میراث مکتوب- «کهنترین اشارات به شخصیتها و داستانهای شاهنامه در اورمیّه» عنوان مقالهای از سجاد آیدنلو است که به تازگی و در شمارۀ 159 مجلۀ بخارا چاپ و منتشر شده است. در ابتدای این مقاله که با عنوان فرعی «گوشهای از تاریخ فرهنگی و سیاسی اورمیّه بر اساس مستنداتی از تصحیح تازۀ دیوان قطران تبریزی» به چا رسیده، می خوانیم:
قطران تبریزی (دهه نخست قرن پنجم – احتمالاً: ٤٨٥ هـ.ق) تا امروز قدیمترین شاعر آذربایجانی است که دیوان اشعار فارسی وی (شامل حدود ده هزار بیت) به دست ما رسیده است. این دیوان کهن و بسیار مهم فعلا نخستین سند ادبی بازمانده از / در آذربایجان و بر اساس تصحیح تازه و علمی آن (به کوشش: دکتر محمود عابدی و دکتر مسعود جعفری جزی با همکاری دکتر تهمینه عطایی و دکتر شهره معرفت، تهران، فرهنگستان زبان و ادب فارسی با همکاری انتشارات سخن، ١٤٠٢، ٢ ج، صد و پنجاه و دو صفحه + ۱۳۸۱ ص) – که نسبت به چاپ مرحوم استاد محمد نخجوانی هزار و صد و چهل بیت نیز بیشتر دارد – از جهات گوناگون در خور بررسی و تحلیل دقیق است.
در تصحیح جدید دیوان قطران سه بار به نام شهر «اورمیه» (مرکز استان آذربایجان غربی کنونی و دو بار به خانه / کوشک ساختن و اقامت قطران در این شهر اشاره شده است. بار نخست در قصیده ستایش عمیدالملک ابونصر کندری، وزیر طغرل سلجوقی، است که خطاب به او میگوید با صلهای که این ممدوح داده بر «در: سرحدِ» شهر «اُرمی: اورمیه» کوشکی بهتر از آنچه پیشتر در تبریز داشته ساخته است:
به زرّتبر درِ اُرمی از آن به کوشکی کردم / که کردم بر در تبریز گاه خسرو عادل
(قطران تبریزی ١٤٠٢ ، ج ١، ص ٣٤٠)
بار دوم در قصیدۀ کوتاهی است که به احتمال فراوان در مدح ابوالخليل جعفر بن عزالدین، امیر اورمیه (در این باره، ر.ک ادامۀ مقاله) سروده و دوباره به موضوع خانه ساختن بر «در اورمین: اورمیه» و اینکه قبلاً خانهای در تبریز داشته ـ و به ستم از او ستانده اند – پرداخته است:
…
یک بار هم نام اورمیه به صورت «اورمی» و با اشاره به آراستگی و آبادانی آن در قصیده ای بدون نام ممدوح آمده است …