ها استفاده کنند؟
ویژگی هایی نیز در بیان پرشور دکتر یاحقی این گونه آمد: دانش گسترده و آزادگی بی پایان و در خور ستایش که هر دو در دکتر راشد محصل جمع شده است از شاخصه های کمیابی است، چه دانشمندان زیادی در تاریخ ظهور کردند و آزادگان زیادی برآمده اند اما دانشمندان آزاده کمتر داشته ایم که دکتر راشد محصل یکی از آن هاست.سخنران دیگر دکتر عباس ماهیار از دانشگاه تربیت معلم تهران و دوست قدیمی دکتر راشد محصل بود که سخنانش را این گونه آغاز کرد: «دکتر راشد محصل برای من همیشه هست».
وی با برشمردن ویژگی های دوست ادیب خود از سعه صدر و نجابت و تسلط ادبی وی یاد کرد.
بخش دیگری از برنامه به هنرنمایی استاد چیره دست کیوان ساکت اختصاص یافت که هم آوای موسیقی را طنین انداز کرد و هم شعر پرمعنایی خواند.دکتر محمد «بهنام فر» از اساتید دانشگاه بیرجند نیز در آغاز سخنانش از افتخار ۳۰ ساله شاگردی در محضر دکتر راشد محصل گفت و در ادامه وصف حال خود را با اشعاری از مولانا بیان کرد:
این نفس جان دامنم برتافته است
بوی پیراهان یوسف یافته است
کز برای حق صحبت سال ها
بازگو حالی از آن خوشحال ها
شعرخوانی «سعید عندلیب» با اشعاری در وصف استاد راشد محصل نیز رنگ و بویی دیگر به شکوه این محفل به یاد ماندنی بخشید.
دکتر چنگیز مولایی که از دانشگاه تبریز رنج سفر بر خود هموار داشته بود، سخنران بعدی بود که سخاوت، فروتنی، حلم، آزادی و آزاد اندیشی را از ویژگی های استاد خود دانست و در تجلیل از او سخن گفت.در ادامه نیز استاد علی باقرزاده (بقا) با وجود کهولت سن روی سن رفت و با شعرخوانی خود رونق مراسم نکوداشت را فزونی بخشید. «ستاره سعادتی» دختر نوجوان شاهنامه خوان آغاجاری که مسیر طولانی را تا مشهد طی کرده بود با اجرای خود و خوانش بخشی از شاهنامه تشویق شورانگیز و طولانی مهمانان را برانگیخت.
دکتر سجاد آیدانلو از شاهنامه پژوهان صاحب نام کشور با توجه به فشردگی برنامه ها، تنها دقایقی با ارائه مطلبی تخصصی از «نکته ای در بیتی از داستان رستم و سهراب» پرده برداشت و به توضیح این سخن فردوسی که «بیابی تو پاداش نیکی شناس» پرداخت و در پایان با خواندن ۲ بیت وصف حال بسیاری از شاگردان استاد راشد را بیان کرد که مورد تشویق جانانه ای نیز قرار گرفت. وی خطاب به استاد گفت: دکتر راشد محصل!
لبخند بزن دو چشمان بارانی را
تجویز بکن نگاه درمانی را
یک شعله بخند تا به آتش بکشی
دانشکده علوم انسانی را
فراز بعدی برنامه اما با حس و حال دیگری همراه بود. این بار مهندس محمدحسین راشد محصل فرزند استاد پشت تریبون قرار گرفت تا متنی را خطاب به پدر بخواند که به گفته وی اولین متنی بود که بدون ویرایش پدر می خواند.
سخنران بعدی دکتر سلمان ساکت بود که در تمام طول اجرای این مراسم باشکوه تمام قد و همچون میزبانی بی قرار ایستاده بود.
او که تلاش های زیادی در طول چندین ماه گذشته برای اجرای این مراسم به خرج داده بود در آغاز سخنان خود گفت: امروز زورم به خودم هم نمی رسد، امروز، روزی است که آرزوی من بود برای این مرد و با بغض آشکار در صدایش دکتر راشد محصل را نشان داد.
سپس ویدئویی از صحبت های خانم دکتر دانیلا منگیلنی، استاد دانشگاه ونیز در گرامیداشت دکتر راشد پخش شد. ساکت همچنین درباره کتاب «دانش و آزادگی» که ارج نامه این استاد بود سخن گفت و از اشتیاق و استقبال فراوان علاقه مندان دکتر راشد در سراسر ایران گفت و ابراز امیدواری کرد که رضایت خاطر استاد فراهم شود.
سخنان دکتر محمدرضا راشد محصل پس از رونمایی از کتاب مذکور نیز بخش دیگری بود که سراسر ابراز فروتنی به علاقه مندان و اعلام ناتوانی از سپاس گویی آن ها بود. رونمایی کتاب نیز با حضور دکتر کافی رئیس دانشگاه فردوسی مشهد، سعید سرابی، مدیرکل ارشاد خراسان رضوی، دکتر یاحقی، دکتر اکبر (مفاخر) و دکتر ساکت صورت گرفت و هدایای بسیاری نیز به استاد تقدیم شد.این مراسم باشکوه که به تجلیل «دانش و آزادگی» پرداخت، به همت دوستداران و علاقه مندان دکتر راشد محصل، فرهنگسرای فردوسی و مرکز آثار مفاخر و اسناد دانشگاه فردوسی مشهد، شامگاه جمعه 17 مرداد در مشهد برپا شد.
و پایان این مراسم همراه بود با دو بیت:
مردان ادب تا به ابد می مانند
تا کوری دیده حسد می مانند
از باغ سحر هرزه علف می کوچد
گل های رز سرسبد می مانند
در این مراسم همچنین مرکز پژوهشی میراث مکتوب با اهدای لوح سپاس و دوره هشت جلدی کتاب عرفات العاشقین از تلاش های علمی استاد محمدرضا راشد محصل تقدیر کرد.
گزارش تصويري مرتبط
………………………………………………..