کد خبر:22447
پ
Neshast-26-4-b

اين ترجمه ها، گنج واژه اي شگفت آور، براي زبان فارسي است

دكتر علي‌ رواقي : اين ترجمه ها، يك گنج واژه اي عجيب و شگفت آوري براي زبان فارسي است كه هيچ كتابي در زبان فارسي، نه شاهنامه، نه بيهقي و نه متون ديگر ما، به توانمندي ترجمه هاي قرآن و فرهنگنامه هاي عربي به فارسي نيستند.

ميراث مكتوب- دكتر علي‌ رواقي در نشستي با عنوان «برگرداني‌ كهن‌ از قرآن‌ كريم‌» گفت: اين ترجمه ها، يك گنج واژه اي عجيب و شگفت آوري براي زبان فارسي است كه هيچ كتابي در زبان فارسي، نه شاهنامه، نه بيهقي و نه متون ديگر ما، به توانمندي ترجمه هاي قرآن و فرهنگنامه هاي عربي به فارسي نيستند.
وي در ‌بيست و ششمين نشست مركز پژوهشي ميراث مكتوب كه روز دوشنبه 14 دي ماه 83 در اين مركز برگزار شد، افزود: هر كدام از ترجمه هاي قرآن، يك رنگ و بوي ويژه اي دارد كه متفاوت است با هم، يعني هر كدام از اين ترجمه ها را كه نگاه كنيد با ترجمه ديگر متفاوت است. حالا اين هم متاثر از ساخت ذهني و فكري و انديشه اي مترجم خواهد بود و هم حوزه زباني اش. من متوجه شدم كه تفاوت هاي ترجمه، فقط و فقط در نوع نگرش مترجم نيست، بيشتر حوزه زباني و جغرافيايي آن مطرح است. بعد از سالها كار در زمينه ترجمه هاي قرآن، متوجه شدم كه حوزه هاي زباني قرآن، حدود 6 حوزه است كه يكي از آن حوزها، همين ترجمه قرآن است كه اگر بخواهم دسته بندي كنم، ترجمه تفسير طبري را مي شود فرارودي يا ماورالنهري دانست، ولي بسياري از كتابها را با همين ويژگي هاي زباني مي شود شناخت از جمله كتاب لسان التنزيل كه مربوط به حداقل حوزه ماورالنهر است. ترجمه ديگر قرآن قدس كه مربوط به حوزه سيستان است و كشف الاسرار كه مي تواند به حوزه هرات نسبت داشته باشد. بنابراين هركدام از اين ترجمه ها، بوي و رنگ متفاوتي دارد.
وي ادامه داد: بنده هيچ جا قيد نكردم كه اين كتاب، از قرن دهم است، مگر نسخه را. نسخه از قرن دهم است، ولي از شباهت هاي واژگاني متن با تفسير سورآبادي نوشتم و به گونه اي هم گفتم مطابق سنت ترجمه، اگر هم مترجمي در دوره هاي بعد از اين استفاده كرده باشد، از سنت ترجمه كه توجه به ترجمه هاي پيشين است، بهره برده، ولي مجموعا كتاب بايد متاثر از ساختار ترجمه در تفسير سوره آبادي يا ترجمه و قصه هاي قرآن باشد كه استاد شادروان دكتر يحيي مهدوي و دكتر مهدي بياني اين را تصحيح كردند.

ترجمه هاي ديگر هركدام از نظر ساختار واژگاني هم با همديگر متفاوت است. درست است كه از يك ترجمه به جهت و سواسي كه مترجم داشته و ترسي كه از پاسخ آن جهاني داشته، سعي كرده برابر گذاري كند، ولي هيچ وقت ترجمه ها به زبان فارسي نيست. ترجمه ها هميشه تحت الفظي است از آيات قرآني. به اين جهت، ما در ترجمه هاي مختلف برابر گذاري هايي داريم. متن قرآن در فرهنگ نامه قرآني آماده شده و بر اساس 16 ترجمه قرآن، برابر يك كلمه قرآني ما حدود 10 – 8 – 12 و گاه 2 – 3 – 4 تا برابر قرآني را مي بينيم، يعني اين توانمندي زبان فارسي و توش و توان زبان فارسي را در برابر واژگان قرآني مي رساند. اگر توجه به برابر ها بشود، خود اين برابر ها براي حوزه شناسي زبان ترجمه ها، راهنماست. مثلاً هيچ حوزه اي ساختار صرفي قرآن قدس را ندارد، حوزه ها در كاربرد مصادر بسيط، با حوزه هاي ديگر متفاوت اند. حوزه ها در به كار گيري پسماندها، متفاوت اند و به اين جهت، خواننده مستقلاً نمي تواند با خواندن يك ترجمه به محتوا و برداشت هاي مختلفي كه در ذهن و انديشه مترجم دست يابد، براي اينكه آن ذهنيتي كه او داشته و انديشه اي كه در ذهنش بوده، در ترجمه منتقل نشده است.
دكتر رواقي افزود: تفسير طبري، يك ترجمه تفسيري است. دولتي كه دولت ساماني ساخت براي اينكه اين غله هاي مختلف ذهني و فرهنگي را پوشش بدهد و به گونه اي انتخاب بشود كه همه كس بپسندند. اين يك كار خيلي ظريفي بود كه سامانيان براي همه اقشار مردم از هر مذهبي انجام دادند و بيشتر هم، به اين جهت، سراغ صورت هاي روايي نرفتند. متاسفانه تا حالا ترجمه اي هم به گونه زباني فارسي فرارودي يا ماوراالنهر چاپ نشده، يعني يك مجموعه واژگان كاربردي آن حوزه را در آن دوره داشته باشد، جز همين كتابي كه استاد دكتر محقق به نام لسان التنزيل فراهم كردند. به هر حال اگر يكي مي خواهد درباره شاهنامه داوري كند حتماً بايد كار دقيقي و اسدي و ديگر كارها را خوانده باشد، حتي نظامي را خوانده باشد تا بتواند بگويد شاهنامه چه مزيتي دارد، اگر نه، شاهنامه به نفسه خودش نمي تواند گوياي آن همه هنر فردوسي باشد ، هر چه كتاب هاي ديگر ي مثل برزو نامه و اينها چاپ مي شود، ما اهميت و ارزش كار فردوسي را بيشتر مي شناسيم و به همين ترتيب هست ترجمه هاي قرآن. هر ترجمه اي مربوط به يك حوزه مي تواند باشد. ترجمه هاي مختلفي مثلاً فرارودي و ترجمه ماوراالنهر، فقط مربوط به يك حوزه نيست كه ممكن است  مربوط به بخارا، سمرقند و حوزه هاي ديگر زباني، فرغانه، اسپرنگي و قريشي باشد. اين ترجمه ها، يك گنج واژه اي عجيب و شگفت آوري براي زبان فارسي است كه هيچ كتابي در زبان فارسي، نه شاهنامه، نه بيهقي و نه متون ديگر ما، به توانمندي ترجمه هاي قرآن و فرهنگنامه هاي عربي به فارسي نيستند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612