در تحلیل تاریخی، بررسی روزگار مؤلف و تاریخ نگارش متن، زمینه های تاریخی و اجتماعی آن ها، استادان مؤلف و ریشه های اندیشگی یا مکتب فکری او، منابع متن و مواردی از این دست، مواد تحلیل را فراهم می آورند؛ و محتوای متن در چهارچوب تاریخ، جامعه و سیاست تحلیل و نهایتاً در ساختاری تکامل نگرانه تحلیل می شود. در این روش، متن محصولی کاملاً تاریخی در نظر گرفته می شود که با بررسی و تحلیل زمینههای زمانی و مکانی آن می توان محتوای آن را هم تحلیل کرد.
این تحلیل تاریخی البته هیچ پیوند مشخصی با تحلیل فلسفی نزد هگل (۱۷۷۰ – ۱۸۳۱ م) ندارد و قائل به جبر تاریخی که در هر دوره جلوه ای از روح مطلق را پدیدار می سازد نیست؛ بلکه در این شیوه نگاهی عینیت گرا بر ذهن تحلیل گرا متن حاکم است که شرایط، زمانه و زمینه های تاریخی، اجتماعی و سیاسی را عامل پیدایش شکل و محتوای یک متن می شمارد و می کوشد با تحلیل آن ها ساختار و محتوای متن را تحلیل کند.
متن کامل مقاله روش شناسی تحلیل متن – ۴ (تحلیل تاریخی – تحلیل پدیدارشناختی) نوشته سید محمد عمادی حائری را که در شماره ۵۶ و ۵۷ دوماهنامه گزارش میراث منتشر شده است بر روی فایل پایین بخوانید.