کد خبر:17779
پ
169134813_0

درباره بقایی اسفراینی

بقایی اسفراینی یکی از شاعران نامدار دوران صفویه و از فارسی‌گویان ساکن هند به شمار می‌رفت که بیشتر به سبک هندی شعر می‌گفت.

میراث مکتوب- اسفراین جایگاه چهره‌های شناخته شده و موطن و زادگاه بزرگان علم و ادب بوده است. بسیاری از علما و دانشمندان در این سرزمین بوجود آمده و پرورش یافته اند. ثعالبی در کتاب یتیمه الدهر می نویسد: اسفراین شهرستانی از نیشابور است که از آنجا اشخاص مشهور برخاسته اند. محمد حسن خان اعتماد السلطنه نیز در مراه البلدان می نویسد: عده بسیاری از فضلا منسوب به این شهر هستند از مطالعه تذکره ها و متون تاریخی به این نتیجه می رسیم که ناحیه اسفراین زادگاه مردان بزرگ و دانشمندان فاضلی بوده که در دوره های مختلف هر یک دارای مقاماتی بوده و منشأ خدماتی شده‌اند. یکی از این ادیبان مولانا بقایی اسفراینی است که شعرهای بسیاری از خود به یادگار گذاشته است، البته در خصوص زندگی نامه وی اطلاعات بسیار اندکی در دست است. در ادامه به گوشه ای از زندگی وی می‌خوانیم:

تولد و ورود به عرصه شعر

مولانا بقایی اسفراینی در نیمه دوم سده دهم هجری در بحرآباد اسفراین دیده به جهان گشود.  ملا عبدالباقی نهاوندی در کتاب مآثر رحیمی، بقایی اسفراینی را چنین معرفی کرده است: مولانا بقایی از آدمیزادگان قریه بحرآباد اسفراین خراسان است و از تازه گویان و نوآمدگان این زمان (اوایل نیمه دوم دهم تا نیمه اول سده یازدهم هجری) است و به طرز و روش مولانا عوفی شعر می گوید و ابیات عالیه در قصیده و غزل از بحر ذخّار طبیعت به کنار می آورده، طبعی متعالی و سلیقه عالی داشته در عنفوان ریعان نشو ونما از وطن مألوف بر آمده، به مشهد مقدس آمد. چون یک چندی در آنجا به سر برد و با شاعران آنجا شاعری ها کرده، طبیعتش ممدوح طلب شده و آوازه رعایت و تقرّب مولانا نظیری نشاپوری (نیشابوری) در خدمت این صیرفی جواهر معنی، تسخیر ولایت خراسان و عراق نموده بود و بسیاری آن تمنا در سر بود، از مشهد مقدس عازم هند گردید و خود را به دربار این سپهسالار رسانید و در سلک ملازمان انتظام یافت.

 بنابراین با توجه به این سخنان اسفراینی تا دوران جوانی در مشهد ساکن بود و بعد از آن عازم هندوستان می‌شود. در حقیقت بقایی همانند بسیار از شاعران ایرانی عصر صفویه بعد از شنیدن آوازه و شهرت هند به دربار پادشاهان گورکانی رفت و در آنجا از طرف اکبر کبیر، پادشاه گورکانی در کتابخانه عالی سرنج به فعالیت پرداخت. در حقیقت باید گفت دهه‌های پایانی سده دهم هجری دورۀ اوج رواج غزل صریح و سادۀ عاشقانۀ به روش وقوع و واسوخت در مرکز ایران بود. در همان زمان، شاعران نازک‌خیال و پیچیده‌گویی که در مراکز ادبی داخل ایران ظهور کردند، چندان با اقبال روبه‌ رو نشدند و به ناگزیر رهسپار هند شدند و به دربار اکبرشاه پیوستند که یکی از این غزل‌سراها بقایی اسفراینی بود.

محتوی و روش شعری بقایی اسفراینی

بقایی اسفراینی  به روش مولانا شعر می گفت و از فارسی گویان ساکن هند بود که با سبک هندی شعر می سرود. نکته ای که در شعر دوره صفوی باید به خاطر داشت، رواج سبک هندی است که مقدمات آن از اواخر دوره تیموری شروع و کمال آن در این عهد حاصل شد و بزرگترین گویندگان این سبک در عهد صفوی ظهور کردند. نفوذ این سبک تا پایان دوره صفوی در ایران امتداد داشت.

سبک هندی مبتنی بر بیان افکار دقیق و ایراد مضامین بدیع، باریک، دشوار و دور از ذهن در زبان ساده معمول و عمومی بود. مقدمات ایجاد این سبک از فترت میان دوره ایلخانان مغول و ظهور تیمور به تدریج پیدا شد و در دوره تیموری و به خصوص در حوزه ادبی هرات مراحل ترقی را پیمود و در عهد صفوی به اوج کمال رسید. علت عمده پیدا شدن این سبک، وضع اجتماعی آن روزگار بود که باعث شد تا مردم بیشتر به اوهام و افکار دقیق متوجه و از عوالم مادی منحرف شوند و از طرف دیگر زبان فارسی در آن روزگار به تدریج از روش قدیم دور شد و سبک و روش تازه‌ای که مبتنی بر اصطلاحات عمومی بود به میان آمد.

در سبک هندی توجه شاعران بیشتر به آوردن مضامین بکر و تازه در هر بیت معطوف و معمولاً مضامین با دقت خیال و رقت احساسات و تصورات دور و دراز همراه بود و در حقیقت باید گفت که علاقه شاعر به فکر، خیال و تصور بیشتر بود تا به زبان و صحت استعمالات و متانت و جزالت کلام و همین امر باعث شد که غالباً در ادبیات سبک هندی معانی مهم، زیبا و دقیق نهفته باشد.

علت تسمیه این سبک به «هندی» آن است که بیشتر گویندگان طرفدار این سبک که معاصر با پادشاهان صفوی و گرفتار عدم توجه آنان به شاعران بوده‌اند به دربار گورکانیان هند می‌رفته و در آنجا می‌زیسته‌اند و به همین سبب این سبک در هندوستان و افغانستان رواج بسیار یافت.

این ابیات از اشعار بقای اسفراینی است:

گر با تو بگویم که چه‌ها کرد جدایی
از خود بگریزی و به نزدیک من آیی

نوروز نسیم است که در نافه‌گشایی
هیچش نبود از خم زلف تو رهایی

بر من بخرام و بفشان دامن زلفی
تا سر بنهم در همه عالم به صبایی

هم طبع غم خویشی هر چند که جانی
بیرون نروی از در هر دل که درآیی

از عکس تو رنگی به رخ جان درآمد
ورنه ز کجا باده این لعل قبایی

انشا کند افسانه من بلبل و گردد
ماتمکده هوش گل از نغمه‌سرایی

علاوه بر بقایی، شهرستان اسفراین شاعران پرآوازه دیگری هم در دامن خود پروراند که از جمله مهم ترین آنها می توان به فرید احول اشاره کرد که تا ٦٦٣ هجری زنده بوده است. آذری اسفراینی(حمزة بن علی ملک بن حسن اسفراینی شاعر، عارف و مورخ فارسی گوی شیعه که در ٧٨٤ در اسفراین زاده شد)، امیر همایون(از شاعران غزلسرا و قصیده سرای سده نهم است)، ملا اسماعیل عارف اسفراینی و خاتون عفت اسفراینی(شاعر سده نهم) از دیگر ادیبانی هستند که در اسفراین به دنیا آمدند.

نگاهی به علت مهاجرت شاعران به هند

رفتار نامناسب و بی اعتنایی شاه طهماسب صفوی و جانشینان او به شاعران سبب شد تا گویندگان خوش ذوق غزلسرا، مثنوی ساز و داستان پرداز که در ایران بودند یا از دربارها دوری جستند و به دربارهای مشوق عثمانی و تیموری هند روی آوردند به طور مثال تنها در عهد اکبر شاه گورکانی ۵۱ شاعر از ایران به هندوستان مهاجرت کردند و در دربار پذیرفته شدند و این توجه به حدی بود که حتی بعضی از شاعران از آن به عنوان مضمونی برای بیان کثرت استفاده کرده‌اند مانند صائب در این بیت:

همچو عزم سفر هند که در هر دل است رقص سودای تو در هیچ سری نیست که نیست

و ابوطالب کلیم کاشانی غزلسرای استاد این عهد دربازگشت از هندوستان از اظهار ندامت و تأثر خودداری نکرد و گفت:

اسیر هندم وزین رفتن بیجا پشیمانم کجا خواهد رساندن پرفشانی مرغ بسمل را

بایران می‌رود نالان کلیم از شوق همراهان به پای دیگران هم چون جرس طی کرده منزل را

ز شوق هند زانسان چشم حسرت در قفا دارم که روحم گر به راه آرم نمی‌بینم مقابل را

خاموشی

سرانجام این شاعر پارسی‌گوی در ۱۰۱۵ هجری در شمس‌آباد هند دیده از جهان فروبست.

منبع: ایرنا

 

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612