میراث مکتوب- تاکنون تقریباً همگی محققان شرقی و غربی مثنوی مولوی بر این باور بودند که مثنوی فاقد ساختار، نظم و سیستم میباشد و مطالب آن مجموعه نامربوطی از حکایتهای قرآنی، قصههای عامیانه و مطالب عرفانی است. آرتور آربری میگوید: سرودهای پراکنده و آشفته است. و شیمل میگوید: هیچ ساختاری ندارد.
اما نویسنده کتاب با تأکید بر خلاقیت مولانا و بینش باطنی او و مبانی عرفانی نظری، دیدگاه عدم ساختار در مثنوی را مردود میشمارد و با روش هرمنوتیکی و ساختارشناسی و با تطبیق دو اصل نقد ادبی پاراللیسم و انعکاس متقاطع بر مثنوی و با رویکردی کلنگر به متن، پس از هفتصد سال ساختار بدیع، پیوسته و منسجم مثنوی را اثبات و کشف میکند و با شانزده دیاگرام نشان میدهد. و مطالب جدیدی را براساس این روش از مثنوی استخراج میکند.
کتاب حاضر رویدادی بزرگ در مورد مطالعات ادبیات عرفانی به طور کلی اثر مولانا به طور خاص میباشد.
(پرفسور سید حسین نصر، دانشگاه جرج واشنگتن)
کتابشناسی:
ساختار معنایی مثنوی معنوی (فارسی)
[دفتر اوّل]
سید سلمان صفوی
ترجمه: مهوشالسادات علوی؛ مقدمه: سید حسین نصر
این اثر ترجمهای است از :
The Structure of Rumi’s Mathnavi (book1), S. Gh. Safavi, London Academy of Iranian Studies, London, 2006.
تهران: 1388 ـ 344 ص/ قطع وزيری
شابک: 4-66-8700-964-978
میراث مکتوب: 183