
از سويي، آثار مستقل دربارۀ زندگي هنرمندان عمدتاً ساختار تذكرهگونه دارند و جنبۀ تحقيقي در اكثر آنها كمرنگ است و گاه در آنها با افسانهپردازيهاي شگفتآور دربارة قدماي خوشنويسي روياروي ميشويم. نيز بديهي است كه هر نويسندهاي در نگارش احوال هنرمندان ادوار پيشين ناگزير است تا از منابع قديمي بهره جويد و لذا بخشي از تذكرههاي خوشنويسان، درواقع رونويسي از روي مطالب منابع پيشين بي عنايت به نقد و بررسي آن منقولات است. بنابراين، آنچه در تذكرههاي خوشنويسان داراي سنديّت است، عمدتاً مربوط به ترجمۀ احوال معاصران نويسندة هر تذكره است؛ نكتهاي كه در منابعي چون تذكرة شعرا نيز معمولاً صدق ميكند.
يكي از متأخّرترين تذكرههاي خوشنويسان، اثري است منظوم با نام تذكرۀ حيات خوشنويسان سرودۀ محمّدحسين علوي، خوشنويس سدة سيزدهم شبهقاره كه آن را به سال 1277 ق پديد آورده است. محمّدحسين علوي خود خوشنويس و ملقّب به «شيرينرقم» بوده است و اين اثر را عمدتاً با توجّه به بخش خوشنويسان از كتاب مرآه العالم اثر محمّد بختاورخان (د 1096 ق) پديد آورده است. البته با توجّه به خوشنويس بودن سراينده و ارتباط وي با برخي خوشنويسان معاصرش، از آنان در تذكرهاش ياد كرده كه از اين ديدگاه ارزشمند است. از ديگر ارزشمنديهاي اثر، توجّه نويسنده به خوشنويسان معاصر يا نزديك به دورة وي در سرزمينهايي جز شبهقاره -بويژه ايران و قلمرو حكومت عثماني- است. بويژه كه بيشتر نويسندگان تذكرههاي خوشنويسان معمولاً به هنرمنداني جز هنرمندان سرزمين خودشان نميپرداختند.
چنانكه اشاره شد اين اثر بصورت منظوم پرداخته شده است امّا همانگونه كه مصحّح نيز در مقدّمة كتاب اشاره كرده، محمّدحسين علوي در سرايندگي چندان چيرهدست نبوده و از فارسي نيز به اندازة گويندگان اين زبان آشنايي نداشته و لذا اثر او از ديدگاه هنر شاعري ارزش چنداني ندارد و از ديدگاه زبان فارسي نيز اشتباهات و كاربردهاي خارج از عرف فراواني در آن ديده ميشود. بنابراين آنچه در اين تذكره اهميّت اصلي را داراست همانا يادكرد خوشنويسان و بويژه خوشنويسان معاصر مؤلّف است.
تصحيح اين اثر بر پايۀ تنها نسخۀ شناخته شدۀ آن متعلّق به كتابخانة سالارجنگ صورت گرفته و منتشر شده است. گويا اين نسخه از نظر مؤلّف گذشته و اگر چنين باشد، اهميّتي برابر با دستنويس اصل را دارد؛ البته شيوة خطّ يادداشتي كه اين موضوع را ميرساند، چندان خوش نيست و بسيار شبيه به خطّ كاتب نسخه است. بنابراين ميتوان گمان برد كه كاتب نسخه، عبارت مؤلّف را نيز در ذيل انجامهاش نقل كرده است.
در چاپ مورد گفتگوي ما جز تذكرۀ حيات خوشنويسان بخش خوشنويسان از كتاب مرآة العالم نيز به چاپ رسيده كه گفتيم مبناي كار محمّدحسين علوي بوده است. مصحّح در اين بخش، از چاپ پيشين مرآّّة العالم بهره برده و متن را با نسخة ديگري از اثر مقابله كرده و تصحيح تازهتري از آن به دست داده است.
جز دو متن ياد شده، مقدّمهاي در آغاز كتاب درج شده و در آن به شناسايي اثر و شيوة كار پرداخته شده است. در پايان كتاب نيز نمايههايي براي دستيابي به اعلام متن درج شده است. همچنين در بخش پاياني كتاب، حدود يكصد و بيست قطعه خطّ از آثار استادان خوشنويسي دورۀ اسلامي –اعم از هنرمندان ايران، شبهقاره و ندرتاً عثماني- درج شده است كه به گفت مصحّح، بيشتر آنها مستقيماً از روي اصل اثر عكسبرداري شده و در جاي ديگر نيز چاپ نشدهاند. چاپ اين قطعات با كيفيّت مطلوب و روي كاغذ برّاق (گلاسه) منتشر شده است.
نيز بايسته است يادآوري كنيم كه چاپ اينگونه آثار براي شناسايي تاريخ خوشنويسي سرزمينهاي اسلامي ضروري است. از سويي چون نسخة اثر در كشور هند نگهداري ميشود و دستيابي به نسخههاي آنجا از ديرباز بسيار دشوار بوده است، چاپ اثر موجب شده تا اين اثر نيز در دسترس پژوهشگران قرار گيرد.
نيز كوششهاي مركز پژوهشهاي كتابخانۀ مجلس در ساليان اخير براي پشتيباني از انتشار آثار ارزشمند دورة اسلامي و نتيجة كوششهاي پژوهشگران جاي سپاسگزاري دارد. مشخّصات چاپ مورد گفتگو به قرار ذيل است:
تذكرۀ حيات خوشنويسان (به پيوست احوال خطّاطان)، به كوشش دكتر حميدرضا قليچخاني، تهران، كتابخانه موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي، 1392 خ.
مركز پژوهشي ميراث مكتوب