به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و بیست و هشتمین نشست این مؤسسه به رونمایی، نقد و بررسی «کتابشناسی متون چاپ شده در ایران» اختصاص داشت که در قالب وبینار و با همکاری معاونت پژوهشی و فناوری دانشگاه شهید بهشتی 25 تیرماه 1399 برگزار شد.
در این نشست دکتر عارف نوشاهی، محقق و نسخهپژوه اهل پاکستان و نویسندۀ کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره، حجتالاسلام محمود طیار مراغی و دکتر سیدسعید میرمحمدصادق، مؤلفان کتابشناسی متون چاپ شده در ایران، دکتر سید نقی عباس، کارشناس نسخ خطی در موزۀ ملی هند، دکتر فریبا افکاری، عضو هیئت علمی انجمن ایرانی مطالعات جهان، حجتالاسلام ابوالفضل حافظیان بابلی، کتابشناس و نسخهشناس، سخن گفتند.
دکتر عارف نوشاهی
در ابتدای این نشست دکتر عارف نوشاهی ضمن تبریک به مؤلفان و مدیریت مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برای انتشار این اثر، گفت: این که مؤسسۀ میراث مکتوب همت گماشته و با توجه و بها دادن به کارهای اساسی در طول اسلیان فعالیتش اقدام به انتشار کتابشناسیها و فهرستهای نسخ کرده است، بسیار ارزشمند است. کتابشناسی آثار فارسی چاپ شده در شبه قاره در چهار جلد یکی از کتابشناسیهای مهم در موضوع خود بوده است که به صورت خیلی زیبا و شکیل از سوی مؤسسۀ میراث مکتوب چاپ شده است.
نوشاهی در اشاراتی به اهمیت این گونه کتابها، گفت: همه از اهل فن و اهل تحقیق میدانند که فهارس و کتابشناسیها کلید درهای بستۀ تحقیق و همچون چراغی در جادۀ پژوهش است. هر کسی میخواهد وارد وادی تحقیق شود اول باید به فهارس رجوع کند و ببیند که قبل از او در موضوع مورد نظر یا موضوعات مربوطه چه کارهایی انجام شده است و بعد کار را شروع کند.
وی در ادامه به بیان نکاتی دربارۀ کتابشناسی متون چاپ شده در ایران پرداخت و در ابتدا با اشاره به بیان نشدن ملاک و مرزبندی میان متن و غیر متن در این کتابشناسی، گفت: نخستین پرسش من از مؤلفان محترم این است که «تعریف متن چیست و وقتی از کتابشناسی متون سخن میگوییم چه کتابهایی را متن در نظر میگیریم و چه کتابهایی را کنار میگذاریم؟». این نکته در این کتابشناسی مشخص نشده است.
این نسخهپژوه در ادامه با اشاره به نکاتی همچون بالاتر بودن آمار چاپ کتابهای مهم ادبیات فارسی مانند مثنوی مولانا، گلستان سعدی، دیوان حافظ و شاهنامه فردوسی در هند نسبت به ایران بر اساس اطلاعات آمده در این کتابشناسی، نبود مدخل گلستان، اشاره فقط به یک چاپ از بوستان سعدی و ارجاع فقط به دو صفحه در بخش نمایه در جلوی نام سعدی در این کتابشناسی، گفت: من به طور خاص بررسی کردم که آیا آن قدر که ما در شبه قاره گلستان و بوستان و مثنوی و دیوان حافظ را چاپ کردهایم در ایران هم چاپ شده است، اما دیدم که گلستان اصلا مدخلی ندارد و برای بوستان، دیوان سعدی و غزلیات سعدی هر کدام فقط یک چاپ نشان داده شده است. من گمان میکنم موارد زیادی از کتابهای مهم ادبیات فارسی در این کتابشناسی از قلم افتاده است.
نوشاهی با اشاره به مشتمل بودن کتابشناسی متون چاپ شده در ایران بر اطلاعات رسائل چاپ شده در مجموعهها و مجلهها، گفت: من چندین اثر در مجلات و مجموعههای ایرانی چاپ کردهام؛ از جمله جلد دوم «مقالات عارف» که موقوفات افشار آن را در سال 1386 چاپ کرده است و در برگیرندۀ 27 متن فارسی است که در این کتابشناسی به آن اشاره نشده است. این متنها پیشتر هم در مجلۀ معارف مرکز نشر دانشگاهی چاپ شده است اما از آنجا هم نقل نشده است. همچنین مجموعهای برای پاسداشت استاد جعفر شهیدی با عنوان «نامۀ شهیدی» چاپ شده بود که من در آن هم متنی چاپ کردم اما به این مورد هم اشاره نشده است.
وی با اشاره به فراوان بودن کتابهای چاپ هند در این کتابشناسی، گفت: با وجود این که در مقدمه گفته شده اول تصمیم داشتند متون چاپ هند را هم در این فهرست بیاورند اما بعدا تصمیم بر آن شده که کتابهای چاپ هند را کنار بگذارند و این کتابها پالایش شده، من در یک تورق خیلی مختصر حدود 15 مورد کتابهای چاپ لاهور، چاپ بمبئی، چاپ اسلامآباد و چاپ لکنهو را دیدم که در این فهرست آمده است. لازم است یک بار دیگر کتاب مرور و این موارد حذف شود.
این پژوهشگر نسخ خطی در ادامه به برخی اشتباهات راه یافته در ضبط عناوین، تواریخ و محل چاپ کتابها و نام مؤلفان اشاره کرد و با بیان این که در این کتابشناسی به موضوع کتابها اشاره نشده است، گفت: عدم اشاره به موضوع کتاب فایدۀ این کتابشناسی را بسیار کم میکند. این کتابشناسی الان فقط یک خبر به مخاطب میدهد و آن این است که این کتاب در ایران چاپ شده است و فراتر از آن چیزی نمیگوید.
وی در نقد روش به کار رفته در نمایهها نیز گفت: این کتاب الان فقط یک نمایه دارد. در نمایهها نیز بعضا ضبط همه کتابهای یک مؤلف دیده نمیشود. برای مثال در نمایهها ذیل نام خواجه عبیدالله آراد فقط دو اثر او ثبت شده است، در حالی که در این کتابشناسی کتابهای دیگری هم از این نویسنده وجود دارد.
نوشاهی یکی دیگر از اشکالات این کتابشناسی را آمدن برخی عناوین ترجمههای کتابهای ترکی به فارسی در بخش ترکی این کتابشناسی و برخی هم در بخش فارسی و هم در بخش ترکی بدون توجه به محل چاپ آنها دانست و افزود: مؤلفان که در گردآوری اطلاعات و دادههای این کتابشناسی زحمت زیادی کشیدهاند باید در تنظیم آنها به گونهای عمل میکردند که از طریق نمایهها و مطالب، میتوانست بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد.
وی در پایان گفت: من معتقدم که خود مؤلف بیش از هر کسی نواقص کارش را متوجه میشود؛ همان گونه که من در کتابشناسی متون چاپ شده در شبه قاره متوجه شدم کارم چه نواقصی دارد. امیدوارم که مؤلفان محترم در چاپهای بعدی این کتاب آن چه را از قلم افتاده بر کتاب بیفزایند و آن را با نمایههایی مفید و به عنوان اثری فراتر از فهرست مشار ارائه کنند.
حجتالاسلام محمود طیار مراغی
در ادامه این جلسه حجتالاسلام محمود طیار مراغی، یکی از مؤلفان کتابشناسی متون چاپ شده در ایران به بیان مطالب خود پرداخت و ضمن تقدیر از مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برای ربع قرن فعالیت در زمینۀ تدوین، تنظیم، تصحیح، تألیف، نشر و توزیع آثار متعدد، گفت: برخی از نکتهها و اشکالات استاد عارف نوشاهی وارد است، بخشی از آنها مربوط به ساختار کتاب است و بخشی از آنها هم به علت طولانی شدن این پروژه، که نزدیک به 23 سال طول کشید، روی داده است.
طیار مراغی دربارۀ متون مورد نظر در این کتابشناسی گفت: در جلساتی که حدود سال 1376 با کارشناسان میراث مکتوب، آقای کامران فانی و دیگر بزرگان داشتیم قرار بر این شد که ما کتابها و متون تراثی پیشینیان را که از زمان فتحعلی شاه قاجار تصحیح و به صورت سربی، سنگی و یا حروفچینی شده چاپ شده است، گردآوری کنیم و به صورت یک بانک اطلاعات در اختیار محققان قرار دهیم. برای این کار یک بازۀ زمانی 200 ساله از سال 1233 قمری تا سال 1432 قمری در نظر گرفته شد. پیش از این مدت هم از آن جهت در نظر گرفته نشده که اصلا صنعت چاپ در ایران وجود نداشته است.
وی ادامه داد: اگر در این بازۀ زمانی هم کسی کتابی نوشته باشد و به صورت خطی بوده و بعد از آن به صورت سنگی منتشر شده است، نام آن اثر در این کتابشناسی آمده است. برای مثال در اواسط قرن سیزدهم کتابهای شیخ انصاری یا دیگر بزرگان، از دیوانسالاران و ادیبان و …، در ابتدا به صورت دستنویس بوده و بعد به صورت سربی یا سنگی یا چاپ حروفی چاپ شده است. ما این موارد را هم اطلاعرسانی کردهایم که به چه صورت چاپ شده است.
این فهرستنویس و پژوهشگر نسخ گفت: در این کتابشناسی متنهای دستنویس، چه آنها که بسیار طولانی و چند ده جلدی بودهاند، مثل بحار الانوار یا جواهر الکلام، و چه رسالههای کوتاه که در لابلای کتابها و مجموعههای خطی بودهاند و بعدا به صورت مستقل در مجلات و یادنامهها و ارجنامهها چاپ شدهاند، به عنوان متن شناسایی شدهاند. هدف از این کار آن بوده که محققان ببینند چه آثاری چاپ شده و از دوباره کاری پرهیز و از هدر رفت سرمایهها و عمر پژوهشگران جلوگیری شود و اگر آثاری هم ارزش چاپ دوباره دارد به واسطۀ این فهرست شناسایی شود.
وی دربارۀ اشکال آقای نوشاهی در مورد متون برجستۀ ادبیات فارسی گفت: در جلسۀ اولیهای که برای این پروژه تشکیل شد این نکته مطرح شد که از آنجا که هدف اصلی اطلاعرسانی دربارۀ نوشتههای چاپشدۀ پیشینیان و ایجاد یک بانک اطلاعاتی در این مورد برای محققان است، نیاز به تأکید زیاد بر کتابهای شاخص نیست. تا جایی که به یاد دارم آنچه در آن جلسه مطرح شد این بود که کتابهایی را که به دفعات متعدد چاپ شدهاند یا در این کتابشناسی نیاوریم و یا به چاپهای مهم آنها اشاره کنیم.
طیار مراغی ادامه داد: در واقع گاهی هدف ما از کتابشناسی، همچون کتاب ارزشمند خود آقای نوشاهی، استقصاء تام اطلاعات است و برای مثال میخواهیم بدانیم که گلستان سعدی در شبهقاره چه چاپهایی داشته است. ولی گاهی هدف این است که یک بانک اطلاعات دمدستی در اختیار محققان گذاشته شود که در اینجا پرداختن تفصیلی به کتابهای پر رونق، که چاپهای متعدد و شناختهشدهای هم از سوی اساتید مطرح داشتهاند، شاید اولویتی نداشته باشد.
وی گفت: به همین خاطر ما در مورد آثار شاخص و آثاری که هم نسخهها و هم چاپهای زیادی دارند به گزیدهگویی اکتفا کردهایم. بنابراین مسئله در اینجا نادیده گرفتن یا نپرداختن یا فراموشی نیست. البته من فراموشی را انکار نمیکنم و احتمال آن وجود دارد؛ چرا که گاهی اوقات ممکن است دم دستیترین چیزها را فراموش کنیم و مورد غفلت قرار دهیم. احتمالا کتابهای خیلی مهمی هم از چشم ما پنهان مانده و این اشتباهات و نقصها انشاالله باید در چاپهای بعدی رفع شود.
این نسخهپژوه افزود: در عین حال به یاد ندارم که در نسخه اولیهای که من تحقیق کردم و در سال 1384 تحویل دادم دقیقا چه تعداد از چاپ کتابهای شاخص ذکر شده بود و آیا من از ابتدا همین تعداد را آوردهام یا در ویرایش بعدی به این تعداد رسیده است.
وی اشتباهات راه یافته در ضبط عناوین، نامها و تواریخ را پذیرفت و گفت: این کار مربوط به سالهای جوانی و کمتجربگی ماست و علاوه بر آن در آن زمان منابع اطلاعاتی محدود و روش مورد استفادۀ من میدانی بود. به این عوامل باید محدودتر بودن منابع و کتابخانهها در قم نسبت به تهران و نوع خدماتدهی آنها را هم اضافه کرد. بنابراین اذعان دارم که تعداد قابل توجهی کتابها از قلم افتاده است و همان طور که آقای نوشاهی مشغول استدراک کتابهای فوت شده از کتابشناسی متون چاپ شده در شبه قاره هستند این کار باید در مورد کتابشناسی متون چاپ شده در ایران هم انجام شود.
طیار مراغی با اشاره به بروز خطاهای احتمالی در ضبط نام افراد به واسطۀ تغییر روشی که در سالهای میانی دهۀ 1380 از سوی مؤسسه اعمال شد و بر اساس آن نام خانوادگی پیش از نام قرار داده شد، در مورد ذکر موضوع کتابها نیز گفت: این موضوع در جلسۀ ابتدایی پروژه مطرح شد اما رأی نیاورد. در فهرست نسخ خطی پس از نام کتاب در پرانتز موضوع و زبان نسخه نوشته میشود. اما از آنجا که تعداد متون زیاد بود و اشکالات زیادی میتوانست بعدا به دلیل عدم موافقت در مورد قرار دادن یک متن ذیل یک موضوع مطرح شود، ذکر موضوع از دستور کار خارج شد.
وی ادامه داد: در واقع تشخیص موضوع و قرار دادن یک کتاب ذیل یک موضوع کار بسیار سختی است و معمولا کتابدارها با صعوبت آن را انجام میدهند. کتابهای زیادی هم در این زمینه نوشته شده است. اگر هم میخواستیم به یک عنوان کلی مانند «فقه» اکتفا کنیم شاید این کار فایدۀ چندانی نداشت. ولی چنان که در مقدمه هم ذکر شده جا داشت در پایان کتاب یک نمایۀ موضوعی ارائه میشد تا کسانی که فرضا دنبال کتابهای نجوم، یا کتابهای اسبشناسی یا کتابهای طب، هندسه و جبر و … هستند، میتوانستند کتابهای مورد نظرشان را راحتتر بیابند.
طیار مراغی با اشاره به دشواری کار، گفت: در مجموع تألیف این کتابشناسی به صورت تام و تمام کار بسیار دراز دامنی بود که قطعا در آن زمان از عهده من به تنهایی بر نمیآمد. من در آن زمان تمام پروژههایم را تعطیل کردم یا به صورت نیمه تعطیل در آوردم و به کتابخانههای متعددی میرفتم و تا دیر وقت مشغول بررسی و یادداشتبرداری بودم.
وی نقص اصلی کتابشناسی متون چاپ شده در ایران را نداشتن نمایههای کافی دانست و گفت: جای چند نمایه، از جمله نمایۀ محققان و مصححان، در این کتابشناسی خالی است. البته علت اصلی که این نمایهها فراهم نشده این بود که مراحل نگارش و آمادهسازی کتاب به صورت طاقتفرسایی حدود 23 سال طول کشید و اگر قرار بود نمایه هم فراهم شود چاپ اثر بیش از این به تأخیر میافتاد. علاوه بر این عامل دیگری که موجب شد فقط به نمایۀ مؤلفان اکتفا شود مسئلۀ بودجه و اضافه شدن حجم کتاب و محدودیتهای ناشر در این خصوص بود. انشاالله چاپهای بعدی اثر هم در تیراژ بیشتر و هم با استدراک و رفع اشکالات و اضافه کردن نمایهها منتشر شود و محققان استفاده بیشتری از این کتابشناسی ببرند.
دکتر سید حسن عباس
در بخشی از این نشست دکتر سید حسن عباس نیز در سخنان کوتاهی ضمن تبریک انتشار کتابشناسی متون چاپ شده در ایران به مؤلفان این اثر، مؤسسۀ میراث مکتوب و دکتر ایرانی، گفت: این گونه کتابشناسیها برای همیشه و برای همه بسیار مفید است و سلسلۀ انتشار این گونه آثار باید ادامه داشته باشد.
او همچنین با اشاره به تقدیر از برگزاری نشستهای مجازی دربارۀ ادب فارسی، گفت: این جلسات برای ما دانشجویان و دانشآموختگان فارسی در خارج از ایران بسیار مفید دانست و من در این نشست از گفتار استادان استفاده کردم و به نظر من باید به مواردی که آقای عارف نوشاهی اشاره کردند، توجه شود.
دکتر سعید میرمحمدصادق
در ادامه این جلسه دکتر سعید میرمحمدصادق، یکی از مؤلفان کتابشناسی متون چاپ شده در ایران به بیان نکاتی دربارۀ اشکالات مطرح شده و روند و شیوۀ تألیف کتاب پرداخت و گفت: این پروژه که سال 1376 شروع شد و بعد از بیست و چند سال به چاپ رسیده است، چند مرحله داشته که در مقدمۀ کتاب به همه مراحل اشاره شده است. همیشه طولانی شدن کار آفت است و به کار آسیب میزند و بخشی از اشکالات راه یافته به اثر از اینجا نشئت میگیرد.
میرمحمدصادق ادامه داد: علاوه بر این در ابتدا اطلاعات با محوریت مؤلف تنظیم شده بود و بعد قرار بر این شد که بر اساس نام کتاب تنظیم شود. در این تغییرات ممکن است افتادگیهایی پیش آمده باشد و به نظر من در مورد آثار شاخص ادب فارسی همین عامل باعث مخفی ماندن برخی چاپها از چشم ما شده است.
وی یکی از اشتباهات این پروژه را اردغام نتایج کار دو مؤلف دانست و گفت: آقای طیار مراغی متون چاپ شده تا سال 1380 را احصاء و معرفی کرده است و متون چاپ شده از سال 1381 تا 1390 را من شناسایی و فهرست کردهام. به نظر من یکی از اشتباهات این بود که کتابهای سال 81 تا 90 را در کار آقای طیار مراغی ادغام کردند. این ادغام هم به نظر من ممکن است ایراداتی را در کار ایجاد کرده باشد و تا حدی باعث شده که افتادگیها مشخص نشود.
این پژوهشگر نسخ خطی با اشاره به دشواری کار گفت: حجم کار بسیار زیاد بوده است، علاوه بر این بعضا لازم بود که ما اطلاعاتی از شهرهای دورافتاده کسب کنیم. به عنوان مثال من به تازگی در همین سال 1399 خورشیدی کتابی دیدم که در سال 95 در طبس چاپ شده است. گاهی هم که از طریق فیپا جستجو میکردیم میدیدم که کتابی فیپا گرفته اما هنوز چاپ نشده و به کتابخانهها وارد نشده است. در هر صورت رصد کتاب و کتابشناسی مشکلات خاص خودش را دارد و به جهت سختی و گستردگی کار، راه یافتن برخی نواقص در کتابشناسی ناگزیر است.
وی در مورد شیوۀ ضبط نام افراد نیز گفت: ابتدا قرار بود نام کامل افراد به شکل معمول ذکر شود اما بنا به خواست مؤسسه بعدا قرار شد نام خانوادگی یا شهرت پیش از نام قرار بگیرد و از آنجا که در گذشته این شیوه معمول نبوده اشکالاتی هم پیش آمده است. در مورد اهالی شبه قاره نیز سعی ما این بوده که ضبط نامها به شهرت مؤلفان در شبه قاره نزدیک باشد. در این موارد هم اگر ایرادی وارد شده است سعی میکنیم در وایراستهای بعدی برطرف شود.
میرمحمدصادق دربارۀ مشخص کردن موضوع متون نیز گفت: موضوع دادن به بعضی از آثار واقعا سخت است. در حوزههای تاریخ و ادبیات، یا ادبیات و عرفان واقعا بعضی از آثار قابل تفکیک نیستند. این مشکل در فهرستنویسی نسخ خطی هم وجود دارد. برای مثال پیش آمده که خود من نسخههای تاریخی را در نسخههای ادبی پیدا کردهام؛ چون فهرستنویس سلیقهای آن را در حوزه ادبیات معرفی کرده است.
وی در توضیحی دربارۀ نحوۀ ضبط عناوین کتابها گفت: ممکن است یک نسخه در فهرست نسخ خطی به شکلی متفاوت از عنوان چاپی آن ضبط شده باشد. ما در ضبط عناوین تابع نسخۀ چاپشده توسط مصحح بودهایم. در مواردی هم که چند چاپ وجود داشته، مانند سفرنامههای ناصرالدین شاه که یک سفرنامۀ واحد توسط افراد مختلف تصحیح شده و تحت چند عنوان به چاپ رسیده است، ما برای یکدستسازی، عنوان سفرنامۀ اصل را پیدا کردهایم و همۀ چاپها را ذیل آن عنوان اصلی قرار داده و به آن ارجاع دادهایم.
این پژوهشگر با اشاره به محدودیت ناشر در ایجاد نمایههای متعدد گفت: شخصا علاقه داشتم که فهرست مصححان و فهرست شهرهایی که در آنها کتاب چاپ شده است در پایان کتاب بیاید. به نظر من خیلی مهم است که ببینیم چه شهرهایی غیر از تهران و قم نقشی در تصحیح و چاپ متون کهن داشته و دارند. چنین آماری میزان سرمایهگذاری فرهنگی در حوزۀ تصحیح متن در یک منطقه را مشخص میکند. البته اکثر مدخلهایی که در کتابشناسی متون چاپ شده در ایران آمده چاپ تهران و قم است اما برای من مهم بود که بدانم به لحاظ فرهنگی کدام شهرها بیشترین نقش را در حوزه تصحیح متن دارند و هر کدام به چه میزان. در آینده هم این امکان وجود دارد که در قالب یک نمودار نشان داده شود که در چه سالهایی چه شهرهایی غیر از تهران و قم در این زمینه فعال بودهاند. این موضوع از جهت تاریخ فرهنگی میتواند مهم باشد.
وی افزود: البته اگر این کتابشناسی به قالب نرمافزار در آید خیلی از این مشکلات حل میشود و امکان جستجوی اطلاعات مورد نظر به راحتی فراهم میشود.
دکتر فریبا افکاری
در ادامه دکتر فریبا افکاری ضمن تشکر از انتشارات مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب و مشارکت کتابخانۀ ملی در تهیه و تدوین این اثر، گفت: کتابشناسی متون چاپشده در ایران اثری با ارزش و یکی از منابع مهم پژوهشی و کتابی مرجع برای متخصصان حوزۀ متون و نسخ خطی، علاقهمندان به کتابشناسی و متخصصانی است که در هر زمینه میخواهند از نسخههای خطی آن حوزه استفاده کنند. همان طور که میدانید حجم انتشارات تخصصی به صورتهای مختلف آن قدر زیاد است که پژوهشگران برای دستیابی به منابعی مانند کتابشناسیهای تخصصی و فهرستها ناچارند به جاهای مختلف سر بزنند ولی یک کتابشناسی که جامع متون و رسائل منتشرشده و به این شکل کامل باشد تا به امروز وجود نداشته است.
افکاری ادامه داد: من به عنوان یک کتابدار و کسی که از این منبع استفاده میکند علاقهمند بودم که مؤلفان محترم به تعریف واحد متن و دستهبندی آن بپردازند. البته در مقدمه گفته شده که این اثر شامل متون نسخهبرگردانها، رسائل و مجموعهها به سه زبان عربی، فارسی و ترکی است. اما این که واحد شمارش متن چیست و نسخهبرگردانها از کجاها تهیه شده و از چه منابعی در این کتابشناسی استفاده شده، ذکر نشده است.
وی با اشاره به عدم درج فهرست منابع در این اثر، گفت: مؤلفان محترم سالها زحمت کشیده و به منابع بسیاری مراجعه کردهاند و اگر مهمترین منابعی که مورد استفادۀ آنان بوده ذکر میشد فهرست مفیدی فراهم میآمد که منبع مهم و مفیدی برای محققانی بود که میخواستند به این حوزه استناد کنند. در هر صورت گردآوری منابع کتابشناسیها خود یک فهرست کتابشناسی خیلی خوب است.
این پژوهشگر عدم یکدستی در روش را یکی از کاستیهای این کتابشناسی دانست و گفت: این اشکال به این علت ایجاد شده که کار در سالیان طولانی و توسط گروههای مختلف انجام شده است.
وی ضمن بیان این مطلب که این کتابشناسی میتوانست مشتمل بر تصحیحات انجام شده در قالب پایاننامه و رسالههای دانشگاهی و نیز نقدهای نوشته شده بر تصحیحها باشد، اظهار کرد: البته گفته شده که در نظر نگرفتن این بخش به دلیل نبود بانک اطلاعات از پایاننامهها در زمان شروع پروژه بوده است. اما با توجه به شرایط جدید و این که در تحقیقات دانشگاهی بسیاری از رسائل و متون تصحیح میشود، مناسب است که پایاننامهها هم به این کتابشناسی اضافه شود.
افکاری با اشاره به اشتباهات راه یافته در ضبط اسامی ترکی و عربی، گفت: اگر از منبع و کتابشناسی خاصی برای ضبط اسامی استفاده شده خوب است که در مقدمه ذکر شود. در مجموع هم با وجود توضیحات خوبی که در مقدمه داده شده است، دربارۀ جزئیات کار، که اتفاقا همینها مورد سؤال واقع میشود، توضیحی نیامده است. من پیشنهاد میکنم اگر قرار است این کار ادامه پیدا کند، که حتما هم باید ادامه پیدا کند، خوب است که این توضیحات ذکر و تکمیل شود.
دکتر میرمحمدصادق
در ادامه میرمحمد صادق با ارائۀ توضیحاتی گفت: در باب پایاننامهها باید عرض کنم که پایه کتابشناسی ما کتابهای چاپ شده در ایران بوده است و بنا بر این پایاننامهها جزو کار ما نبوده است. اگر پایاننامهای چاپ شده باشد به عنوان یک کتاب ذکر شده است. گذشته از این مورد، پیشتر آقای بهروز ایمانی فهرست پایاننامههایی را که به تصحیح متن اختصاص داشته است، کار کردهاند. تا جایی که اطلاع دارم نوشتههای ایشان در این باب تا سال 1385 در مجلۀ آینۀ میراث به چاپ میرسید؛ اما اطلاع ندارم که این کار را ادامه دادهاند یا خیر.
وی دربارۀ پرداختن به نقد تصحیحها نیز گفت: از ابتدا قرار بر این نبوده است که اگر خلاصهای از یک متن دستنویس چاپ شده یا نقدی بر کتاب تصحیح شده، در جایی چاپ شده باشد جزء اطلاعات تکمیلی این کتابشناسی قرار بگیرد. آن چه در این کتابشناسی مد نظر بوده است این بوده که کتابها، رسالهها، سندها و وقفنامههایی که در بازۀ زمانی مد نظر چاپ شده است معرفی شوند و اطلاعات آنها ذکر شود تا از دوباره کاری پرهیز شده و مشخص شود که این کتابهای چاپشده در دسترس است یا نیست.
حجتالاسلام ابوالفضل حافظیان بابلی
در ادامه ابوالفضل حافظیان بابلی به بیان مطالب خود پرداخت و گفت: بالاخره بعد از تأخیری طولانی چشم ما به کتابشناسی متون چاپ شده در ایران روشن شد؛ اما متأسفانه وقتی فاصلۀ زیادی میان زمان نگارش تا زمان چاپ و نشر چنین کتابی که منبع و مصدر است، میافتد، اطلاعات کتاب بیات میشود. در این 10 ساله متون زیادی منتشر شده که در این کتابشناسی اسم و یادی از آنها نشده است. این نقدی است که بر نویسندگان محترم این اثر وارد نیست. اما از سوی دیگر وضعیت نشر و انتشار هم به گونهای بوده که مؤسسۀ میراث مکتوب همین که توانسته الان هم این کتاب را به چاپ برساند باید به دستاندرکاران دست مریزاد گفت.
حافظیان بابلی ادامه داد: در هر صورت این فاصله طولانی نشانگر این است که وضعیت چاپ و نشر در کشور ما مناسب نیست. گذشته از آن وقتی یک کتاب چاپ میشود توزیع آن شکل ناکارآمدی دارد و از توزیع هم که بگذریم اطلاعرسانیها خیلی ضعیف است. خود من برای اطلاع از این که چه کتابهایی منتشر شده است معمولا از دوستان میخواهم که بروشورهای انتشارات مختلف را اگر به دستشان رسید برای من بیاورند و آنها را مطالعه میکنم.
وی با اشاره به نقصانهای کار، گفت: این کار گسترۀ وسیعی دارد و نمیتوان با مراجعۀ میدانی به چند کتابخانه به صورتی بی نقص آن را به انجام رساند؛ و شاید انجام آن به صورت یک نفره باعث برخی اشکالات شده است. شخصا شاهد زحمات آقای طیار مراغی که بخش گستردهتری از کار را به عهده داشتند، بودم. آقای میرمحمدصادق هم زحمات زیادی کشیدند ولی نباید توقع داشت که یک نفر به تنهایی بتواند متون چاپ شده را به طور کامل استقصاء کند. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که به تنهایی میتواند این کار را به صورت تمام و کمال انجام دهد.
این کتابشناس و نسخهشناس در مورد اهمیت این اثر نیز گفت: از زمانی که نسخهای از این کتاب به لطف جناب آقای طیار مراغی به دست من رسیده است میبینم که به عنوان یک فهرستنگار همان گونه که به فنخا نیاز دارم به این کتابشناسی متون هم نیاز پبدا کردهام. در واقع خود من علاقه دارم بدانم کتابی را که دارم فهرستنگاری میکنم به چاپ رسیده است یا نه.
وی ادامه داد: من به عنوان یک فهرستنگار وقتی به نسخهای خطی و یا کتاب برخورد میکنم و میخواهم آن را معرفی کنم اولا میخواهم بدانم که: چاپ شده است یا نه؟ آیا چاپ سنگی شده است؟ آیا بعد از آن چاپ حروفی و تحقیقی شده است یا نه؟ از چه نسخههایی در تصحیح استفاده کردهاند؟ آیا محقق در مقدمه نسخهها را بررسی کرده است یا نه؟ آیا نسخهای که در دست دارم اصلا چاپ نشده است یا نه؟ آیا نسخه منحصر بفرد است؟ و … . من به عنوان یک فهرستنگار میخواهم این مطالب را بدانم. همچنین اگر بخواهم یک فهرست کامل بنویسم ترجیح میدهم نسخه چاپی هم در دسترس من باشد.
حافظیان بابلی ضمن اظهار همدلی با گلایۀ مطرح شده از سوی رسول جعفریان، گفت: ما یک هارد کامل نداریم که همه متون چاپ سنگی شده را در بر داشته باشد. مگر چه تعداد از این متون وجود داشته است؟ لازم است همۀ این متنها در دسترس باشد تا محققان بتوانند به آنها مراجعه کنند. حداقل کار این است که اطلاعرسانی شود که محقق بداند کتاب چاپ شده یا نه، کجا چاپ شده است، خصوصیات چاپش چیست و اگر خود کتاب هم در دسترس قرار بگیرد عالی است و کمک قابل توجهی به تحقیق میکند.
وی در پایان گفت: ما به هر دو مؤلف دست مریزاد میگوییم. کاری که آنها انجام دادهاند مائده مادی چندانی هم برایشان نداشته است اما ما قدردان زحماتشان هستیم.