کد خبر:35594
پ
PPN62731967X_00000228

هند و ایران برادران همند

به بهانۀ برگزاری نشست «نسخه‌های خطی، میراث مشترک ایران و هند» یادداشتی از حمیدرضا محمّدی با عنوان «هند و ایران، برادران همند» در روزنامه همشهری چاپ شد.

میراث مکتوب- امروز در آخرین روز ماه مهر، یکصد و شصت و نهمین نشست میراث مکتوب با عنوان «نسخه‌های خطی، میراث مشترک ایران و هند» و با همکاری مرکز فرهنگی سوامی ویوکاندانا برگزار میشود. به بهانۀ نشست امروز یادداشتی از حمیدرضا محمّدی با عنوان «هند و ایران، برادران همند» در صفحۀ آخر روزنامه همشهری چاپ شد. متن این نوشتار بدین شرح است:

 

هند و ایران برادران همند

روزنامۀ همشهری، شمارۀ ٨٩١٧، یک‌شنبه، ٣٠ مهر ١۴٠٢، صفحۀ آخر، حمیدرضا محمّدی

در بین ملل و نژادهای بسیاری که با سرزمین هندوستان ارتباط داشتند، هیچ‌کدام از آن‌ها به اندازۀ ایرانیان به‌صورت مستمر و پایدار در زندگی و فرهنگ هند تأثیر نگذاشته‌اند.

جواهر لعل نهرو  

ایران و هند میراث مشترکی دارند به درازای تاریخ؛ از اسطوره و حماسه و شعر تا خوش‌نویسی و نگارگری و معماری. رابطۀ فرهنگی، هنری، ادبی و تاریخی که خود را از روزگار باستان تا امروز کشانده است. میراثی که حلقۀ وصل و فصل مشترکش، بی‌شک، زبان فارسی و فرهنگ ایرانی به‌ویژه نوروز است. درختی تناور و تنومند که آن‌قدر پرشاخ‌وبرگ است که هریک از شقوق آن، خود نوشتاری مستقل را می‌طلبد. زبان و فرهنگی که به گواه تاریخ‌نگاران و فرهنگ‌پژوهان، ٧٠٠ سال در این سرزمین، حاکمیّت مطلق داشت و چنان نفوذ و رسوخ یافته بود که حتّی زبان دربار و دیوان حاکمان آن سامان نیز شده بود.

هم در کتیبه‌های هخامنشی نام هند آمده که شرقی‌ترین ساتراپی آن امپراتوری بوده و هم در هند، سنگ‌نبشته‌هایی به خطّ و زبان پهلویِ ساسانی در دست است. اما کهن‌ترین کتیبۀ‌ شناخته‌شده به زبانِ فارسی، بر سردر دروازۀ شرقی مسجد قبه‌الاسلام در کنار قطب منار در جنوب دهلی کنونی واقع است که تاریخ ساخت مسجد را در سال ۵٨٧ قمری توسط قطب‌الدّین ایبک بیان کرده است.

در متون نثر و نظم امّا ماجرایی مستوفا در میان است؛ کهن‌ترینش شاید کلیله و دمنه باشد که از هند به ایران آمد و به فارسی میانه یا پهلوی ساسانی ترجمه شد و پس از اسلام نیز ابن مقفّع آن را به عربی برگرداند. این ارتباط تا جایی پیش رفت که سیاقی در شعر فارسی با نام سبک هندی پدید آمد و شعرایی از زیر عبای آن برآمدند که سرآمدان آن‌ها، طالب آملی، ابوالفرج رونی، امیرخسرو دهلوی، غالب دهلوی، فیض دکنی، ظهوری ترشیزی، کلیم کاشانی، نظیری نیشابوری، عرفی شیرازی، عبدالقادر بیدل دهلوی، صائب تبریزی، حزین لاهیجی و بیدل دهلوی هستند. هرچند فراموش نباید کرد عارفان و شاعران متصوّفه مهم‌ترین عامل گسترش زبان و ادب فارسی در سرزمین هند بودند.

امّا هیچ‌یک از این‌ها و آثارشان، به پایگاه و جایگاه شاهکار ابوریحان‌ بیرونی یعنی «تَحْقیقُ ما لِلْهِنْد» نمی‌رسد که‌ در آن حاصل تحقیقات ارزندۀ خود دربارۀ همۀ مظاهر فرهنگ و تمدن هند را گرد آورده است تا به شهادت خودش، «یاری دهنده باشد آنان را که هوای مناقضت هندوان دارند و اندوخته‌ای آنان را که می‌خواهند با آنان همسخن شوند». اثری که شر‌ق‌شناسان آن را نخستین کتاب در این هیبت دربارۀ هندشناسی، مردم‌شناسی و دین‌شناسی تطبیقی یا حتّی تنها اثر از این دست تا روزگار نو دانسته‌اند.

زبان فارسی که با وجود تلاش استعمارگران انگلیسی، هنوز و هم‌چنان، سال‌هاست در مهم‌ترین دانشگاه‌ها و بعضاً مدارس این کشور تدریس می‌شود، میراث مکتوب و مخطوطی نیز بر جای گذاشته است که اکنون بخش مهم آن در کتابخانه‌های شخصی، دانشگاهی و دولتی نگه‌داری می‌شوند و دارای تعداد زیادی نسخۀ خطی فارسی هستند. ازاین‌منظر شاید بتوان هند را غنی‌ترین مخزن نسخ خطی فارسی در جهان دانست که نشان‌گر و نمایان‌گر تبادل دانش عمیق و وثیق میان ایران و هند است. دراین‌میان کتابخانۀ گئوکودا دانشگاه هندوی بنارس از برجسته‌ترینِ آن‌هاست که دربردارندۀ ۹۳۷ مجلّد نسخۀ خطی فارسی عمدتاً شامل فرهنگ‌نویسی، فلسفه، ریاضیات، نجوم، طالع‌بینی، شیمی، ظب، خوشنویسی، ادبیات (نظم و نثر)، تاریخ ادبیات، تاریخ ایران، تاریخ مغول، تاریخ هند، تصوّف، اخلاق و ترجمۀ برخی متون سانسکریت است که البتّه تعداد نسخه‌های آثار عبدالرحمن جامی از همۀ نویسندگان و شاعران دیگر بیشتر و ۲۹ عدد است.

این مجموعه، سال‌ها پیش توسط «لاله سری‌رام» به کتابخانۀ این دانشگاه اهدا شد و «فهرست توصیفیِ» آن، در سال ١٩۶۶، به‌کوشش «اَمرِت لعل عشرت»، استاد وقت زبان فارسی این دانشگاه، به انگلیسی منتشر شد. امّا اکنون این اثر با پیشگفتار «سیّدحسن عبّاس»، استاد زبان فارسی همین دانشگاه و ترجمۀ حوری‌سادات پروین‌فر، ازسوی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به فارسی نشر یافته است که عصر امروز، در سوامی ویوکاناندا (مرکز فرهنگی سفارت هند در تهران) رونمایی می‌شود.

این همه که مشتی بود نمونۀ خروار، نشان و نشانه‌ای است از اتّفاق و اتّحادِ فرهنگی و زبانی دو ملّت ایران و هند که تنها مرزهای سیاسی و جغرافیایی میان‌شان فاصله انداخته است.

*مصراعی سرودۀ ملک‌الشعرا بهار

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612