در حوزه مکتوبات اسلامی یکی از صاحبان اندیشه که آثار با ارزشی را از خود به یادگار، و نقشی پر معنا گذاشته است، عالم برجسته استاد عبدالحسین حائری است. او که در خاندان علم و اجتهاد پرورش یافت، با پژوهش در فرهنگ اسلامی توانست با نگاه موشکافانه در این حوزه به سامان و احیای متون گذشته پرداخته، و آثار گران سنگی را ارائه نماید. آنچه که در پژوهش های استاد حائری جلب نظر می کند، نگاه عمیق ایشان به باز نویسی تاریخ علم و تمدن اسلامی با استناد به منابع و اسناد میراث فرهنگ و تمدن اسلامی است، لذا با این توجه به فهرست نگاری و پژوهش نسخه های خطی پرداخته اند، و ما حصل آن ایجاد شیوه و فلسفه ای خاص در این عرصه است، که باز خورد هایی از کلام و روش ایشان در این پژوهش بررسی شده است.
مقدّمه:
کتابشناسان، نسخه شناسان و دانشمندان علوم اسلامی سالیان درازی را صرف نگهداری و فهرست نگاری گنجیته های معنوی اسلامی( نسخه های خطی) کرده اند. که ما حصل آن شکوفایی علم، فرهنگ و اندیشه در سرزمین های اسلامی است. مکتوبات دست نویس همواره نقش مهمی در شکل گیری آراء مذهبی، فرهنگی و عقلی در جامعه ایفا می کند، و نزد فضلا و نسخه شناسان دارای جایگاه برجسته ای است. لذا شناخت و فهرست نگاری این نسخ خطی که در کتابخانه های بزرگ جهان نگهداری می گردد، دارای ارزش والایی است.
خردمندان آگاه در این سرزمین توانسته اند ، شناسنامه ای جاودان از ویژگی های دینی، معنوی، عرفانی، علمی و هنری را از میان نسخه های خطی عمیق و غنی سرزمین های اسلامی بازگو نمایند. در بررسی فهرست نگاران و نسخه شناسانی که به طور گسترده در این راه قدم برداشته است، می توان از استاد عبد الحسین حائری ذکر نمود. که جدا از معرفی نسخه های خطی ، با پژوهش و تفحص در نسخه های خطی، و زندگی و آثار عالمان و مؤلفان ویژگی های گسترده تری در رابطه با نسخه های خطی را باز شناخته اند.« حائری در فهرست نگاری صاحب سبک و ژرف نگر است و بدین سبب، فهارس تألیفی او در میان دیگر فهارس کتابخانه های ایران، مورد تحسین دانشمندان سراسر گیتی واقع گردیده، و از این روی به جرأت می توان وی را در فنّ فهرست نگاری، یگانه زمان خود خواند»(مددی،۱۳۸۰،ص ۱۵).
شیوه استاد حائری در فهرست نگاری مرجعی بی همتا است، که بسیاری از نسخه شناسان آن را تایید کرده اند، بطوریکه ریشارد(۱۳۸۰ )در همایش بزرگداشت حائری ایشان را یک مرجع در فهرست نویسی می داند، برای اینکه از هر نظر ابعاد کتاب را در نظر می گیرد، چه متن، چه حواشی، چه جلد و چه علامت های مختلف؛ همیشه برای او چیز خیلی مهمی بوده، و تمام فهرست نویسان باید این مدل عظیم را اجرا نمایند(ریشارد، حبیبی، ۱۳۸۰، ص ۲۳۴).
استاد حائری(۱۳۵۹) در باب تاریخ علم در نسخ خطی آورده اند:« کار فهرست نگاری، کتاب شناسی و نسخه شناسی کتاب های خطی؛ این بزرگترین منابع و اسناد میراث فرهنگ و تمدن اسلامی؛ از خط و هدف اصلی خویش کنار مانده، در قالب وظیفه ای خشک و شغلی از مشاغل برای تأمین زندگی در آمده است. به دور از محتوی و روح واقعی و بدون حصول نتیجه اصلی و اساسی. اگر به این نکته توجه کنیم، که بزرگترین عامل عقب ماندگی مسلمانان و این احساس نیاز مبرم عملی که در خویش به دیگران- به غرب پیشرفته- احساس می کنند، همانا این از خود فراموشی است که گریبان گیر آنان شده و علت اساسی آن هم نا آگاهی و بی خبری ایشان از میراث عظیم فکری بی مانند خویش و از آثار و افکار پیشرفته و کوشش های درخشان دانشمندان مسلمان قرن های گذشته است، که این اعتقاد ناآگاهانه را در اذهان عامه مردم ممالک اسلامی بوجود آورده، که خبرها همه در غرب است، و در شرق مسلمان خبری نیست. و اگر ملاحظه می کنیم بیشتر افراد مردم ما که ممکن است، چند نام از مخترعان و مکتشفان و نوآوران را به یاد داشته باشند، در میان نام هایی که به یاد دارند نام اسلامی یا هیچ نیست و یا بسیار اندک و ناشیانه است.
در نتیجه به اهمیت، اولویت و لزوم آشنایی وسیع و دقیق عموم مسلمانان با آثار و افکار دانشمندان مسلمان و خدمات ارزنده ای که قرن ها پیش از دیگر ملل به پیشرفت فرهنگ و تمدن بشری انجام داده اند، و آگاهی تمام طبقات خاصه دانش آموزان و دانشجویان با سیر حقیقی تاریخ علوم و نیز به اهمیت و حساسیت نقش کارشناسان کتاب شناس که در واقع پایه ریزان تاریخ و سیر علوم اند، پی می بریم»(حائری،۱۳۵۹).
زندگینامه:
استاد عبدالحسین حائری فرزند حجت الاسلام میرزا احمد حائری در تاریخ ۱۳۰۶شمسی در قم دیده به جهان گشودند. ایشان نوه دختری آیت الله حاج شیخ عبد الکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم می باشند. ابتدا به تحصیل دروس حوزوی در قم پرداخته و در ۲۴ سالگی به درجه اجتهاد نائل شدند، و از آیات عظام خوانساری، حجت و صدر اجازه اجتهاد دارند. سپس در سال ۱۳۳۰ به تهران مهاجرت و در کتابخانه مجلس مشغول به کار شدند. و از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۰ همزمان در لغت نامه دهخدا همکاری داشته اند، و از سال ۱۳۵۴ ریاست کتابخانه را بر عهده ایشان قرار دادند. از آثار و تألیفات مهم ایشان می توان به:
تصحیح تبصره العوام، سید مرتضی داعی رازی.
تصحیح و تحشیه تبصره المتعلمین علامه حلی.
تقریرات کامل مبحث ارث زوجه، از خارج فقه آیت الله بروجردی.
هفده مجلد فهرست تخصصی نسخ خطی کتابخانه مجلس.
نظارت بر ششجلد فهرست کتابخانه مجلس، تجدید نظر و اصلاحات و حواشی بر دو جلد از فهرست های نوشته شده قبلی کتابخانه مجلس.
سه جلد از حرف« ز» لغتنامه دهخدا.
اندیشه های حائری در فهرست نگاری:
حائری در طی ۵۰ سال کتاب شناسی نسخ خطّی کتابخانه مجلس، در حدود ۲۳ جلد ازفهرست های مجلس را تألیف یا نظارت داشته است. و توانسته بخشی از اندیشه های خویش را در آنها پیاده نماید، که ماحصل آن شیوه ای خاص در پژوهش و فهرست نگاری نسخه های خطی است. که بر گرفته از منطق عملی خاصی است. و بخش هایی از آن در هفتادمین کنفرانس ایفلا در آرژانتین توسط شکر اللهی(۲۰۰۴) بیان شده است.
آنچه پایه نگرش خاص استاد حائری به فهرست نگاری است، و باید به نام ایشان ثبت گردد نظریه« باز نویسی تاریخ علم در اسلام به دست مسلمین بر اساس بازشناسی نسخ خطی است که اساس و دستمایه اصلی تاریخ علم» است، و تنها با این مواریث است که از لابه لای اوراق فرسوده می توان تاریخ علم ناب را بیرون کشید. پس فهرست نویس باید بر این باور به نگارش فهرست بپردازد، که قسمت عمده مجهولات تاریخ علم و حلقات مفقوده آن با تأنّی در مخطوطات ناشناخته کشف می شود، و در صورت رعایت آن تاریخ روشن تری از علم خواهیم داشت، و یقیناً بسیاری از نکات مبهم تاریخ با کشف همین مجهول المؤلّف ها آشکار می گردد. و امّا شیوه عملی: استاد در فهرست نویسی به غایت دقیق است، و هیچ مطلب زائد بر وظیفه کتابشناسی در فهرست ایشان یافت نمی شود، اساساً استاد در تعریف فهرست نویسی می گوید: اساس فهرست، شناختن عنوان صحیح کتاب و دست یابی به عنوان مؤلّف است و فهرست نگار، وظیفه ای جز کشف این دو عنوان ندارد و تمام مشقّات در جهت کشف همین دو مطلب است، و باقی مسائل ذیل این دو عنوان قرار می گیرد. ممکن است محقّق یک ماه تمام وقت به کار برد و حاصل کارش فقط دو سطر باشد(طباطبایی بهبهانی،۱۳۸۱، ص۸-۱۶).
حائری(۱۳۷۹) فهرست نگاری را شامل اول ثبت کتاب، و دوم کتاب شناسی و نسخه شناسی می داند. ایشان اعتقاد دارد، فهرست نگار آنچه را که لازم است، یعنی اسماء واقعی کتب را پیدا و روشن کند، و مشخص کند مؤلف هر کتابی کیست، و توضیح دیگری هم لازم نیست؛ مگر اینکه مؤلف ناشناس باشد. حائری بعد از آن هدف غایی فهرست نگاری را عبارت از شناختن میراث عظیم ملی، ایرانی-اسلامی و شناسایی دقیق کتب و مؤلفین آنها می داند( حائری، ۱۳۷۹). استاد از نظر کتاب شناسی بدین صورت اشاره دارند که مؤلف، موضوع و مطالب را بشناسد و بداند که از چه مآخذی در آن نقل شده و ابواب و عناوین کتاب چیست. یعنی کتاب شناسی خلاصه می شود: در شناختن کتاب و مؤلف( حائری، ۱۳۷۱،ص ۵۹). و نسخه شناسی عبارت است از شناختن نوع جلد ، کیفیت و نوع کاغذ ، نوع خط ، تعداد صفحات و تعداد سطور هر صفحه . در گذشته به دلیل کمبود کاغذ و دلایل دیگر روزهای مهم ، وقایع تاریخی و خاطرات را در حاشیه کتاب ها می نوشتند . یک فهرست نویس باید به این موارد هم توجه کافی داشته باشد( تبیان،۱۳۸۲).
از کتب راهگشای مرجعی که در زمینه نسخه شناسی بیشتر استفاده می شود را شامل سه دسته می دانند، یک دسته کتاب های مرجع کتاب شناسی، که به معرفی کتاب می پردازد، و چندان به شرح حال مؤلف نمی پردازد، و تنها نام مؤلف را با اشاره مختصری به تاریخ تولد و وفات به ترتیب الفبایی بیان می نماید، مانند: کشف الظنون، الذریعه، کشف الحجب و الاستار، ریاض العلماء و مستدرک الوسایل؛ دسته دیگر کتب بر اساس معرفی مؤلفین است، که تعداد بسیار زیاد دارند مانند: اعلام زرکلی و معجم المؤلفین و امل الامل، و دسته سوم کتاب هایی را شامل می شوند که به تاریخ علم می پردازند، و نه براساس نام کتاب و نه مؤلف تقسیم بندی می شوند؛ بلکه بر اساس علومی که در اسلام هست، تقسیم بندی کرده اند. و زیر هر علم، علمای هر علم و کتاب های او را معرفی کرده اند، مانند مفتاح السعاده، شقائق النعمانیه تالیف طاشکوپری زاده را می توان نام برد( عتیق، ۱۳۸۰)
اندیشههای حائری در بررسی متون:
از نواقص امروز جوامع اسلامی عدم شناخت تاریخ علم در تمدن اسلامی است، که برای احیای فکر مسلمانان و حیات دوباره علمی شان می توان از طریق نگارش تاریخ علم بدان دست یافت. لذا با شناسایی آثار علما و کتاب شناسی آنها تاریخ علم مسلمانان را می توان تنظیم نمود. در تحقیق و چاپ کتاب هایی که در زمینه علوم مثبت تجربی و سرو کار با زندگی دارد و مربوط به ریشه های حیاتی است، احیا و مؤلفان آن ها شناسایی گردند.
در تصحیح اولین قدم پیدا کردن صحیح ترین نسخه است، با گردآوری نسخ متعدد، تصحیح از قدیمترین آغاز می شود، و اگر متن از علوم حدیث یا فقه است، حتما متنی انتخاب می شود، که بر شیخی یا یک شخصیّت علمی خوانده شده باشد. در متن بدون تصرّف، آسان خواندن آن فراهم شود، در تحقیق متن، واقعیّت را نشان بدهد، و خواندن آن را برای خواننده آسان کند، و از قواعد سجاوندی استفاده نماید. سپس اختلاف نسخه را پایین متن آورده، و اگر متنی حدیثی، فقهی، تفسیری، تاریخی و ادبی است، که استشهادداتی دارد؛ باید استخراج و مآخذ را پیدا و [رفرنس] چاپ و صفحه آن را درج نماید. باید اختلاف نسخ را تا آن قدری که موجب اختلاف معنوی می شود، بیان نماید، و لزومی ندارد همه اختلافات را ذکر کند؛ مگر آنکه متن ویژه ای همچون متن ادبی فارسی است، پس باید اختلافات لفظی را نیز ذکر کند(حائری، ۱۳۶۹)
مقالات و کتب ارائه شده توسط استاد حائری نشانه هایی از اشراف کامل ایشان را در این حوزه نشان می دهد. ایشان با توجه خاص در نسخه های خطی چون متن و یادداشت های حواشی نسخ توانسته اند به نکات عمیقی برسند، که در چشم پژوهشگران دیگر کمتر به چشم می آید. مانند: مقاله ایشان با عنوان« منتهی الإدراک فی تقاسیم الأفلاک» ارائه شده در نامه بهارستان در دفتر ۶ با نگرش به یادداشت های نسخه، و سرگذشت مؤلف، کاغذ و خط به اثبات قدمت و محتوا نسخه پرداخته است. یا در مقاله« سفینه تبریز کتابخانه ای بین الدفتین» ارائه شده در نامه بهارستان به ذکر و بررسی مؤلفان، شعرا و دانشمندان تبریز که در این نسخه خطی آمده- و در مراجع و مآخذ متداول دیگر یاد نشده است- پرداخته اند.
منابع:
تبیان(۱۳۸۲)، “مصاحبه: آقای عبدالحسین حائری ( چهره های ماندگار)”، لینک سایت: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=4815، تاریخ درج: پنج شنبه ۴/۱۰/۱۳۸۲ تاریخ دسترسی:۲۸/۵/۱۳۹۲٫
حائری، عبدالحسین(۱۳۵۹)، فهرست کتابخانه مجلس شورای اسلامی شماره ۲(سنای سابق)(جلد دوم)، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
حائری، عبدالحسین(۱۳۶۹)،” گفتگو با استاد عبد الحسین حائری” آینه پژوهش، تهران: شماره۲، مرداد و شهریور،ص ۶۵-۷۶٫
حائری، عبدالحسین(۱۳۷۱)،” کتاب های خط: هر برگ، یک سند” ادبستان فرهنگ و هنر، تهران: شماره۳۳، شهریور،ص ۵۸-۶۱٫
حائری، عبدالحسین(۱۳۷۹)،” فهرست نگاری نسخه های خطی به روایت استاد عبد الحسین حائری” پیام بهارستان، تهران: شماره۱، بهمن ،ص ۶-۸٫
ریشارد، فرانسیس. حبیبی، حسن(۱۳۸۰)،” اخبار: بزرگداشت حامیان نسخ خطی (مراسم تجلیل و گرامیداشت استاد عبدالحسین حائری)” نامه بهارستان، تهران: شماره۴، پاییز و زمستان،ص ۲۳۳-۲۳۹٫
شکراللهی، احسان الله(۱۳۸۹)،” گفت و گو با استاد عبدالحسین حائری” کتاب ماه کلیات، تهران: شماره ۱۵۶،آذر، ص ۴-۱۳٫
طباطبایی بهبهانی، محمد(۱۳۸۱)، فهرست نسخه های خطی کتابهای اهدایی سیّد محمد صادق طباطبایی، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
عتیق، ساعده(۱۳۸۰)،” معرفی مهمترین کتاب های مرجع در کتاب شناسی نسخه های خطی از نگاه استاد عبد الحسین حائری” پیام بهارستان، تهران: شماره ۷، آبان،ص ۱۹-۲۲٫
مددی، سهل علی(۱۳۸۰)، حدیث عشق(نکته ها، گفتگوها و مقالات استاد عبد الحسین حائری)، تهران: کتابخانه موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی.
نویسندگان: حسن علی فریدونی و وحید توسلی