میراث مکتوب- تمامی آثار سعدی در تاجیکستان با خطّ سیریلیک منتشر و حتی به دو اثر معروف او، گلستان و بوستان شرحهای مفصل از سوی محققان این خطه نوشته شده است.
«در شعر سه کس پیمبرانند
هرچند که لا نبی و بعدی
اوصاف و قصیده و غزل را
فردوسی و انوری و سعدی
نام و شهرت شیخ اجل سعدی شیرازی در ماوراءالنهر در ردیف بزرگان ادب فارسی، رودکی، فردوسی، خیام، نظامی، حافظ و بیدلقرار دارد و این شاعر شیرینسخن را بیشتر با غزلهای دلنشین و دو شاهاثر جهانشمولش، بوستان و گلستان میشناسند. حکایات شکّرین گلستان گلافشان و ابیاتی از بوستان همیشهبهار و غزلهای دلآشوبش نقل محافل ادبدوستان بوده و هست.
استاد صدرالدّین عینی (۱۸۷۸-۱۹۵۴) که به گفته شادروان سعید نفیسی علامه زمان بود، در کتاب ارزشمند خویش، یاددشتها که برحق دانشنامه تمامعیار بخارای قرن ۱۹ میلادی است، حکایتی را میآرد که در آن پدرش برای دور کردن ترس از وجود فرزند نورسش از خرافات جاهلان از شعر سعدی مدد میجوید: «پدرم خندید و گفت: شیخ سعدی نام یک آدم کَلان (به معنی بزرگ و مشهور) دانشمند گذشتهاند و آن کس گفتهاند که «دیو با آدم نیامیزد، مترس، بل بترس از آدمان دیوسار». بنابراین دیو به آدم ضرر رسانده نمیتواند و از همه چیز آدم زور (قوی) است. اگر هر وقت به نظرت چیزی نماید (نمایان شود، ظاهر گردد) نترس و همین سخن شیخ سعدی را به یادت آر که آن کس هیچ گاه دروغ نمیگفتند. من پرسیدم: «آدمان دیوسار کیهایند (چه کسانی هستند) که از آنها ترسیدن درکار (لازم) بوده است؟
– آدمان دیوسار در همه جا هستند، امّا در دیهه ما بسیارند، آنهایی که دعاخوانی را به خود کسب کرده گرفتهاند و خود را دیوبند گفته مردم را فریب میدهند، آدمان دیوسار میباشند. اینها اوّل آدمان را از دیو میترسانند و بعد از آن «دیو را میبندیم» (در بند کردن) گفته، از آنها پول میگیرند.» این خاطره از جایگاه ممتاز سعدی در میان مردم ماوراءالنهر حکایت دارد که پدر عینی یکی از مردمان عادی ولی صاحبسواد آن خطّه است. همچنین، نظر به نوشته عینی زمان نورسی او، که هنوز پایش به بخارا، مهد و کانون تمدن ورارود نرسیده بود، گذار او به قبرستان دیههاشان، روستای ساکتری میافتد و آنجا چند شعر سعدی را میبیند که روی سنگ قبرها با خطّ نستعلیق حک شده بودند: «به بالای تَل برآمده نشسته کشتزارها و باغچههای حولیها (حیاط) را تماشا کردن، گاهاً به سنگهای مزار انگشتزده خطهای در آنها کندهشده را خواندن طبع مرا خیلی چاق (شاد) میکرد.
در یک سنگ با خط خوب نستعلیق این شعر خَلقی نوشته شده بود:
دریغا که دنیا جفا میکند
که یاری ز یاری جدا میکند
به یاری که دو روز همدم شدیم
به صد جور از ما جدا میکند
در سنگ دیگر این چهار مصرع سعدی نوشته شده بود:
شنیدم که جمشید فرّخسرشت
به سرچشمهای بر به سنگی نوشت:
بدین چشمه چون ما بسی دم زدند
برفتند چون چشم برهم زدند
کتاب «یادداشتها» ی عینی اقیانوس اندرز و ضربالمثل و سخنان حکمتبار است و استاد عینی جایی در این کتاب از سخن معروف سعدی کار میگیرد که نشان از آگاهی استاد از گلستان است: «دلِ من نمیخواست که حاجی عبدالعزیزی که ما سالها باز سیمای او را غائبانه مِثلِ یک سیمای صنعتِ روحافزا در خیالِ خود مجسم کرده گشته بودیم، همین آدمِ نفرتانگیز باشد و در دلِ خود گذرانیدم «اگر حاجی عبدالعزیز همین آدمِ منفور باشد، من از وی دست کشیدم و به قول سعدی شیرازی «عطای او را به لقای او بخشیدم».
جای دیگر، نویسنده «یادداشتها» ذکر میکند که آثار سعدی در مدارس عالی بخارا در ردیف کتابهای بزرگان دیگر ادبیات فارسی تعلیم داده میشد: «من در یک سال صرف زبان عرب را از خود کرده سواد شعرفهمیِ خود را هم بلند کردم. در سال دیگر صرفونحو عربی را به واسطه کتابهای عربی، این چنین شعرهای سعدی و جامی برین شاعران مشهور را به واسطه دیوانشان آموختم و بعد از آن به درسهای عقاید، منطق و حکمت گذشتم»
مؤلف «یادداشتها» همچنین در جایی از این کتاب از زبان یکی از همصحبتانش از جایگاه و مقام سعدی و دیگر مشاهر ادب یاد میکند: «عبداللهخواجه در دل خود میگفت: «شعر، حکمت و فلسفه از فضیلتهاییاند که نامِ آدم را ابدی زنده میدارند. نامِ سعدی، حافظ، جامی و ابوعلیسینا برین شاعران، فیلسوفان و حکیمان را مردم تا حال با حرمت یاد میکنند. دور نرویم، احمدِ کَلّه، متفکر، نویسنده و روشنفکر بخارایی که با کتاب «نوادرالوقایع» افکار انقلابی را در میان طلبگان مدارس و روشنفکران بخارا در قرن ۱۹ میلادی به وجود آورد با همه ناتمامی شعرش و نقصان حکمت و فلسفهاش، با وجود اینکه وی به بیدینی شهرت یافته است، کَلان و خُرد او را حرمت میکنند و حاکمان از وی میترسند».
همچنین، استاد عینی تأکید میکند که در زمان او ادبای این سرزمین هنوز هم با سعدی و آثارش انس و الفت قرین داشته و حتّی در پیروی از سعدی آثار گرانقدری انشا نمودهاند. یکی از چنین شاعران شمسالدّین شاهین بود که در پیروی از بوستان سعدی مثنوی میسراید: «شاهین غیر از غزل، قصیده، قطعه و امثالش، دیگر آثارِ مهمّه نیز نوشته است. از آن جمله یکی «تحفه دوستان» است به پیرویِ بوستان شیخ سعدی، لیکن ناتمام مانده. دیگر «لیلی و مجنون» را به تأثیرِ وفاتِ زوجهاش که محبوبهاش بوده، به نظم آورده. دیگر «بدایعالصنایع» نام رساله منثوره در تنقید و تعریض ابنای زمان خود.» نمونه از «تحفه دوستان» در مقدّمه نوشته:
مرا شکوه پایان ندارد، گذار
که خود شکوه بحری بود بیکنار.
کسی همچو من عور و مفلس مباد،
نخستین طلا وآن گهی مس مباد
از دیگر شعرای نامدار این دوره ماوراءالنهر که به سعدی اخلاص و محبّت فراوان دارد، نقیبخان طغرل احراری است که در غزل و قطعههای خویش مقام سعدی را بالا و رفیع میداند. از جمله، در غزلی این بیت را سروده است:
نیست یک کس، تا کند شیرازه جزوِ سخن
بوی سعدی میدمد از خاکِ شیرازم هنوز
در غزل دیگر با ردیف «بَغَل» که تضمین غزل بیدل دهلوی است، از سعدی و گلستان یاد میکند و آن را عصاره و یا بهترین سروده سعدی میداند:
دوش این غزل در گوشِ من میگفت دهقانِ سخن:
نظمی که سعدی گفته است، دارد گلستان در بغل! حتّی جایی که سخن از کمال خجندی، غزلسرای معروف قرن هشتم قمری (۱۴ میلادی) میرود، همطراز و برابری او را با سعدی مناسب ندانسته و سعدی را ترجیح میدهد:
خواجه کمال است اگر مدعی
دعویِ او دور از این مدّعاست
او که و با سعدی مقابل شدن؟!
بین که تفاوت ز کجا تا کجاست؟
البتّه طغرل جاجا مثل اکثر شعرا مبالغه دارد، چنانکه در قصیده به محمدشریف گلخنی (۱۹۷۰-۱۹۲۰ میلادی)، شاعر همزمانش نوشته در صفت او نهایت اغراق را به کار میگیرد و او را بالاتر از سعدی و بوعلی میداند:
بانیِ قصرِ سخن، مانیِ نقشِ ضمن
گوهر و دُرّ عدن از سخنش خوار شد
آنکه به چوگانِ نظم گوی ز سعدی بَرَد
وان که به دانش از او بوعلی بیکار شد
طبیعی است که طغرل نمیخواهد با این ابیات جایگاه سعدی را فروتر نشان دهد، بلکه در توصیف دوست شاعرش میخواهد منزلت و مقام او را بلند و والا نشان دهد.
طغرل در قطعهای با آوردن اقتباس عبدالرحمان جامی، در شعر «سه کس پیمبرانند»، با تائید نظر گوینده شعر مذکور بر این است که چهار نفر را میتوان در ردیف بزرگترین گویندگان زبده ادبیات فارسی برشمرد و نظامی را بر این سه نفر میافزاید:
جهان نظم را سلطان چهارند
که هر یک باغ دانش را بهارند
اوّل فردوسی، آن کز خاک توس است
از او روی سخن روی عروس است
دوّم سعدی که او سرزد ز شیراز
رسد شیرازیان را بر جهان ناز
سوم سرو ریاض قُم، نظامی
کز او ملک سخن باشد تمامی
چهارم انوری، تا سر برآورد
چو آب پاک از خاک ابیورد
پس از این چار استاد هنرور
سخنهای من و غیر من آور
نوای بلبل و اصوات زاغ است
خرام کبک و رفتار کلاغ است
همین طور، استاد عینی به عنوان اوّلین ادبیاتشناس تاجیک که نخستین رسالههای علمی را راجع به بزرگان ادب فارسی تألیف نموده بود، سال ۱۹۴۰ رساله «شیخ مصلحالدّین سعدی شیرازی» را در سمرقند انشا نمود. این رساله علمی با اینکه نخستین اثر در زمینه سعدیشناسی در ماوراءالنهر است، زندگینامه و بررسی آثار سعدی را به طور کامل فرا میگیرد و عینی با تالیف این اثر خشت اوّلین سعدیشناسی در ورارود را بنا نهاد.
همچنانکه رسول هادیزاده (۱۹۲۸-۲۰۱۰)، دانشمند برجسته تاجیک مینویسد: «در اثر شیخ مصلحالدّین سعدی شیرازی درباره ایجادیات این شاعر بسیار گفتههای نو و پرقیمت موجود است… عینی تمام اثرهای سعدی را چُقور تحلیل نموده، تمام ماهیّت ایجادیات وی، غایههای پیشقدم در اثر آن افادهشده را آشکار میکند و آن چیز نوی که سعدی به ادبیات تاجیک و فارس داخل نموده است، مخصوصاً قید مینماید.»
استاد عینی به عنوان پدر ادبیاتشناسی تاجیک رساله شیخ مصلحالدّین سعدی شیرازی را بر اساس منابع و مآخذ فراوان که در دست داشت، مثل آثار دیگرش در زمینه ادبپژوهی، مستند و مدلّل مینگارد و خدمات سعدی در رشد غزل و نثر ادبی را با آوردن شواهد و نمونههای فراوان ثابت میکند و او را بنیانگذار نثر شیوا و فصیح فارسی میداند که تا زمان او نظیر نداشت. نویسنده کتاب «از گذشته و حاضره ادبیات تاجیک» معتقد است، سعدی در بها دادن صدرالدین عینی به طور حقانی ایجادکار نثر بدیعی ادبیات تاجیک و فارس نامیده شده است. عینی چنین مینویسد: «تا زمان سعدی نثر فارسی تاجیکی تنها به نوشتن مکتوبها، حجّتها در تحریر واقعههای تاریخی، در نوشتن کتابهای تصوّف یا اینکه علمی و مانند اینها خذمت میکرد. تا آن زمان غیر از بعضی مکتوبها که به طرز شعر منثور مینوشتند، بعضی پندنامهها که کارکتر شعری داشت، بعضی آچیرکهای تاریخی که کارکتر ادبی داشتند، کتاب نثر بدیعی به وجود نیامده بود. سعدی با گلستان خود این کمبودیها را برهم داده، نثر بدیعی فارسی تاجیکی را به اوج اعلی رسانید.»عینی سعدی را ستیرهنویس اوّلین ادبیات تاجیک و فارس شماریده، برابر همین در ایجادیات او به المان رئالیزم بهای بلند میدهد. اهمیت کلان اثر عینی، غیر از گفتههای ذکرگشته، پیش از همه در آن است که در وی چنین جهتهای کارکترناک ایجادیات سعدی نشان داده شده است که همه آنها در چنین اثر علمی عمومی درباره تمام ایجادیات شاعر تا آخر کار کرده شده نمیتوانست. هر یکی از این مسئلهها در همان پلانی که عینی پیشنهاد میکند، باید چقور و همهطرفه کار کرده شود.»
استاد عینی در رساله مذکور سعدی را استاد برحق غزل میداند که تا قبل از او هیچ شاعری آن را به اندازه سعدی کامل و پربار نکرده بود: «تا سعدی شکل اساسی شعر فارس تاجیک قصیده، داستان، حکایتهای منظومه (مثنوی)، قطعه و رباعی بود. امّا غزلیات سعدی به درجه چهار دیوان رسید که آنها در کلیات او با نامهای طییبات، بدایع، خواتیم و غزلیات قدیم درج شدهاند. خسرو دهلوی و حسن دهلوی که آنها هم دیوان غزلیات تمام کردهاند، از همعصران جوان سعدی بوده، بیشبهه این شکل را از او گرفتهاند.»
استاد صدرالدّین عینی در سال ۱۹۴۵ «منتخب بوستان سعدی» را همراه با مقدّمهای راجع به روزگار و آثار سعدی منتشر نمود که بعدها دو بار در سالهای ۱۹۶۵ و ۱۹۷۷ منتشر شد.
پس از اقدامهای عینی در تحقیق آثار سعدی در بحبوحه جنگ دوم جهانی استاد ابوالقاسم لاهوتی (۱۸۸۷-۱۹۵۷) و شریفجان حسینزاده (۱۹۰۷-۱۹۸۸)، دو ابرمرد عرصه ادب کتاب «سعدی شیرازی: سخنهای وطنپروری و جنگآوری» را که به خاطر تقویت روح مردم علیه دشمن نازی تدوین شده بود، منتشر نمودند.
در سال ۱۹۵۶ «منتخب کلیات سعدی» با کوشش ابراهیم علیزاده و عبدالسّلام دهاتی، دانشمندان تاجیک در استالینآباد نشر شد و در سالهای نود سده گذشته کلیات چهارجلدی سعدی را انتشارات «ادیب» در شهر دوشنبه پیشکش خوانندگان نمود. طور معلوم، سانسور که در آن سالها تأثیر عمیق بر جامعه، بویژه به آثار ادیبان داشت، در این چاپها به وضوح احساس میگردد و هرجا اشعاری خلاف نظر ایدولوژی دولت شوراها بود، حذف گردیده که در این زمینه محقّقان اشارهها داشتهاند. ولی این حذفیات به هیچ وجه بر شناخت سعدی و آثارش لطمه جدّی وارد نیاورده است.
کلیات چهارجلدی سعدی (سال ۱۹۹۰) تقریباً فراگیر متن کامل آثار سعدی ست، هرجند عاری از اشتباهات کوچک نیست.
در سالهای بعدی کتابهای دیگری در تاجیکستان منتشر شدند. همین طور، سعدیپژوهی در تاجیکستان رواجورونق تازه یافت و دانشمند خوشقریحه بانو نظیره قهّارآوا در موضوع «سعدی و مقام او در انکشاف غزل» رساله علمی نگاشت که روزنه جدید در آموزش و تحقیق آثار سعدی، بهویژه غزلهای این شاعر نادرهگفتار و زبدهبیان بود.
لازم به ذکر است سال ۲۰۰۲ کتاب پژوهشی دکتر ناظر عربزاده (۱۹۴۰-۲۰۰۴)، فیلسوف تاجیک تحت عنوان «حکمت عملی سعدی» از طریق انتشارات ناشر شهر خجند به دست خوانندگان رسید که در آن مؤلف به مسائل مهم فلسفی، تربیت و تشکّل اخلاق انسان، اهمیت علم و هنر، پند، دوستی، عدالت اجتماعی، فضیلت قناعت و تصوّف اشارههای واضح و علمی نموده است. این رساله قبل از این در سال ۱۹۶۸ با زبان روسی منتشر شده بود و مؤلف با نشر کلیات شاعر در تاجیکستان و فراگیری آثار دیگر منتشرشده سعدی در ایران با تجدید نظر و افکار تازهورنگین کتاب مذکور را به دست خوانندگان رساند.
«اندیشههای اقتصادی سعدی در «گلستان» و «بوستان»» نوشته نصرالدین بابیشایف از دیگر آثار ارزشمندی در زمینه سعدیپژوهی در تاجیکستان است که در مکاتب عالی تاجیکستان تدریس میشود.
از دیگر فعالیتهایی که در موضوع معرفی سعدی و آثارش در تاجیکستان انجام شده، میتوان از کتاب «بهار باران، شرح گلستان» محمّد غیاثالدّین رامپوری یاد آورد که با سعی و اهتمام شادروان عبدالمنّان نصرالدین (۱۹۵۳-۲۰۱۱) به زیور طبع آراسته شد. طوری که رامیز عبداللهاف، محقّق تاجیک در مقاله «تحقیق و شرح آثار سعدی در تاجیکستان» میگوید، با توجّه به اینکه شرح مذکور یکی از بهترین شروح به گلستان است، عبدالمنان نصرالدین دست به این اقدام زد و آن را در اختیار عاشقان کلام ناب سعدی قرار داد. او مینویسد: «محقق با مقام و جایگاهی که در تحقیق این مسئله پیدا نموده است، شرح محمد غیاثالدین را با نظرداشت ادامه چنین روش در عصرهای بعدی به عنوان یکی از شرحهای بهترین معرفی میکند. موصوف توانسته که در این روند به جادههای دستنارس ادبیات گذشته قدم گذاشته، به صفت یکی از اوّلین محققان باتدبیر موفق به معرفی و روی کار آوردن همین گونه شرحها شود.»
عبدالمنّان نصرالدین با توجّه به تجربه، دانش عمیق و شناخت فراوان از افصحالمتکلمین سال ۲۰۰۸ کتاب «داستانهای دلانگیز از بوستان شیخ سعدی» را تهیه و تدوین نمود که آن را انتشارات ناشر شهر خجند به طبع رساند و اهالی ادب آن را نخستین شرح بوستان در ادبیات معاصر تاجیک عنوان کردهاند که محقّق تاجیک با تسلّط و تبحّری که در این عرصه دارد، با ظرافت واژه و تعابیر و معانی مجازی و اصلی این اثر سعدی را بازگو میکند. پس از این شرح ساده و آسان بوستان بود که اکثر ابهامات از روی ابیات نامکشوف بوستان با قلم این محقّق برداشته شد و مقبول خاص و عام گردید.
رامیز عبداللهاف در مورد ویژگیهای دیگر شرح مذکور چنین مینویسد: «عبدالمنان نصرالدین پیش از آنکه به قصیدههای دلپذیر و دلانگیز سعدی نظر اندازد، با آوردن اقتباس از ضیاپاشّای عثمانی که استاد صدرالدین عینی برای نشان دادن عظمت «بوستان» نام این کتاب سعدی را در کنار «شاهنامه» فردوسی گذاشته بودند، همچون «صدر داستانهای فارسیتاجیکی» و «مسندنشین مثنویهای اخلاقی و حکمی» معامله کردهاست.»
یکی از سعدیشناسان برجسته تاجیک صحابالدّین صدّیقآف است که کلیات سعدی با تلاش او بار نخست در تاجیکستان در سال ۱۹۸۸ عبارت از چهار جلد منتشر گردید. در نشرهای بعدی این کلیات بانو نظیره قهّارآوا در تدوین کتاب با صدیقآف همکاری و همراهی نموده است. صحابالدّین صدّیقآف در پیشگفتار جلد اوّل اشاره میکند که نشر کلیات سعدی از ضرورتهای مهم در علم تاجیک است و با آوردن شرح زندگی و کارنامه سعدی به صورت مفصل اقدام مهمیست برای عاشقان کلام معلم اخلاق. او مینویسد: «تدقیق علمی احوال و آثار و افکار و جهانبینی سعدی شیرازی، تعیین کردن مقام ادبی او در تاریخ ادبیات فارس و تاجیک، نشان دادن سهم او در رشد و کمال افکار بدیعی جهانی از امورات بسیار مهم و ضرور علمیست و در این راه محقّقین بیشمار در کشورهای گوناگون با زبانهای مختلف چندی کوششهای مفید به کار برده، نتیجههای مطلوبی نیز به دست آوردهاند. با وجود این نمیتوان گفت که محقّقین جهانی الحال شاعران، مرهم دل شیدای عاشقان و گنجینه بیکران تحقیق عالمان بود و هر قدر بر کشف اسرار سخن و افکار او تعمّق به کار رود، باز هم پهلوهای غامض آن نامکشوف باقی میماند. ولی مراد ما حالا از این مقاله تحقیق علمی احوال، آثار و افکار سعدی نبوده، فقط گوشزد نمودن مهمترین لحظههای روزگار، توصیف مختصر میراث ادبی او و کیفیّت حاضر کردن کلیات دیوان وی است. همین قدر دارد که ما این مسئلهها را بیشتر در اساس تحقیق متن آثار سعدی به معاینه گرفتیم.»
نکته جالب این است که نظر به نوشته مرتّب کتاب، یکی از قدیمیترین دیوانهای سعدی که از روی دستنویس شاعر آماده شده است، با شماره ۵۰۳ در انستیتو شرقشناسی آکادمی علوم تاجیکستان محفوظ است که در آن گلستان، بوستان، ۱۵ رساله منثور، قصاید عربی، رساله در عقل و عشق، ترجیعات، نصیحتالملوک، صاحبیه، مجلس هزل، مقطّعات و رباعیات شاعر را فرا میگیرد که آن را علیبناحمدبنابوبکر بیستون مرتّب نموده است، ولی با این وجود کامل نبوده و بسیاری از اشعار شاعر در آن نیامده است.
ص. صدّیقآف در مقدّمه مذکور به منابع و مآخذ استفادهشده در متن کلیات مذکور صریحاً اشاره مینماید: «به این طریقه، کلیات سعدی، از جمله دیوان او، اساساً از روی متن دو نشریه ایران که یکی سال ۱۳۳۸ و دیگری سال ۱۳۴۰ شمسی هجری با سعی و اهتمام مؤسسه انتشارات احمد علمی و مظاهر مصفّا انتشار یافتهاند، آماده کرده شده است. ولی در رفت کار ما از روی ضرورت به دیگر نشریههای ایرانی کلیات شیخ، از جمله انتشارات شرکت اقبال و سازمان انتشارات «جاودان» مراجعت کردهایم. متن بوستان که استاد عینی ترتیب داده است و منتخب کلیات سعدی که عبدالسلام دهاتی و ابراهیم علیزاده به چاپ رساندهاند، همیشه مورد نظر و استفاده بود.»
ادبیاتشناس تاجیک شریفجان اسرافلنیا، یکی از مرتّبان کتاب شرح منتخب گلستان که برای دانشآموزان مدارس متوسطه تاجیکستان تهیه شده، در پیشگفتار آن گلستان سعدی را بهترین اثر مفید جهت تربیّت و تأدیب نسل جوان میداند و مینویسد: «بزرگی گلستان، پیش از همه، در آن است که کتاب مجموعه بینظیر اخلاقی و تربیتی بوده، عصرها همچون مکتب تربیت خدمت نموده و این است که مؤلف آن در فرهنگ ما همچون معلم اخلاق شهرت یافته است. در این کتاب چگونگی آداب هر سنوسال، هر کسبوکار و هر طبقه جامعه به طور بسیار ظریف بیان شده و طریق کمال معنوی انسان و راه تربیّت درست جمعیت طرحریزی گشتهاست.»
در سال ۲۰۱۴ عابد شکورزاده، ادیب تاجیک شرح گلستان را بر پایه معتبرترین شروح نوشته شده بر آن، تهیه و تدوین نمود که از سوی اهالی ادب مورد استقبال گرم قرار گرفت. موصوف در سال ۲۰۲۲ کتاب شرح بوستان سعدی را تهیه و در انتشارات انسیکلوپدیه ملّی تاجیک منتشر نمود. وی شرح خود را در قیاس با نسخههای معتبر که طی نیم قرن اخیر از سوی دانشمندان معروف ایرانی حسین استاد ولی، محمّدعلی ناصح، محمّدعلی فروغی، بهاءالدّین خرّمشاهی و محمّد خزاییلی در تهران به نشر رسیدهاند، تهیه کرده است. از ویژگیهای دیگر شرح شکورزاده بخش کشفالابیات بر حسب حرف اوّل است. یعنی بر اساس ترتیب حروف الفبای سیریلّیک کلمات اوّل هر بیت بوستان آورده شده و در کنار آن شماره بیت ثبت شده است.
دانشمندان تاجیک اعلاخان افصحزاد، کتاب «در صف بزرگان »(۱۹۸۶)، دکتر شاکر مختار، کتاب «ادبیات تاجیک در فرانسه» (۱۹۸۵)، «فرانسه سعدی میخواند» (۱۹۸۷، با زبان روسی) در زمینه سعدی و آثار او تألیف نمودهاند.
میتوان گفت آموزش و تحقیق آثار سعدی در تاجیکستان به بیش از هشتاد سال میرسد و اوّلین اقدامها در این زمینه از سوی استاد صدرالدّین عینی، بنیانگذار ادبیات نوین تاجیک صورت گرفتهاند. میتوان گفت تمامی آثار سعدی در تاجیکستان با خطّ سیریلّیک منتشر و حتّی به دو اثر معروف او، گلستان و بوستان شرحهای مفصل از سوی محقّقان این خطّه نوشته شده است.
خوانندگان معروفی بر غزلهای بلبل بوستان ادب فارسی آهنگ بسته و آنها را میخوانند که مردم بیشتر این سرودهها را حفظند. چندین خیابان و کوچه در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان و دیگر شهرها نام سعدی شیرازی را دارند و تاجیکان زیادی نام سعدی را بر فرزندانشان گذاشتهاند. همچنین، رادیو و تلویزیون تاجیکستان بارها محافل گلستانخوانی و بوستانخوانی را انجام داده و آثار سعدی در سلسله کتابهای «اختران ادب» که فراگیر بهترین آثار بزرگان ادبیات فارسی است، جای داده شده است.
شاه منصور شاه میرزا
منبع: ایبنا