میراث مکتوب – دکتر موسی اکرمی در تازهترین اثر خود ضمن نگاه به فلسفهٔ علم به فلسفهٔ کیهانشناختی پرداخته است.
دکتر اکرمی در بخشی از آغاز سخن کتاب خود مینویسد: «فزون بر آن، فرصت نیکوی آموزش دِهی «فیزیک نوین»، با بخشهائی در «کیهانشناسی»، و همچنین «فلسفۀ فیزیک»، با بخشهائی در «فلسفۀ کیهانشناسی»، همه در بافتار و فضای «فلسفهٔ علم»، دست داد، و اندیشۀ نوشتن کتابی در «فلسفۀ کیهانشناسی» در نهان خانۀ جانم آشیان گزید.
با پدیدآیی کیهانشناسیِ نوینِ فیزیکی در سالهای آغازین سدۀ بیستم، و پس از آن، فضای فلسفهورزی در بارۀ بنیادها، روشها، و پیامدهای این علم شاهد گفت و گوها و بررسیهائی در پیوند با جُستارهای گوناگون فلسفۀ کیهانشناسی بود، به گونهئی که آرام آرام این ویژواژه [= اصطلاح] در این فضا طنین اندار شد و روشنای برآمدن گونۀ نوینی از فلسفۀ علم در افق پدیدار گردید.
با این همه، تا آنجا که من جستجو کردهام، تا کنون به زبان انگلیسی کتابی با فرنام «فلسفۀ کیهانشناسی» (Philosophy of Cosmology) نه نوشته شده است و نه از زبان دیگری ترجمه گردیده است. از این رو، چند سال پیش از این نوشتن کتابی در این زمینه را در برنامۀ خود گنجاندم. ولی چنین فرصتی برای نگارش «فلسفهٔ کیهانشناسی» تا کنون دست نداده است.
براستی دریافت این که «قافله عُمر عجب میگذرد» باید آدمی را وادارد تا، چون کشیدنِ آب دریا را نمی تواند، دَم را به طربِ چشیدنِ آن به قدر تشنگی دریابد… .و من از فرصتی بهره گرفتم تا دست به نگارش «درآمدی به فلسفۀ کیهان شناسی» زنم.
برای نوشتن این رساله بر آن شدم که هرگز به گونه ئی مستقیم و خودآگاهانه به اندیشههای هیچ کیهان شناس و فیلسوفی نپردازم، و تنها و تنها آنچه را در نهانخانۀ جان و خِرَدم نشسته است، و چه بسا در خودآگاه خویش از آن آگاهی ندارم، بیابم و بنگارم (تنها درستی برخی از دانسته های عددیِ مرتبط با کیهان فیزیکی را با نوشته هائی که در دسترس همگان اند سنجیده ام).
و بدین سان این رساله، در جایگاه نخستین رسالهئی که فرنام شکوهمند «فلسفهٔ کیهانشناسی» را دارد، از شامگاه چهارشنبه پانزدهم آذرماه تا نیمروزان پنجشنبه دوازدهم بهمنماه ۱۳۹۱، همراه با کارهای زندگی روزمره و دانشگاهی، بر صفحه رایانه به نگارش درآمد؛ ولی نه همچون یک کتاب دانشگاهی با ساختار پژوهشی مستند به نوشتههای دیگران، بل بیشتر همچون سرودن یک شعر که در آغاز تنها احساسی وجود دارد، یا همچون نگارش داستانی تودرتو و سرشار از رویداد که در آغاز تنها اخگری از آن در ذهن است، یا همچون بافتن قالیئی با پیرنگی ناروشن که گره به گره آفریده میشود، یا همچون توماری که هر آن گشوده میشود بی آن که بدانیم در آن بدرستی چه چیزی نوشته شده است، یا همچون…
فرگرد یکم در آمدی به واقعگرایی علمی، فرگرد دوم در آمدی به فلسفه و فلسفۀ علم، فرگرد سوم درآمدی به کیهانشناسی: از کیهان تا کیهانشناسی، فرگرد چهارم درآمدی به فلسفۀ کیهانشناسی عناوین فصول این کتاب است.
چاپ یکم درآمدی به فلسفۀ کیهانشناسی از سوی انتشارات نگاه معاصر به تازگی منتشر شده است.
دکتر اکرمی در بخشی از آغاز سخن کتاب خود مینویسد: «فزون بر آن، فرصت نیکوی آموزش دِهی «فیزیک نوین»، با بخشهائی در «کیهانشناسی»، و همچنین «فلسفۀ فیزیک»، با بخشهائی در «فلسفۀ کیهانشناسی»، همه در بافتار و فضای «فلسفهٔ علم»، دست داد، و اندیشۀ نوشتن کتابی در «فلسفۀ کیهانشناسی» در نهان خانۀ جانم آشیان گزید.
با پدیدآیی کیهانشناسیِ نوینِ فیزیکی در سالهای آغازین سدۀ بیستم، و پس از آن، فضای فلسفهورزی در بارۀ بنیادها، روشها، و پیامدهای این علم شاهد گفت و گوها و بررسیهائی در پیوند با جُستارهای گوناگون فلسفۀ کیهانشناسی بود، به گونهئی که آرام آرام این ویژواژه [= اصطلاح] در این فضا طنین اندار شد و روشنای برآمدن گونۀ نوینی از فلسفۀ علم در افق پدیدار گردید.
با این همه، تا آنجا که من جستجو کردهام، تا کنون به زبان انگلیسی کتابی با فرنام «فلسفۀ کیهانشناسی» (Philosophy of Cosmology) نه نوشته شده است و نه از زبان دیگری ترجمه گردیده است. از این رو، چند سال پیش از این نوشتن کتابی در این زمینه را در برنامۀ خود گنجاندم. ولی چنین فرصتی برای نگارش «فلسفهٔ کیهانشناسی» تا کنون دست نداده است.
براستی دریافت این که «قافله عُمر عجب میگذرد» باید آدمی را وادارد تا، چون کشیدنِ آب دریا را نمی تواند، دَم را به طربِ چشیدنِ آن به قدر تشنگی دریابد… .و من از فرصتی بهره گرفتم تا دست به نگارش «درآمدی به فلسفۀ کیهان شناسی» زنم.
برای نوشتن این رساله بر آن شدم که هرگز به گونه ئی مستقیم و خودآگاهانه به اندیشههای هیچ کیهان شناس و فیلسوفی نپردازم، و تنها و تنها آنچه را در نهانخانۀ جان و خِرَدم نشسته است، و چه بسا در خودآگاه خویش از آن آگاهی ندارم، بیابم و بنگارم (تنها درستی برخی از دانسته های عددیِ مرتبط با کیهان فیزیکی را با نوشته هائی که در دسترس همگان اند سنجیده ام).
و بدین سان این رساله، در جایگاه نخستین رسالهئی که فرنام شکوهمند «فلسفهٔ کیهانشناسی» را دارد، از شامگاه چهارشنبه پانزدهم آذرماه تا نیمروزان پنجشنبه دوازدهم بهمنماه ۱۳۹۱، همراه با کارهای زندگی روزمره و دانشگاهی، بر صفحه رایانه به نگارش درآمد؛ ولی نه همچون یک کتاب دانشگاهی با ساختار پژوهشی مستند به نوشتههای دیگران، بل بیشتر همچون سرودن یک شعر که در آغاز تنها احساسی وجود دارد، یا همچون نگارش داستانی تودرتو و سرشار از رویداد که در آغاز تنها اخگری از آن در ذهن است، یا همچون بافتن قالیئی با پیرنگی ناروشن که گره به گره آفریده میشود، یا همچون توماری که هر آن گشوده میشود بی آن که بدانیم در آن بدرستی چه چیزی نوشته شده است، یا همچون…
فرگرد یکم در آمدی به واقعگرایی علمی، فرگرد دوم در آمدی به فلسفه و فلسفۀ علم، فرگرد سوم درآمدی به کیهانشناسی: از کیهان تا کیهانشناسی، فرگرد چهارم درآمدی به فلسفۀ کیهانشناسی عناوین فصول این کتاب است.
چاپ یکم درآمدی به فلسفۀ کیهانشناسی از سوی انتشارات نگاه معاصر به تازگی منتشر شده است.