کد خبر:4091
پ
avani-shahin-m

افراد حرفه‌ای در زمینه‌ «کتاب‌‌سازی» پرورده‌ شده‌اند

نقطه اصلی که باید در این مساله یعنی در حوزه‎ نشر کتاب و انتشار نشریات به آن توجه شود، کیفیت محتوا و مطالب است که نباید فدای کمیت شود

میراث مکتوب – شهین اعوانی، پژوهشگر در حوزه‎ فلسفه و عضو هیات علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران؛ در خصوص آسیب‎‌هایی که در بازار نشر کتاب وجود دارد، گفت: نقطه اصلی که باید در این مساله یعنی در حوزه‎ نشر کتاب و انتشار نشریات به آن توجه شود، کیفیت محتوا و مطالب است که نباید فدای کمیت شود. چیزی که الان در ایران رایج است و آسیب جدی به تحقیقات کشور می‎زند اصرار بر بالا بردن تعداد چاپ کتاب و مقالات است. این باعث شده تا متأسفانه سطح کیفی مطالب پایین باشد، بخصوص در حوزه‎ انتشار کتاب. مقالات به علت این که داوری می‌شود، باز بعضاً وضعیت بهتری دارند. هر چند بارها به کرات دیده شده، مقاله‌ای که توسط دو داور یک نشریه علمی – پژوهشی رد شده است، عیناً بدون هیچ تغییری در یک نشریه‎ علمی- پژوهشی دیگر انتشار یافته است. این سبب سلب اعتماد از مضمون نشریه می‌شود. یا به صرف این که رییس گروه یا دانشکده یا مؤسسه مایل است این مقاله به صورت علمی – پژوهشی منتشر شود و شاید به منظور استفاده از امتیاز آن در ترفیع یا … بدون داوری، مستقیماً دستور چاپ آن را می‌دهد.

وی در ادامه گفت: البته باید متذکر ‌شوم که بنده از شاخه‌های مختلف علوم انسانی، فقط در حوزه‎ی فلسفه صحبت می‌کنم و به سایر رشته‌ها در این بحث نمی‌پردازم. بعضی از نشریات علمی – پژوهشی حوزه‎ی فلسفه و فلسفه‎ اسلامی، هیات تحریریه‎ معتبری هم دارند ولی اصلاً جلسه‌ای با حضور آنان تشکیل نمی‌شود تا در انتخاب مقالات نظر نهایی داده شود. لذا هر چند درست است که تعداد مقالات در نشریات علمی – پژوهشی روزافزون است ولی به دلیل ارتقای کیفی آن‎ها نیست. بلکه به نظر من در زمینه‎ کیفیت کار، ما به واقع با افت مقالات روبه‎رو هستیم.

عضو هیات علمی موسسه‎ پژوهشی حکمت و فلسفه ایران گفت: ما میزان تأثیرگذاری مطالب چاپ شده را فقط در سطح ارجاع ارزیابی می‌کنیم. مقالات داغ، مقالاتی هستند که بیش‎تر مرجع قرار بگیرند. ولی اگر کسی بخواهد مقاله‌اش بازتاب وسیع داشته باشد، می‌تواند مطلب جار و جنجال برانگیز حتی خلاف‌آمد فکر رایج جامعه هم بنویسد و افکار و نظرات را در سطح وسیعی جلب نماید و نوشته‌اش به عنوان مطلب یا مقاله‎ی داغ معرفی گردد. این گونه ارزیابی‌ها، آکادمیک نیست.

وی در ادامه بحث در حوزه‎ نشر ادامه داد؛ ما در ابتدا باید ببینیم معنی و مفهوم کتاب چیست. در کشور جایی را نداریم که تاثیر کیفی کتاب را (خواه مثبت یا منفی) داوری کند. درست است که می‎گوییم ارجاع به مقاله و ارجاع به کتاب این‎قدر است و این آمار هم در یک‎جا ثبت می‎شود. اما کسی به کیفیت این ارجاع و یا میزان تأثیرگذاری بر نسل آینده، یا پایداری یا ناپایداری آن کاری ندارد. بر فرض مثال اگر من یک مطلب غلطی را در کتابم نوشته باشم، درست است که به آن ارجاع می‎شود و نقد هم شاید بشود ولی کسی نیست که تأثیر تربیتی، علمی، میزان بدآموزی در دراز مدت، را گوشزد کند.

او عنوان داشت؛ باید توجه داشته باشیم مخاطبان نوشته، به میزان یا تعدادی که مطلب مقاله یا یک کتاب را می‌خوانند، به همان میزان نقد آن را نخواهند خواند. لذا اگر نقد هم نوشته شود، باز آن مطالب تأثیر خود را خواهند داشت. معمولاً از سوی مسئولین وزارت محترم ارشاد محتوای کتاب‎ها به لحاظ سیاسی، دینی و اعتقادی مورد ارزیابی قرار می‌گیرد ولی بر تأثیر مضمون مطالب از منظر جامعه‌شناسی، روان‌شناسی، تربیتی، اخلاقی کم‎تر دقت می‎شود.

پژوهشگر حوزه‎ فلسفه عنوان کرد؛ در این بحران گرانی و کمبود کاغذ، چاپ آثاری که هدف‎مند نباشد، به واقع دور از انصاف است. گاهی وقت‌ها احساس می‌شود اصولاً کسی مسئول و متصدی این امر نیست که روی محتوای کیفی کتاب‎ها نظارت داشته باشد و می‎بینیم آثاری به چاپ می‎رسد که ای کاش به چاپ نمی‎رسید. کتاب سازی در فضای کنونی بازار نشر، بسیار رایج شده است. وی تاکید کرد؛ اصلاً باید پرسید، آدم‌های حرفه‌ای در زمینه «کتاب‌سازی» پرورده‌ شده‌اند.

او ادامه داد؛ برای بعضی مسئولین به صرف اعلام عناوین و تعداد کتاب منتشره به نهادهای ذی‌ربط، رضایت خاطرشان جلب می‌شود. یعنی به واقع این که اعلام چاپ این قدر عنوان کتاب در یک سال و ارتقای کمی تعداد آن در قیاس با سال‌های قبل، افتخارآفرین و راضی کننده است. البته حتماً در بین این تعداد، ۱۵ درصد یا ۲۰ درصد کار پژوهشی – تحقیقاتی مطابق با استانداردهای علمی دیده می‌شود. من‌حیث المجموع باید دید کجای کار اشتباه است و چه ارگان و نهادی باید بر کیفیت کتاب‎ها نظارت داشته باشد.

این پژوهشگر در حوزه فلسفه در پاسخ به این سوال که چه بخش یا نهادی باید این وظیفه را بر عهده داشته باشد، گفت: اولا باید حوزه‎ی نقد کتاب ما فعال باشد که متاسفانه در ایران نقد مقاله و بخصوص نقد کتاب مرسوم نیست. یعنی ما نقد اثر را با نقد مؤلف اشتباه می‎گیریم. حتا گاهی وقت‌ها نقد کتاب توهین به مؤلف به حساب می‌آید. هر چه‌قدر نقد جدی‌تر باشد، مطمئناً مؤلف آن بیش‎تر دلخور خواهد ‎شد و ناقد در یک جایی دیگر حتماً ضربه خواهد خورد و زیان موشکافی‌ها و باریک‌بینی‌های خود را خواهد دید.

او گفت: این مساله یعنی فقدان نقد اثر و نیز کمبود جایگاه انتقاد از برداشت و دیدگاه صاحب اثر، سبب بروز آسیب‎های بسیار جدی در کارهای فرهنگی شده است. اصولاً نقد و براهین آن باید از وضوح برخوردار باشد، یعنی شک و تردید در ذهن خواننده یا شنونده ایجاد نکند. دو پهلونویسی هم باید در نقدنویسی ریشه‌کن‌ شود. ما عادت کرده‌ایم ابتدا دو صفحه در مزایای زایدالوصف کتاب یا مقاله، مطلب بگوییم، یا بنویسیم تا به خود اجازه دهیم یکی- دو پاراگراف درباره‎ی نقد جدی مطرح کنیم. به این ترتیب خواننده خود را مستقیماً با ایراد مطالب درگیر نمی‌کند و درباره‎ی نقد وارده بر مطلب، نمی‌اندیشد.

شهین اعوانی عنوان کرد؛ کنترل کیفی اثر باید از سوی خودِ ناقدانِ حوزه‎ی مربوطه باشد.

وی در تاکید تفاوت نقد اثر و نقد مولف اظهار داشت؛ باز تأکید می‌کنم که نقد اثر با نقد مؤلف متفاوت است و خیلی مهم است که نقد اثر را مؤلف آن بپذیرد و موارد غیرقابل پذیرش آن را پاسخ دهد و ناقد از آن آگاه شود و باز اگر اختلافی باقی مانده باشد، پاسخ دهد. به نظر بنده این تضارب آرا، این تعامل علمی و فکری، و روش آمادگی برای مورد نقد واقع‌شدن و نیز مسئولیت‌پذیری نسبت به پاسخ‎گو بودن در قبال نقد، نعمتی است که بر برکت علم می‌افزاید. در صورتی که قبض اندیشه، یک‌سونگری، تعصب غیرمنطقی و بی‌رویه‎ی مؤلف در قبال نوشته‎ی خود، نه تنها چیزی بر علم نمی‌افزاید بلکه اصرار بر جهل می‌شود.

او در ادامه گفت: در حوزه‎ی فلسفه، ما نشریه‎ی خاصی که نقد تخصصی مقالات و کتب فلسفی منتشره را بر عهده داشته باشد، کم‎تر داریم. قبلاً در نشریه‎ی «نشر دانشگاهی» با چنین نقدهای جدی روبه‎رو بودیم ولی حالا نقد کتاب بیش‎تر به معنای بررسی و معرفی است نه انتقاد و نقد فکر و نگرش مؤلف.

این محقق فلسفه عنوان داشت؛ سده‎ی اخیر به لحاظ گستردگی آفرینش‌های فکری، بی‌سابقه است و وسایل چاپ، انتشار در عالم واقعی و مجازی حیرت‌افزاست. به علاوه اطلاع‌رسانی از طرق مختلف سبب شده تا مطالب گفتاری، شنیداری و نوشتاری خیلی آسان در دسترس علاقه‌مندان و خوانندگان قرار گیرد. اگر در عصر تکنولوژی و تسهیلات فراهم آمده در عرصه‎ی چاپ،که کارهای حروف‌چینی، صفحه‌بندی و حتی غلط‌گیری و… همه به کمک رایانه انجام می‌گیرد، باز هم غلط‌های یک کتاب به اندازه‎ی چهل سال پیش یعنی زمانی که حروف‌چینی دستی بود، باشد، باید واقعاً برای خود متأسف باشیم.

شهین اعوانی در انتها افزود؛ قاعدتاً باید چیزی که چاپ می‎شود هم به لحاظ محتوا و هم به لحاظ شکل، معیار و ضابطه‌ای داشته باشد. به عنوان مثال حتا در مؤسسه‌ای که در حال حاضر در خدمت شما هستم، در نشریه‎ی تخصصی‌اش که عنوان «جاویدان خرد» را دارد، در دو شماره‎ی اخیر آن متأسفانه اغلاط فاحش به چشم می‌خورد و این از یک مؤسسه‎ی پژوهشی تخصصی، که خود می‌باید برای سایر دانشگاه‎ها و مؤسسات آموزشی- پژوهشی الگو قرار گیرد، نقیصه‎ی غیرقابل جبرانی است. پیش از این مؤسسات تابع وزارت علوم، از جمله همین مؤسسه، موظف بودند تا جایی که می‌توانند به چاپ آثاری بپردازند که ناشران بیرونی از عهده‎ی چاپ آن برنمی‌آیند. مثلاً تصحیح و چاپ متون قدیمی‌ مثل آثار شیخ اشراق سهروردی یا آثار ابن‌سینا، یا متون کلاسیک مثل آثار اگوستین قدیس و… که فروش کم‎تری دارد اما به سرمایه‌گذاری و حمایت دولتی نیازمند است. این امر بر عهده‎ی چنین مؤسساتی بود. از این رو حدود و وظیفه‎ی نشر آثار در یک مؤسسه‎ی تحقیقاتی دولتی با یک ناشر خصوصی مشخص و روشن بود. در حال حاضر این حد و تفکیک مسئولیت از بین رفته است. لذا می‌بینید این مؤسسه‎ی تحقیقاتی- پژوهشی منحصر‌به‌فرد، مثل یک ناشر، پشت سر هم کتاب چاپ می‌کند، به طوری که اهمّ کارش، نشر کتاب شده است. البته متوجه این نکته باشید این آثار چاپ شده که روی میز می‌بینید، حاصل طرح‌های پژوهشی مؤسسه نیست، بلکه بیش از هفتاد درصد آن از بیرون مؤسسه است، و بعضی موضوعاتی است که ربطی به موضوعات، عناوین و مسئولیت‌های تعیین‌شده در اساسنامه‎ی مؤسسه ندارد. کثرت عناوین چاپی، سبب بی‌دقتی، در چاپ می‎شود یعنی در ظاهر و محتوا شاهد وفور اغلاط چاپی هستیم. مطمئناً برای جلوگیری از غلط‎های موجود در این کتاب‌ها،‌ باید متون قبل از چاپ مورد بازبینی تخصصی قرار گیرد، ولی چون هزینه‎ای را می‎طلبد که از پرداخت آن دریغ می‌شود، معمولاً یا عمداً از آن صرف‌نظر می‌شود؛ یا در اختیار کسی قرار می‎گیرد که سواد و تخصص آن را ندارد. از این روست که در ابتدای صحبتم عرض کردم کاری کنیم که کیفیت فدای کمیت نشود. وی افزود؛ امیدوارم این نقد بنده، نقد شخص و شخصیت تلقی نشود و بر روند کارها مؤثر افتد.

متن این خبر در رونامه فرهنگ امروز

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612