
اينک نسخه ای را اينجا معرفی می کنيم که آن را در مجموعه پرتو پاشا در استانبول (ش 617) ديده ام؛ نسخه ای که کاتب در بخشی از آن از روی خط غضنفر تبريزي مطالبی مهم و ارزشمند در حکمت نقل کرده و متضمن منتخباتی از غضنفر از فلسفه ابن سينا و نيز مطالبی و گفتارهايی از خود اوست که در آن اشاراتی می رود به ديگر تأليفات غضنفر در حکمت: از جمله اينکه او در رساله ای که نامش انوار الأفکار بوده و در اين نسخه از آن ياد می شود به آرای مخالف با مشهور حکماء پرداخته بوده است. کاتب نسخه حاضر گفتاری از غضنفر تبريزي نقل می کند که در آن غضنفر به اين کتابش اشاره می کند و آنگاه غضنفر فصولی را از کتاب المباحثات ابن سينا نقل می کند که تأييد می کرده است آنچه را او در انوار الأفکار درباره آرای متفاوت با آنچه ميان حکماء مشهور است آورده و تقرير کرده بوده است. در دنباله باز نقلهايی می آيد از ابن سينا از جمله از النجاة او. از انوار الأفکار او ظاهراً نسخه ای موجود نيست اما از همين چند برگی که در نسخه حاضر ديده می شود ما با بخشی از مطالب آن و منش فلسفی غضنفر و ديدگاهش درباره آرای ابن سينا به ويژه با استناد به المباحثات او آشنايی می يابيم.
کاتب در آغاز، مطالب منقول از غضنفر را اين گونه آغاز می کند (در برگ 40 ب): «نقلت من خطّ الحکيم العظيم التام الطباع فخر الحقّ والدين المعروف بالغضنفر التبريزي قدس الله سرّه. هذه فصول من کلام رئيس فلاسفة الإسلام يتضمّن تنبيهات علی صحة بعض ما قرّرناه من جملة ما خالف المشهور في رسالة أنوار الأفکار فعلّها من المباحثات المنسوب جمعها إلی تلميذه الحکيم الأجلّ بهمنيار وهي اثنا عشر فصلاً …
باز در برگ 44ب، اشاره دارد به همين کتابش: «… علی ما أوردت جملة منها في رسالة أنوار الأفکار وبسطت القول في شرحها وايضاحها ثمّ بعد مضيّ سنين کثيرة وجدت في هذه الفصول التي نقلتها من المباحثات إشارة إلی الحجة التي کانت قد سبقت إلی ذهني في ابتداء التحصيل علی بطلان المذهب المشهور …» و باز در برگ 47 ب: «… وقد قررناها في رسالة أنوار الأفکار …»
اينجا نشان می دهد که انوار الأفکار را غضنفر در ايام تحصيل و تعلم فلسفه تحرير کرده بوده و سالها بعد به متن المباحثات ابن سينا برخورد کرده است. همينها گوشه ای از شيوه تعليم و تعلم فلسفه و نيز نسخه پردازی های آثار ابن سينا را در دوران فخر رازي و اندکی بعد نشان می دهد.
در برگ 50 الف نقل از النجاة آمده است: «قال في کتاب النجاة». بحث تازه ای است و باز در دنباله دائماً ارجاع می دهد به همين رساله انوار الأفکار خود. غضنفر در دنباله در برگ 51ب می نويسد: «فمن أراد تحقيق هذه الأصول فعليه برسالة أنوار الأفکار إن کان قليل البضاعة ضعيف المشارکة في هذا الفنّ متوسطاً في الإستعداد والقابلية أو أرفع من حدّ التوسط فيه وإن کان متوسطاً في المشارکة والاستعداد أو جاوز حدّ التوسط فيهما فعليه تتبع اللطائف والنکت التي قد يعتزّ بها رئيس فلاسفة الإسلام من جملة مقالاته وتقرير الرموز والألغاز المغرقة في مصنّفاته //52 الف: والله أعلم وأحکم».
در بحث ديگر درباره حدوث نفس مطالبی عرضه می کند و باز از انوار الأفکارش نام می برد. در 53 ب: بحث تناهی ابعاد را از شيخ الرئيس نقل می کند و در 55 الف: «طريقة في اثبات العلة الأولی…»
در ص 59ب، پايان گفتار است و در حاشيه نوشته شده: «تمت (؟) الرسالة المولوية في حقيقة الواجب الوجود والوجوب».
اين عنوان بايد مربوط باشد به آخرين بخش از اين مطالب که درباره علت اولی سخن می گويد و باز مطالبی است که کاتب از غضنفر نقل کرده است.
بدين وسيله از طريق اين نسخه ما با بخشهايی از استنساخات غضنفر تبريزي؛ اين بار در خصوص آثار ابن سينا و نيز بخشی از مطالب خود او درباره مسائل مختلف حکمی و انظار ويژه اش و بازخوانی او از حکمت سينوی آشنايی می يابيم. انوار الأفکار را بايد اثری مهم تلقی کرد که اندکی بعد از دوران فخر رازي نوشته شده و در آن احتمالاً به انتقادات فخر رازي هم به ابن سينا واکنش نشان داده بوده است. اميد که اطلاعی درباره وجود نسخه ای از آن به دست آيد. به هر حال از همين نسخه حاضر هم می شود با گرايشات فلسفی غضنفر و بالمآل با مکتب تبريز بيشتر آشنايی يافت.
در نسخه پرتو پاشا مطالب و کتابهای ديگری هم هست که در نوشته ای ديگر بدان خواهيم پرداخت. همينک نويسنده اين سطور تصحيح چند برگ منقول از غضنفر را در دست تصحيح دارد. در مقدمه اميد می برم که انديشه های حکمی او را در اين نسخه مورد تحليل قرار دهم.
حسن انصاري
منبع: حلقه كاتبان