کد خبر:30103
پ
روز میراث مکتوب

روز اسناد ملی و میراث مکتوب و هویت ایرانی

هر سال در این روز جمعی از علاقه‌مندان به میراث مکتوب اظهار لطف کرده و در باب اهمیت توجه به میراث نیاکان و حفظ و پژوهش آنها سخن می‌گویند.

میراث مکتوب- نوزده اردیبهشت را در تقویم رسمی کشور به روز اسناد ملی و میراث مکتوب نامگذاری کرده‌اند. هر سال در این روز جمعی از علاقه‌مندان به میراث مکتوب اظهار لطف کرده و در باب اهمیت توجه به میراث نیاکان و حفظ و پژوهش آنها سخن می‌گویند. امسال توفیق شد به دعوت ریاست محترم سازمان اسناد و کتابخانه ملی در ساختمان معاونت اسناد سخنرانی کنم. در آغاز سخن، سرودۀ استاد سیدعلی موسوی گرمارودی دربارۀ میراث مکتوب را خواندم که در قسمت «دربارۀ ما» در سایت مؤسسه هم مندرج است:

برآمد ز نای نیاکان سروش
رسید از میان قرونم به گوش

که تنها تو را خاک ننهاده‌ایم
تو را گنج‌های گران داده‌ایم

نه تنها وطن آب و خاک است و بس
نگوید چنین گفته را هیچ‌کس

گر این خطه ایران از آغاز بود
به فرهنگ و میراث ممتاز بود

وگر خاک آن برتر از گوهر است
بود زانکه خاکش گهرپرور است

ازین مرده‌ریگ آنچه مطلوب ماست
یقین‌دان که میراث مکتوب ماست

نهادند بهر تو چون یادگار
تو هم با پژوهش به بعدی سپار

در ابتدا به نسبت منطقی این دو عنوان اشاره کردم که بین اسناد و میراث مکتوب، به قول منطقیون، عموم و خصوص مطلق است. هر سندی میراث مکتوب هست، ولی هر میراث مکتوبی سند نیست. میراث مکتوب به آنچه بر کاغذ و سنگ و دیوار و لوح و منشور و … نوشته می‌شود، قابل اطلاق است. الواح گلی، کتیبه‌ها، منشور کورش و … همه البته اسناد هویتی، ملی و فرهنگی ما ایرانیان است. سنگ‌نبشتۀ داریوش که در کانال سوئز کشف شد، بهترین سندی است که در آن داریوش به حفر این آبراه بزرگ دستور داده تا به تعبیر او، بین پارس و مصر ارتباط ایجاد شود و این نشان‌دهندۀ گسترۀ امپراتوری ایرانیان در آن زمان بوده است. این اثر سندی است بر حقانیت و شکوه امپراتوری هخامنشی که قطعه‌ای از آن اکنون در موزۀ لوور نگهداری می‌شود.

وجود گنجینه‌های بجای مانده به زبانهای سریانی که از خطوط کهن ایران باستان بوده و نیز خط پهلوی در منابع پیش از اسلام که زنده‌یاد پرویز اذکایی در کتاب الفهرست ماقبل الفهرست از آنها یاد کرده، این آثار، نمایان‌گر هویت ملی و حافظۀ تاریخی ایرانیان است. در دورۀ اسلامی هم بیشترین آثار علمی و ادبی در قلمرو فرهنگی ایران نگاشته شد. بر همین اساس می‌توان میراث‌های مشترک دیگر کشورها را که زمانی در گسترۀ ایران کهن و به اصطلاح ایرانشهر قرار داشتند، به سه دسته تقسیم کرد:
میراث مشترک ایران شبه‌قارۀ هند و پاکستان،
میراث مشترک ایران و ماوراءالنهر تا قفقاز
و میراث مشترک ایران و عثمانی (آسیای صغیر، آناتولی).

در واقع از طریق این میراث‌های مشترک می‌توان دیپلماسی فرهنگی را بازتعریف نمود. هزاران نسخۀ خطی فارسی در کتابخانه‌های این کشورها مربوط به ایران و تاریخ و فرهنگ این کشورها در کتابخانه‌هایشان موجود است که محققان ایرانی و کسانی که به زبان فارسی مسلط هستند، قادر به خواندن و تحقیق و تصحیح آنها می‌باشند و بهتر است از این ظرفیت برای تقویت و گسترش روابط فرهنگی، علمی و به‌تبع آن روابط سیاسی بهره جست. نکتۀ دیگر که این روزها باعث بروز نگرانیهای بیشتر شده، بحث هویت ایرانی و ملی است. البته این نگرانی از همان سده‌های نخستین آغاز شد. از زمانی که تازیان تازشگر، قدم به خاک ایران نهادند، از یک سو کشاکش‌های فرساینده بین دو امپراتوری روم و ایران ساسانی، یاری‌گر عربان نومسلمان تازه‌نفس شد، از سوی دیگر بخت با آنان بود تا مردمی که از یوغ ستم دستگاه حاکمه و مغان دینی دربار به ستوه آمده بودند، را رها سازند. این امیدها طولی نکشید که امویان و سپس عباسیان، حکومت خود را با تعصبات نژادی و ترویج حس برتری‌طلبی عرب بر عجم درآمیختند و بر مفاد آیۀ «انّ اکرَمکم عندالله اتقاکم» چشم پوشیدند. هم برای محو زبان فارسی کمر بستند و هم فرهنگ، آداب و سنن ایرانی را به سمت نابودی سوق دادند. با این اقدامات، نهضت شعوبیه شکل گرفت. نخست آل بویه خود را شاهنشاه خواندند و ضرب سکه به خط پهلوی زدند و خود را والیان شیعه ادامه دهندۀ پادشاهی ایرانیان پیش از اسلام خواندند. از نظر فرهنگی و علمی، ایرانیان پشتوانۀ عملی اسلام به‌ویژه در قلمرو حکمرانی در کشورداری بودند. ظهور شعوبیه و نهضت ملی‌گرایی از دل این تقابل فرهنگی درآمد و مدعی برتری عجم بر عرب شد.

ملک‌الشعرای بهار در سبک‌شناسی روح اندیشۀ شعوبی‌گری را زمینۀ سرایش شاهنامه و پیدایش نهضت ترجمۀ متون عربی به فارسی در قرن پنجم می‌داند. در عین حال زبان عربی تا قرن‌ها زبان علمی باقی ماند، چون حامل دانش و فرهنگ اصیل اسلامی و ایرانی بود. فردوسی عنصر مسلمان بودن را که اخلاق و انسانیت در ذات اوست، بر عرب بودن تعلیم و بازتعریف کرد.

در ادامه گریزی هم به موضوع روز زدم که چرا پان‌ترکیست‌های تجزیه‌طلب، با شاهنامه و فردوسی دشمن‌اند؟ چون او ستون خیمه و رمز هویت ملی ما ایرانیان است. زبان فارسی را چنان مستحکم و استوار بنیاد نهاد که هنوز پس از هزار سال، حلقۀ اتصال همۀ اقوام ایرانی و فارسی‌زبانان غیرایرانی است. به همین دلیل روز ۲۵ اردیبهشت را بحق روز پاسداشت زبان فارسی و روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی نام نهاده‌اند. آنگاه با دو بیت از شاهنامه سخن خود را به پایان بردم: پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند چو این نامور نامه آید به بن شود روی گیتی ز من پر سُخُن

اکبر ایرانی
مدیرعامل مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612