میراث مکتوب- به مناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب (۱۹ اردیبهشتماه) گفتوگویی با دکتر محمّدرضا ابوئی مهریزی، دربارۀ سابقۀ آشنایی و همکاری ایشان با مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و ارزیابی وی از فعالیتهای این مؤسسه انجام شده که متن آن را در ادامه میخوانید.
لطفاً معرفی کوتاهی از خودتان بنویسید.
بندۀ کمترین، محمّدرضا ابوئی مهریزی فرزند محمّدعلی، متولّد هشتم دی ماه سال ۱۳۴۹ هجری خورشیدی برابر با بیست و نهم شوّال سنۀ ۱۳۹۰ هجری قمری در تهران هستم. تحصیلات بنده در رشتۀ تاریخ ایران در دوران اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران بوده و اکنون عضو هیأت علمی گروه تاریخ اسلام در دانشگاه بینالمللی اهل بیت علیهمالسلام در تهران میباشم.
از چه زمانی با مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب آشنا شده و همکاری میکنید؟
آشنایی بنده با مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به سال ۱۳۸۴ باز میگردد و از آن زمان به تدریج زمینۀ همکاری بنده با این مؤسسه آغاز گردید.
از نظر شما این مؤسسه، چه دستاوردهایی داشته است؟
خوشبختانه با توجه به دانش وسیع، ذوق کثیر و اهتمام جدّی اولیای محترم مؤسسۀ میراث مکتوب نسبت به شناسایی، پژوهش، تصحیح و انتشار متون فارسی و عربی در حوزۀ علوم و معارف مختلف، مؤسسه مزبور تاکنون توفیق فراوانی در این مهمّ داشته است. و علاوه بر انتشار حجم قابل توجه از انتشار متن تصحیح شدۀ متون، موفّق به انتشار عکسی نسخ خطی شاخص و پراهمیت فراوانی گشته است که دستاورد مهمی در جهت تسهیل پژوهشهای علمی، ادبی، تاریخی و نسخهشناختی محسوب میگردد.
نقاط قوت و ضعف مؤسسه را چه میدانید و چه پیشنهاداتی برای بهتر شدن عملکرد مؤسسه دارید؟
همانطور که بیان گردید، انتشار عکسی نسخ خطی شاخص و بعضا منحصر به فرد از نسخههای موجود در کتابخانههای ایران و جهان از مزایا، نقاط قوّت و جهات درخشان کار مؤسسۀ میراث مکتوب بوده است. کاری که باید کما فی السابق و با جدّیت دنبال شود.
چاپ و انتشار چندین نشریۀ تخصّصی با رویکرد نسخهشناختی در این مؤسسه همچون آینۀ میراث و گزارش میراث که حاوی دریافتها و پژوهشهای جدید در این حوزه میباشند، از دیگر مزیّتها و فواید فعالیتهای پربار این مؤسسه میباشد.
لکن به طور طبیعی ملاحظاتی هم مطرح است که امید میرود توجه به آنها به بهبود کار مؤسسه کمک نماید. به نظر میرسد محتوا و ساختار بعضی مقالات مجلّۀ وزین آینۀ میراث به مداخل دانشنامهای بیشتر شباهت دارد تا مقالات پژوهشی. سقف حجمی که در شیوهنامۀ مجلّۀ مزبور برای مقالات آن در نظر گرفته شده، اندک است و تناسب چندانی با فضای مطلوب جهت پروراندن موضوعات پژوهشی ندارد و لازم است این حجم دستکم تا ۱۵۰۰ یا ۲۰۰۰ کلمۀ دیگر ارتقا یابد. تأکید مجلّه بر اولویت نقد و بررسی نسخ قرون نخستین هجری و اقبال اندک نسبت به نسخ قرون متأخّر نیز اشکال دیگری است که بیش از آنکه کارگشا باشد باعث ایجاد محدودیت در مسیر شناسایی و بررسی نسخ دوران متأخّر از جمله دوران تیموری، صفوی و قاجار است که در نوع خود نمیتوان از اهمیت آن چشمپوشی کرد.
در پایان ضمن تقدیر و تشکر از زحمات ارزشمند اولیای محترم مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به ویژه مدیر بزرگوار آن مؤسسه، جناب آقای دکتر اکبر ایرانی و جمع همکاران فاضل و دانشمند ایشان، از درگاه پروردگار جهانیان، بالاترین توفیقات را برای اولیای محترم آن مؤسسۀ وزین و ارزشمند، جهت استمرار خدمات درخشان و ستایشبرانگیز ایشان در خدمت به فرهنگ و ادب ایرانزمین آرزو میکنم.