سیدعلی آل داوود عضو هیئت علمی فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی از مولفانی است که از ابتدای تدوین این فرهنگ برای تألیف آن همراه با استادانی چون زنده یاد رضا سیدحسینی و احمد سمیعی گیلانی زحمت های بسیار کشیده است.
آنچه در ادامه می آید سرگذشت فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی از زبان اوست.
به عنوان پرسش نخست اصلی ترین دلیل تدوین فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی چه بود؟
تألیف فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی در سال 1372 آغاز شد و علت تدوین آن این بود که پس از اتمام ترجمه فرهنگ آثار جهانی همکاران اصلی آن یعنی استادان: سیدرضا حسینی، احمد سمیعی گیلانی، ابوالحسن نجفی و اسماعیل سعادت دریافتند که مداخل و کتاب هایی که مربوط به ایران و یا در حوزه تمدن اسلامی است، در این اثر خیلی ناچیز است و در نتیجه تصمیم بر این شد فرهنگ آثار را تکمیل کنند؛ یعنی همه عناوین و مدخل ها را در حوزه جهان اسلام و ایران را اضافه و در این کتاب درج کنند. در شروع کار از من دعوت کردند تا در انتخاب مداخل همکاری کرده و بر کار تألیف نظارت کنم، اما زمانی که کار آغاز شد متوجه شدیم اگر عناوین انتخاب شده در این فرهنگ درج شود آن فرهنگ نامتجاسن خواهد شد؛ زیرا مؤلفان این فرهنگ، نویسندگان خارجی بودند. در نتیجه در حین انتخاب مداخل تصمیم عوض شد و کار تألیف را به جای ترجمه آغاز کردیم و همه مقالات فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی به تلاش نویسندگان ایرانی نوشته شد. طرحی که در اول انتخاب شد حاوی 2000 مدخل بود و بعدها متوجه شدیم مداخل فوق کم است و هم اکنون به 6000 الی 7000 مدخل آن را رسانده ایم و تا به حال نیز سه جلد آن منتشر شده است که این سه جلد شامل حروف «آ ـ الف ـ ب» جلد اول، جلد دوم فقط به حرف «ت» و جلد سوم شامل حرف «ث» تا اواسط حرف «د» می شود.
فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی، کتابی تألیفی است یعنی همه مقالات آن را نویسندگان و پژوهشگران ایرانی نوشته و می نویسند به این ترتیب که در باب هر عنوان که ما انتخاب می شود یک مقاله تألیفی نوشته می شود و در نهایت استاد احمد سمیعی گیلانی ویرایش نهایی را بر روی آن انجام می دهند و بعد برای حروف چینی سپرده می شود. کار تدوین فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی تا جلد سوم به اتمام رسیده است و زمانی که ما جلد چهارم را هم تمام کردیم و آماده چاپ بود مسئولان انتشارات سروش، به دلیل محدودیت های مالی، کار را متوقف کردند ولی خوشبختانه پس از گذشت دوماه اعلام شد که بودجه آن تأمین شده و ما هم اکنون در حال تألیف جلد پنجم و سفارش مقالات به مؤلفان هستیم.
کمی درباره جلد چهارم این اثر که به زودی منتشر خواهد شد صحبت کنید؟
جلد چهارم در دست صفحه آرایی است و تا یک ماه آینده منتشر خواهد شد. جلد چهارم از کلمه دیوان «دیوان آتش اصفهانی» آغاز می شود و تا آخر حرف «س» ادامه دارد. مهم ترین مقالات این جلد دیوان های اشعار است و حدود 160 تا 170 عنوان ویژه معرفی دیوان های شعرای فارسی زبان و 12 دیوان از شعرای عرب زبان هم در این جلد گنجانده و بنده تصور می کنم کاملترین کتابی است که دیوان های شعر در آن معرفی شده اند. در این اثر از دیوان شعرای نام آور مانند حافظ و سعدی معرفی شده و حتی دیوان شاعرانی که ناشناخته یا گمنام هستند معرفی شده است. ما ضروری دیدیم تمام شاعرانی که صاحب دیوان هستند در اینجا مقالاتی درباره کتاب هایشان نوشته شود و البته بسیاری از دیوان ها به چاپ نرسیده است و ما به مؤلفانی که با نسخه های خطی آشنایی دارند و می توانستند در کتابخانه ها دیوان های خطی شاعران را جستجو کنند سفارش دادیم که در باب این آثار بنویسند. در عین حال نیز ممکن است عناوینی از قلم افتاده باشد و طبعا با انتقادات و پیشنهاداتی که خواهد شد پس از خاتمه کار در پایان، یک جلد به عنوان «ذیل» تدوین خواهیم کرد و عناوینی که منتقدان و محققان یادآوری کرده اند در جلد ذیل آورده خواهد شد. در باب کاستی های سه جلدی که به چاپ رسیده نکاتی را به ما یادآوری شده اند. همینطور درباره یا کتاب هایی که پس از طبع مجلدات این کتاب به چاپ برسند در مجلد ذیل مقاله ای خواهیم نوشت و امیدواریم فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی در 6 یا هفت جلد به سرانجام برسد. جلد چهارم حدود 500 صفحه دارد و 750 کتاب در این جلد معرفی شده اند.
کار تدوین جلد پنجم حدود نیز دوماه است آغاز شده ، پیش از این بخشی از مقالات آن نوشته شده بود و تقریباً یک پنجم مقالات جلد پنجم آماده است. اکنون و به تدریج مولفان مشغول نگارش مقالات آن هستند و استاد جناب آقای سمیعی گیلانی ویرایش جلد 5 را آغاز کرده اند.
خودتان نیز اشاره کردید فرهنگ ها و دائرة المعارف های زیادی هم اکنون تألیف شده یا در دست تألیف و آماده سازی اند اما تفاوت اصلی فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی با این فرهنگنامه ها چیست؟
دایرة المعارف های دیگر از لحاظ موضوع به یکدیگر شباهت دارند؛ برای مثال مداخل دایرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه جهان اسلام و دانشنامه فرهنگ اسلامی مداخل عمومی فرهنگ اسلام و ایران اند، اما فرهنگ آثار ایرانی – اسلامی دانشنامه ویژه کتابشناسی است و فقط به معرفی و نقد کتاب اختصاص دارد. ما در این کتاب همه آثاری را که مفید است معرفی می کنیم. دایرة المعارف بزرگ اسلامی و دانشنامه جهان اسلام بعضی کتاب ها معرفی شده اند ولی آنها اختصاصاً کارشان کتابشناسی نیست. فرهنگ آثار اسلامی و ایرانی از این لحاظ اثری منحصر به فرد است و نمونه مشابهی در ایران ندارد.
وضعیت فرهنگنامه نویسی را هم اکنون چگونه ارزیابی می کنید؟ در حال حاضر تعدد و تکثر بسیاری در فرهنگ نویسی رخ داده است. آیا این کمیت، موجب زوال کیفیت نیست؟
هر فرهنگنامه ای ارزش و ویژگی خاص خود را دارد. تکثر به عقیده من عیب نیست و حتی اگر المعارف های زیادی انتشار یابد خواننده خودش جستجو می کند. از نوشتن و انتشار کتاب، فرهنگ جامعه زیان نخواهد برد، شاید بودجه اندکی به آن اختصاص یابد ولی در نهایت فرهنگ جامعه از این موضوع سود می برد. منتها ارزش کتاب ها را مندرجات این آثار نشان می دهند؛ برای مثال در کشور ما فرهنگ ها و دایرة المعارف های بسیاری نوشته شده ولی از آن میان برخی مانده اند که از این جمله باید به دایرة المعارف مصاحب اشاره کرد که هنوز هم اهل تحقیق به آن مراجعه می کنند و اگر مسئولان فرهنگ ها و دایرة المعارف هایی که نوشته می شود دقت کافی به خرج ندهند کتابشان از رده خارج خواهد شد. در این سالها دایرة المعارف های کم ارزشی نیز تألیف شده و در مجلدات زیادی به چاپ رسیده است ولی طبعاً این ها به زودی از دور خارج خواهند شد. یکی از ویژگی های دایرة المعارف ارزنده این است که نویسندگان آن باید ملخص نویس باشد و از آخرین اطلاعات موجود بتوانند مقالۀ جامع و مفید بنویسد نه هر مطلبی را. نویسنده باید آن قدر استاد باشد که مطالب زاید را حذف کند و بداند چه موضوعی اولویت دارد و آن را در دایرة المعارف مطرح کند ولی اگر نویسنده ای سرسری موضوعی را از یک کتاب رونویسی کند کسی به این نوشته توجه نخواهد کرد و اگر در دایرة المعارفی _ اینگونه نواقص مشاهده شود خود به خود آن اثر محل توجه عموم نخواهد بود. آنچه ما از آن رنج می بریم تکثر نیست بلکه بی مسئولیتی عده ای از مسئولان دایرة المعارف هاست که کتاب آن ها دارای مطالب نوشته شده مغلوط زیادی است.
در برخی موارد دانشنامه ها رونویسی آثار دیگران اند و گاه یک فرهنگنامه با تلخیص مدخل به صورت مجزا و تک جلدی به چاپ رسیده است و نویسنده بدون توجه به محتوا آن را عرضه می کند.
به عقیده شما برای حل این مشکل چه باید کرد؟
متأسفانه در کشور ما قانونی نیست که از آثار دیگران محافظت کند و برخی کتاب های دیگری را برمی دارند و از آن رونویسی می کنند. برای مثال مؤسسه فرهنگ معاصر فرهنگی نوشته بود و یک نفر عینا مانند آن فرهنگ را با کمی تغییرات به نام خود منتشر کرد. زمانی که طرح دعوی کردیم، ثابت گردید که مؤلف جدید حتی ویرگول ها را جابجا نکرده است و با همان دلایل ثابت شد که کارش مخدوش است. در برخی موارد کسانی که دایرة المعارف جدید می نویسند و در اثر مورد اقتباس تغییراتی جزئی می دهند برای مثال به گونه ای مطلب را تدوین می کنند که سر سطرهای اثر جدید مانند فرهنگ قبلی نباشد ولی کسی که خبره باشد می داند کار اصیلی نیست و در برخی نیز آن قدر شخص ناشی است که کار را با تغییرات اندکی به نام خود انتشار می دهد. متأسفانه هردوی اینها وجود دارد و کسی نیست با این موارد برخورد کند.
البته بخشی از این موضوع به ممیزی کتاب برمی گردد و شاید ممیزی درستی بر این آثار صورت نمی گیرد؟
اگر بنا باشد دستگاهی مانند اداره کتاب بر این موضوع نظارت کند باید افراد خبره در آن مشغول باشند که متأسفانه در اداره کتاب حضور ندارند. جای دیگری که به این شکایات رسیدگی می شود دادگستری است ولی دادگستری ما در این موارد مجرب و نمی داند چگونه با متخلفان برخورد کند که جلوی تخلفات گرفته شود.
به عنوان پرسش پایانی در زمان کنونی مولفان دیگر نمی توانند از راه قلم ارتزاق کنند و با قطع کردن بودجه ها بسیاری از موسسات پژوهشی نیز دچار مشکل شده اند. در حال حاضر چه حمایت هایی از نویسندگان باید کرد؟
این موضوع تنها با حمایت دولت میسر می شود و در حال حاضر بخش خصوصی نه تنها رشد نکرده بلکه عقبگرد کرده است. در گذشته کتابفروشی های در بازار داشتیم که خودشان بانی چاپ کتاب های تاریخی و ادبی می شدند ولی هم اکنون این حمایت ها به صفر رسیده است و سازمانی جایگزین آن نشده است و طبعاً و اگر دولت حمایت نکند نشر خصوصی در ایران عاقبت خوشی تخواهد داشت.
گفت و گو از سیده معصومه کلانکی