کد خبر:39815
پ
کوروش کمالی سروستانی

آفرینندۀ دوبارۀ زبان

میراث مکتوب- یکم اردیبهشت‌ماه، روز آغاز نگارش کتاب «گلستان» را روز سعدی نامیده‌اند؛ شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری، ملقب به «استاد سخن» و «شیخ اجل» که در کنار بزرگانی چون حافظ، فردوسی، خیام، مولانا و نظامی از قله‌های ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود و آوازه هنر او در تمام اعصار در بسیاری از مناطق جهان پراکنده […]

میراث مکتوب- یکم اردیبهشت‌ماه، روز آغاز نگارش کتاب «گلستان» را روز سعدی نامیده‌اند؛ شاعر پرآوازه قرن هفتم هجری، ملقب به «استاد سخن» و «شیخ اجل» که در کنار بزرگانی چون حافظ، فردوسی، خیام، مولانا و نظامی از قله‌های ادبیات فارسی به‌شمار می‌رود و آوازه هنر او در تمام اعصار در بسیاری از مناطق جهان پراکنده است.

اردیبهشت‌ماه شیراز رشک‌برانگیز است و به‌روایتی سعدی، «گلستان» و «بوستان» را در اردیبهشت‌ماه سال‌های ۶۵۵ و ۶۵۶ هجری سروده است. چنان‌که در دیباچه گلستان آمده است: «در فصل ربیع که صولت برد آرمیده بود و ایام دولت ورد رسیده». در همین دیباچه، سعدی بیت الهام‌بخش «اول اردیبهشت‌ماه جلالی» را نیز آورده است. به‌همین دلایل، پیشنهاد نامگذاری اول اردیبهشت‌ماه به‌نام سعدی از سوی کوروش کمالی سروستانی، مدیر مرکز سعدی‌شناسی ایران با اجماع ادیبان و پژوهشگران روبه‌رو شد و در سال ۱۳۷۶ اعلام و نخستین مراسم بزرگداشت یادروز سعدی در اول اردیبهشتماه ۱۳۷۷ در آرامگاه سعدی با حضور گسترده سعدی‌شناسان، سعدی‌پژوهان، سعدی‌دوستان و هنرمندان برگزار شد. مراسمی که از آن زمان تاکنون هرساله به‌همت این مرکز گرامی داشته می‌شود.

آن‌چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگویی است با مدیر این مرکز، کوروش کمالی سروستانی در مورد فعالیت‌های این مرکز، همچنین در مورد سعدی.

*می‌خواهم پیش از سخن گفتن از سعدی، به مناسبت بودن‌مان در روز بزرگداشت او، کمی از مرکز سعدی‌شناسی ایران که می‌دانیم به منظور مطالعه، نقد، بسط، شناختن و شناساندن ویژگی‌های شخصیت، آثار، دوران تاریخی و اجتماعی سعدی در شیراز راه‌اندازی شد، بگویید و در نگاهی موجز به سال‌های فعالیت این مرکز به نقاط عطف آن اشاره کنید.

نخستین یادروز سعدی در اول اردیبهشت‌ماه ۱۳۷۷ در شیراز برگزار شد؛ روزی که به یمن خوبی‌ها و زیبایی‌های اندیشه سعدی چون شعر و نامش جهانگیر شد. مرکز سعدی‌شناسی ایران نیز هم‌زمان با برگزاری این یادروز به جهت مطالعه تخصصی سعدی شکل گرفت. یکی از نقاط عطف فعالیت این مرکز انتشار مجموعه مقالات سعدی‌شناسی بود. مقالاتی که از سال ۱۳۹۵ به فصلنامه سعدی‌شناسی تغییر‌ شکل داد و رونمایی از دفتر دوازدهم آن بخشی از برنامه‌های علمی یادروز سعدی در اول اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۳ است.

طرح دیگری که طی همه این سال‌ها در مرکز سعدی‌شناسی دنبال شده، طرح تدوین دانشنامه سعدی است که امیدواریم سال آینده منتشر شود. ازجمله دیگر فعالیت‌های مرکز، برگزاری دهه سعدی‌شناسی در سنجش با شاعران بزرگ جهان بود که همایش سعدی و پوشکین در تهران و مسکو در سال ۱۳۹۱، سعدی و یونس امره در تهران و آنکارا در سال ۱۳۹۲، سعدی و سروانتس در تهران و مادرید در سال ۱۳۹۳، سعدی و متنبی در عراق، لبنان و کویت در سال ۱۳۹۴، سعدی و کنفوسیوس در تهران و پکن در سال ۱۳۹۵ و سعدی و ویکتورهوگو در پاریس در سال ۱۳۹۶ را دربرگرفت.

این نشست‌های علمی‌فرهنگی با همکاری مؤسسه شهر کتاب در کشورهای گوناگون و تهران و شیراز برگزار شد. چاپ آثاری در مورد سعدی ازجمله «سعدی شیرین‌سخن»، «کلیات سعدی» (براساس تصحیح محمدعلی فروغی و با همکاری انتشارات هرمس) و… از دیگر فعالیت‌های این مرکز است. در کنار این‌ فعالیت‌ها می‌توان به خوشنویسی آثار سعدی و برگزاری نمایشگاه‌های متعدد ازجمله نمایشگاه «سی‌سال با سعدی» با آثار استاد یدالله کابلی اشاره کرد.

شکل‌گیری هیئتی علمی برای تصحیح آن دست از نسخه‌های خطی آثار سعدی که زمان پیدایش‌شان به بعد از انتشار کلیات سعدی با تصحیح استاد فروغی برمی‌گشت نیز ازجمله دیگر فعالیت‌های این مرکز بوده است. هیئتی متشکل از زنده‌یاد اکبر نحوی، اصغر دادبه، فرح نیازکار و… که تصحیح کلیات سعدی را آغاز و به جمع‌آوری نسخ خطی از آثار سعدی در کتابخانه‌های سراسر جهان اقدام کردند و با جمع‌آوری بیش از ۴۰۰ نسخه، ۱۵ نسخه را برگزیده و کار را پیش بردند.

*می‌دانیم که مرکز سعدی‌شناسی مؤسسه‌ای فرهنگی و پژوهشی با اهداف فرهنگی و مقاصد غیرتجاری، غیرسیاسی و غیرانتفاعی است. همکاران و همراهان شما در این مسیر چه کسانی بوده‌اند، به‌ویژه به لحاظ مالی احتیاجات این مرکز چگونه تامین می‌شود؟

مرکز سعدی‌شناسی تا به حال از هیچ مرکز دولتی‌ای بودجه پژوهشی دریافت نکرده است و بودجه امور پژوهشی به صورت شخصی تامین می‌شود اما برای برگزاری سالانه مراسم یادروز سعدی معمولاً از همکاری سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی، همچنین اداره‌کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک گرفته می‌شود.

*بسیاری با این نظر محمدعلی فروغی موافقند که زبان فارسی امروز ما بیش از هر شاعر دیگری از زبان سعدی تاثیر پذیرفته است و ما به زبانی شبیه زبان سعدی سخن می‌گوییم. آیا با این نظر موافقید؟

یکی از ویژگی‌های مهم آثار سعدی علاوه بر شاعرانگی، زبان سعدی است. در نظر بگیرید که میان قرن چهارم و شاهنامه فردوسی تا قرن هفتم و سعدی شیراز، ما شاهد زبانی مغلق هستیم و آن زبان روان، سهل ‌و ممتنع که در آثار سعدی می‌بینیم در آن زمان وجود نداشته است. پس کار سعدی، آفرینش زبان است و آن‌چه انجام می‌دهد به ظهور دوباره زبان و پیوند دوباره آن با مردم می‌انجامد. یکی از ویژگی‌های آثار سعدی، به‌روز‌کردن زبان است و برای همین «گلستان»؛ سفیر زبان فارسی در شبه‌قاره چون کتابی آموزشی در کنار قرآن کریم در مکتب‌خانه‌ها آموزش داده می‌شد.

این نشان‌دهنده تاثیر سعدی است و اینکه حضور او در ادبیات فارسی، معجزه‌ای چون ظهور فردوسی است. می‌دانیم که زبان قرن ششم هجری با تکرار، تقلید و تصنع آمیخته بود و سعدی است که با زبان فارسی «گلستان» را به‌مثابه شیء‌ هنری می‌آفریند. فارسی‌زبانان در «گلستان» هم خود، هم اخلاقیات‌شان را می‌یابند و نمونه‌اش چنان‌که می‌دانیم اینکه در مطالعه شادروان دکتر حسن ذوالفقاری با عنوان «فرهنگ بزرگ ضرب‌المثل‌های فارسی» ابیاتی از سعدی، چیزی بیش از ۲۱۰۰ بیت از او، با اختلافی چشمگیر نسبت به دیگر شاعران تبدیل به ضرب‌المثل شده بود. سعدی برخلاف دیگر شعرایی که در حال جست‌وجو در صنایع بدیعی بودند زبانی سهل‌‌وممتنع آفرید که اگرچه به ظاهر می‌توان چیزی شبیه آن سرود، اما در واقعیت نمی‌توان چنین کرد و این ناشی از سحر زبان سعدی است.

*در میان شاعران ایرانی سعدی مؤلفه‌های زبانی ضابطه‌مند، مصلحت‌آمیز و دقیق را نسبت به سایر شاعران نظیر حافظ، مولانا و خیام، بیشتر از خود بروز می‌دهد. در کنار این، برخی دغدغه‌های سعدی نسبت به مصالح اجتماعی را مهمترین کلید فهم متون او می‌دانند. به‌نظر شما درک دینی یا اجتماعی راه درستی برای تفسیر هنر سعدی است؟

سعدی با آفرینش غزل‌های عاشقانه، روایت‌های عارفانه، قصاید فاخر و مجالس حکیمانه، نصیحت‌الملوکی خردمندانه و رباعیات و قطعاتش هم در فرم زبان، هم در درونمایه آن به فتح اقلیم‌های گوناگون در ایران و جهان نائل آمده است و به‌عنوان شاعری، هم توانا در نظم و هم توانا در نثر با هنر بی‌بدیل خود به جایگاهی رسیده است که افصح‌المتکلمین و پادشاه ملک سخن نامیده می‌شود. اندیشه نهفته در «گلستان» و «بوستان» نشان از آن دارد که سعدی نسبت به مسائل اجتماعی دغدغه‌مند بوده است.

ما می‌دانیم که خداوند سعدی، خداوندی رحیم است و ازجمله نشانه‌هایش اینکه در دیباچه «گلستان» می‌خوانیم: «باران رحمت بی‌حسابش همه را رسیده و خوان نعمت بی‌دریغش همه‌جا کشیده. پرده ناموس بندگان به گناه فاحش ندرد و وظیفه روزی به خطای منکر نبرد.» سعدی همین بی‌حد‌واندازه بودن رحمت الهی را وظیفه حکام می‌داند و از آن‌ها طلب می‌کند. ازجمله نکات همواره مورد توجه سعدی، کم‌آزاری بوده و این توصیه‌ای است که در مجموع آثارش خطاب به حاکمان درخصوص شیوه رفتار با مردم می‌کند و بر این نکته تاکید دارد که مردم ریشه حاکمانند و آزار آن‌ها موجب سست‌شدن تنه درخت حاکمان می‌شود.

دید جهانی سعدی بازتاب‌یافته در «بنی‌آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند»، در قرن هفتم هجری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. ما می‌دانیم که گلستان سعدی برای اولین‌بار در سال ۱۶۳۴ توسط آندره دوریر به زبان فرانسه چاپ و بعد از آن تقریباً به همه زبان‌ها ترجمه شد. پس از آن کسی چون رالف والدو امرسون، شاعر، فیلسوف و نویسنده آمریکایی گفت: «سعدی به زبان همه ملل و اقوام عالم سخن می‌گوید و گفته‌های او مانند هومر، شکسپیر، سروانتس و مونتنی، همیشه تازگی دارد.»

یا ویکتور هوگو دِین خود را به عشق خود به ادبیات ایران و مشرق‌زمین با انتشار «شرقیات» ادا ‌کرد و با بهره‌گیری از مضامین سعدی در «گلستان» ‌نوشت: «همه‌چیز گذران است، شرق عظمت خود را از دست داده است‌. غرب نیز به زودی از دست خواهد داد‌. پس چه باید کرد؟ همان کاری که سعدی شیراز کرده است: باید گلستانی ساخت که باد خزان را بر ورق او دست تطاول نباشد و گردش زمان، عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نکند.»

ما می‌دانیم که گوته، نیچه، پوشکین و… نیز سعدی را هم‌فکر و هم‌دیدگاه خود می‌دانند و می‌گویند، سعدی از کلاسیک‌هایی است که در کنار کلاسیک‌های ادب جهان خوش درخشیده است و این اندیشه سعدی است که این همدلی را ایجاد کرده است.

*بعضی پژوهشگران گفته‌اند که اقبال به حافظ، امری نوپدید در دنیای معاصر ایرانی و ازجمله محصول استبداد است و در ۱۰۰ سال اخیر، روزافزون شده است. شما در مورد اقبال به سعدی چه‌ نظری دارید؟

سعدی تا دوران آغاز تجدد در ایران، شاعری بلامنازع است و همه‌چیز به سعدی ختم می‌شود. حتی سنجش حافظ نیز با سعدی صورت می‌گیرد. چون هم در نثر آموزگار زبان است، هم غزل عاشقانه را به اوج رسانده است و انقلابی در فرم آن پدید آورده است و هم در قصاید و نصیحت‌الملوک در جایگاه یک مصلح اجتماعی نشسته است. نکاتی که در آثار دیگران کمتر مشاهده می‌شود اما با آغاز دوران تجدد یکی از مواردی که متجددین نشانه می‌روند سعدی است و براساس دغدغه‌های آن‌ها که در زمان و نوع خود قابل احترام بوده، نوعی سعدی‌ستیزی شکل می‌گیرد.

پس طی آسیب‌های این دوران، سعدی در میان اذهان متجددین و روشنفکران کمتر جایی داشت اما در سال‌های اخیر آن سعدی‌ستیزی که در ادامه تبدیل به سعدی‌گریزی شد به وضعیتی تغییر شکل داده است که سعدی را دوباره ببینند. در این میان جامعه‌شناسان و مورخانی چون عباس میلانی در کتاب «تجدد و تجددستیزی در ایران» یا همایون کاتوزیان بر کارآمدی اندیشه‌های سعدی انگشت گذاشتند و تصور می‌کنم ما در حال بازگشتی دوباره به سعدی هستیم.

نرگس کیانی

منبع: هم میهن

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612