میراث مکتوب- جعفر ربانی، کارشناس حوزه کتاب و کتابداری، عضو دفتر برنامهریزی و تألیف کتابهای درسی و نیز سردبیر نشریه رشد معلم، از میهمانان مراسم رونمایی نخستین شماره نشریه «میراث علمی اسلام و ایران» بودند. حضورشان را در این نشست مغتنم شمردیم و گفت و گوی کوتاهی پیرامون نشریه ميراث علمی با ایشان انجام دادیم که در زیر می خوانید.
لطفاً در خصوص نشریه میراث علمی اسلام و ایران صحبت بفرمایید.
مجله «میراث علمی اسلام و ایران» که نخستین شمارۀ آن تابستان امسال منتشر شد یک قدم بسیار مفید، هر چند دیر، در موضوع میراث علمی اسلام و ایران هست که به همت میراث مکتوب جامۀ عمل پوشیده و خوشبختانه به دست توانای شخصیت مؤثری هم انجام شده است. من این شماره را مطالعه کردم؛ اگرچه فرصت مطالعه تمامی بخش های آن مقدور نبود، اما در مجموع مجله بسیار مفیدی است؛ به طور نمونه مقاله «افول علوم اسلامی پس از سدۀ دهم هجری» نوشته احمد یوسف الحسن، مقاله بسیار ارزشمندی است. خود من هم در این نشریه نوشته ای دربارۀ مرحوم پرویز شهریاری دارم. امیدواریم که نشریه میراث علمی به جای دو فصلنامه، به فصلنامه و حتی ماهنامه تبدیل شود و بتواند به همه عناصر علم اسلامی از جمله علوم انسانی، مثل تاریخ و جغرافیا و جامعه شناسی بپردازد. چرا که میراث علمی ما تنها میراث نجوم و ریاضیات نیست بلکه بخش عمده آن علوم انسانی است.
نشریه میراث علمی، مخاطبان عام دارد. به نظر شما این تفاوت می تواند امتیازی برای این نشریه به حساب بیاید؟
من فکر می کنم اگر نشریه ای بخواهد کاری انجام دهد باید مخاطب عام داشته باشد. چون مخاطبین خاص که خود به دنبال این موضوعات هستند، منابع و مطالب مد نظرشان را به هر طریق پیدا می کنند. رشته تاریخ علم در ایران رشتۀ غریبی است. یعنی هنوز کسی ارزش آن را نمی داند. بسیار ضرورت دارد که اهمیت تاریخ علم را به خصوص به معلمان گوشزد کنیم؛ تا آن ها نیز اهمیت و جایگاه تاریخ علم را به دانش آموزان خویش انتقال دهند. تا زمانی که ما ارزش واقعی میراث علمی خود را، البته در کنار آشنایی با تمدن غربی، نشناسیم بعید است که بتوانیم جایگاه خود را در جهان پیدا کنیم. به نظر من این مجله می تواند در این راستا فعالیت کند و موفق هم بشود.
امروزه نظرهایی وجود دارد مبنی بر این که متون کهن ما حرف زیادی برای گفتن ندارند و چیزی به دانش بشری نیفزوده اند و ما بیش از استفاده از این متون، تنها به آن ها بالیده ایم. نظر شما در این باره چیست؟
گفتن با نوشتن تفاوت بسیاری دارد. در سخنرانی ممکن است کلماتی بر زبان بیاید که در نوشتن استفاده نمی شود. فرض بگیرید که کسی در نوشتن هم این سخن را مطرح کرده است باید بگویم این حرف هم درست است هم نادرست. در واقع درست به این معنی که میراث علمی ما در جهان اسلام بسیار سنگین است و اگر استخراج و تصفیه نشود به واقع معلوم نیست که از این انبوه کتاب ها و منابع بتوانیم استفاده کنیم. برخی از متون ارزش علمی داشته ولی امروزه ارزش آن تاریخی شده است و چه بسا ضرورتی هم در معرفی آن نیست. مثل علم نجوم که به نظر من لزوم امروزی آن مانند گذشته نیست. حال برخی افراد این منابع را خزعبلات می نامند و برخی دیگر معتقد هستند که این متون میراث علمی است و باید از آن محافظت کرد. به نظر من ممکن است که این حرف صد در صد درست و یا صد درد صد غلط نباشد ولی قطعاً واقعیاتی در آن وجود دارد.
لطفاً در خصوص نشریه میراث علمی اسلام و ایران صحبت بفرمایید.
مجله «میراث علمی اسلام و ایران» که نخستین شمارۀ آن تابستان امسال منتشر شد یک قدم بسیار مفید، هر چند دیر، در موضوع میراث علمی اسلام و ایران هست که به همت میراث مکتوب جامۀ عمل پوشیده و خوشبختانه به دست توانای شخصیت مؤثری هم انجام شده است. من این شماره را مطالعه کردم؛ اگرچه فرصت مطالعه تمامی بخش های آن مقدور نبود، اما در مجموع مجله بسیار مفیدی است؛ به طور نمونه مقاله «افول علوم اسلامی پس از سدۀ دهم هجری» نوشته احمد یوسف الحسن، مقاله بسیار ارزشمندی است. خود من هم در این نشریه نوشته ای دربارۀ مرحوم پرویز شهریاری دارم. امیدواریم که نشریه میراث علمی به جای دو فصلنامه، به فصلنامه و حتی ماهنامه تبدیل شود و بتواند به همه عناصر علم اسلامی از جمله علوم انسانی، مثل تاریخ و جغرافیا و جامعه شناسی بپردازد. چرا که میراث علمی ما تنها میراث نجوم و ریاضیات نیست بلکه بخش عمده آن علوم انسانی است.
نشریه میراث علمی، مخاطبان عام دارد. به نظر شما این تفاوت می تواند امتیازی برای این نشریه به حساب بیاید؟
من فکر می کنم اگر نشریه ای بخواهد کاری انجام دهد باید مخاطب عام داشته باشد. چون مخاطبین خاص که خود به دنبال این موضوعات هستند، منابع و مطالب مد نظرشان را به هر طریق پیدا می کنند. رشته تاریخ علم در ایران رشتۀ غریبی است. یعنی هنوز کسی ارزش آن را نمی داند. بسیار ضرورت دارد که اهمیت تاریخ علم را به خصوص به معلمان گوشزد کنیم؛ تا آن ها نیز اهمیت و جایگاه تاریخ علم را به دانش آموزان خویش انتقال دهند. تا زمانی که ما ارزش واقعی میراث علمی خود را، البته در کنار آشنایی با تمدن غربی، نشناسیم بعید است که بتوانیم جایگاه خود را در جهان پیدا کنیم. به نظر من این مجله می تواند در این راستا فعالیت کند و موفق هم بشود.
امروزه نظرهایی وجود دارد مبنی بر این که متون کهن ما حرف زیادی برای گفتن ندارند و چیزی به دانش بشری نیفزوده اند و ما بیش از استفاده از این متون، تنها به آن ها بالیده ایم. نظر شما در این باره چیست؟
گفتن با نوشتن تفاوت بسیاری دارد. در سخنرانی ممکن است کلماتی بر زبان بیاید که در نوشتن استفاده نمی شود. فرض بگیرید که کسی در نوشتن هم این سخن را مطرح کرده است باید بگویم این حرف هم درست است هم نادرست. در واقع درست به این معنی که میراث علمی ما در جهان اسلام بسیار سنگین است و اگر استخراج و تصفیه نشود به واقع معلوم نیست که از این انبوه کتاب ها و منابع بتوانیم استفاده کنیم. برخی از متون ارزش علمی داشته ولی امروزه ارزش آن تاریخی شده است و چه بسا ضرورتی هم در معرفی آن نیست. مثل علم نجوم که به نظر من لزوم امروزی آن مانند گذشته نیست. حال برخی افراد این منابع را خزعبلات می نامند و برخی دیگر معتقد هستند که این متون میراث علمی است و باید از آن محافظت کرد. به نظر من ممکن است که این حرف صد در صد درست و یا صد درد صد غلط نباشد ولی قطعاً واقعیاتی در آن وجود دارد.
گفتگو از سهیلا یوسفی