میراث مکتوب- فرهنگ و آثار فرهنگی نماد هویت ملتها است، موضوعی كه همه دنیا به آن اذعان داشته تا جایی كه برای توجه و برانگیختن حساسیت ملتها سازمانی به نام سازمان یونسكو از دیرباز در سازمان ملل شكل گرفت و كشورها جهت احراز هویت فرهنگی خود به عضویت این سازمان فرهنگی درآمده و از این طریق فرهنگ خود را به دنیا عرضه میكنند، چین، ژاپن كره، تركیه و ایران دارنده بیشترین آثار ماندگار تاریخ سرزمینشان هستند. لیكن در ثبت آثار جمهوری اسلامی ایران نتوانسته هماوردی لازم را با دیگر كشورها داشته باشد، بهرغم اینكه آثار بسیار ارزشمند تاریخساز و نمایههای تاریخی را در دل خود دارد. میراث ایرانی با قدمتی به وسعت تاریخ نشان از فرهنگ و تمدن سرزمینمان دارد كه امروز توسط برخی كشورها مصادره به مطلوب میشود و میراثداران این دیار بدون دغدغه واكنش و حساسیت نسبت به این مصادره از خود نشان نمیدهند. هویتزدایی از این سرزمین و هویتسازی برای برخی كشورها كه زمانی جزیی از ایران بودهاند یك رویه شده است. آنچه امروز از كشورهای اطراف ایران به گوش میرسد مصادره چهرهها، شخصیتها و آثار سرزمینی ما است. روزی از نظامی گنجوی و روزی دیگر از مولانا زمانی از شمس تبریزی و امروز بوعلی سینا را به یادتان میآورم كه همه متعلق به ایران و ایرانی بوده و پی در پی به نام دیگر كشورها رقم میخورد و مدعی مییابد. ما را چه میشود كه چنین بیخیال شاهد این مصادره بوده و در برخی موارد آن را پذیرفتهایم.
در حالی كه جمهوری اسلامی ایران یكی از مهمترین اعضای یونسكو بوده و میتواند مهمترین پایگاه فرهنگی در معرفی فرهنگ ایران به جهان باشد. اخیرا سه اثر ماندگار این سرزمین توفیق ثبت در فهرست آثار تاریخی جهان را رقم زد اما در عزلت و غربت رسانهای كمتر ذكری از آنها به عمل آمد. در زمان تصدی مسئولیت سازمان اسناد و كتابخانه ملی توسط اینجانب یكی از اقدامات ارزشمند كه توسط علاقهمندان و دلسوزان حفظ و بقا و ماندگار ساختن فرهنگ و معرفی آن به جهان شكل گرفت و تلاش وافری برای ثبت آنها به عمل آمد و با تلاش همین فرهنگدوستان توانست در فهرست آثار ثبتشده یونسكو برآید همین سه اثر است. به منظور تقدیر از بزرگوارانی كه مطالعه كارشناسی و پیگیری این اقدام ارزشمند را انجام دادند در حالی كه نامی از آنها نیست به ذكر تاریخچه و اقدامات انجام شده میپردازم. اما قبل از آن اشاره كوتاهی دارم به كمیته حافظه جهانی كه از كمیتههای یونسكو است لیكن از قدیم دبیرخانه آن در كتابخانه ملی بوده و بهرغم تلاشهایی جهت بازگرداندن آن به یونسكو صورت گرفت، با مقاومت و براساس آییننامه جهت بقا در كتابخانه ملی تلاش شد و خوشبختانه این تلاشها مفید واقع گردید. و اما از سه اثری كه امروز ثبت شده اما كمتر ذكری از آنها به عمل آمد، یاد میكنم از كلیات مولانا، آثار بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی و مكاتبات پادشاهان قاجار با سلاطین دیگر كشورها درگذشته ایام: موضوع كلیات مولانا در ابتدا و در نخستین سال ریاستجمهوری جناب آقای دكتر روحانی با مسئولیت جناب آقای دكتر صالحی امیری با عنوان مثنوی مولوی توسط ایران به یونسكو جهت ثبت در آثار جهانی معرفی شد كه به ناگاه تركیه ادعای ثبت به نام تركیه را در یونسكو مطرح كرد. سپس افغانستان مدعی شد طرح مساله توسط ایران به دلیل اینكه مثنوی به زبان فارسی نگارش یافته و ادعای ثبت به نام تركیه به دلیل مدفن مولانا در قونیه و نیز ادعای برخورداری از كلیات مولانا و ادعای افغانستان به دلیل محل ولادت مولانا در افغانستان بود.
هر چه ایران تلاش كرد كه چون مثنوی به زبان فارسی است برای ثبت مرجعیت دارد و ما اصولا نسخه پذیرفتهشدهای در جهان به نام كلیات مولانا نداریم و آنچه هست سندیت لازم را ندارد تركیه همچنان ادعای خود را در سازمان جهانی یونسكو به جد دنبال كرد. افغانستان هم كه درگیر تحولات سیاسی در سرزمین خود بود مغفول واقع شد. لازم است در اینجا یادی كنم از جناب آقای دكتر ایرانی رئیس مؤسسۀ پژوهشی میراث مكتوب و زحمات جناب آقای دكتر جلالی نماینده وقت ایران در یونسكو و جناب آقای دكتر پاكتچی نماینده فعلی ایران در یونسكو و پیگیریهای جناب آقای دكتر زمانی كارشناس كتابخانه ملی در شكلگیری مقدمات ثبت این اثر ماندگار تا جایی كه جناب آقای دكتر ایرانی در سفر به تركیه و مذاكرات انجامشده بتواند مثنوی را به ثبت رسانده و از طرح موضوع كلیات مولانا توسط تركیه صرفنظر شود. نهایتا مقرر شد كلیات مولانا با نام دو كشور ایران و تركیه ثبت جهانی شود كه این اقدام فینفسه ارزشمند است. زمان صرف شده برای به ثمر نشستن این امر حدودا ۱۰ سال به درازا كشید. و اما بقعه شیخ صفی كه جناب دکتر شیخالحكمایی تتبع فرموده و بالاخره موفق به ثبت جهانی شد. دکتر شیخالحكمایی از دانشمندان فرهنگدوست و استاد دانشگاه تهران است كه كمتر مورد توجه قرار گرفته. وی با خضوع و خشوع خود توانست مجموعه شیخ صفی را پیگیری و مقدمات ثبت آن را فراهم كند. همچنین توجه دهم اهالی فرهنگ را به مهمترین گنجینه ذخایر اسنادی وزارت امور خارجه كه كمتر مورد توجه قرار گرفته و كمتر كسی سری به این اسناد میزند. یكی از این مجموعهها مكاتبات شاهان قاجار با كشورهای تاثیرگذار در حوادث جهانی مثل حمله به ایران و تجزیه ایران كه منتهی به دو قرارداد تركمنچای و گلستان و جدایی بخشهایی از ایران شد در قالب مكاتبات شاهان قاجار در یك دوره تاریخی حساس كه منجر به تغییر شكل جغرافیای سیاسی این منطقه از جهان شد؛ مكاتباتی كه امپراتوریهای بزرگ آن زمان نظیر روسیه، انگلستان و فرانسه و شخصیتهایی همچون ناپلئون بناپارت، جرج سوم، نیكلای اول یا ملكه ویكتوریا در آن سهیم بودند. این پیگیری حاصل تلاشها و كارشناسی سركار خانم دكتر محمدی از كارشناسان مركز اسناد وزارت امور خارجه است. آنچه مرا واداشت كه این یادداشت را بنویسم غفلت رسانهای از این اقدامات و توجه مدیران ذیربط است كه باید اطلاعرسانی لازم به مردم صورت پذیرد. چه سازمان میراث فرهنگی، چه كتابخانه ملی و چه نمایندگی یونسكو در ایران لازم است كه توجه لازم به این مهم را داشته باشند و بالاخره ثبت قصههای هزار و یك شب كه اعراب هم مدعی آن هستند با عنوان الف لیله و لیله. اینجانب خیلی تلاش كردم كه این اقدام صورت پذیرد لیكن متاسفانه با دیدگاههای تنگنظرانه، امنیتی و حراستی همراه با نگاه متحجرانه و همزمانی تغییر دولت و روی كار آمدن دولت فعلی این امر تحقق نیافت. امیدوارم جناب آقای دكتر پاكتچی نماینده ایران در سازمان جهانی یونسكو و جناب آقای دكتر ایرانی كه تلاشگر این عرصه بودند، بتوانند با جدیت پیگیریهای خود را به ثمر نشانند.
اشرف بروجردی
منبع: اعتماد