کد خبر:22819
پ
WhatsApp20Image202020-06-2220at2018.01.32_0-1

گزارش نشست 124: بزرگداشت زنده‌یاد دکتر منوچهر مرتضوی

یکصد و بیست و چهارمین نشست مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب به «بزرگداشت زنده‌یاد دکتر منوچهر مرتضوی» اختصاص داشت.

به گزارش روابط عمومی مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب، یکصد و بیست و چهارمین نشست از سلسله نشست‌های این مؤسسه که روز پنجشنبه ۵ تیرماه ۱۳۹۹ به صورت مجازی در صفحۀ اینستاگرام مؤسسۀ پژوهشی میراث مکتوب برگزار شد به «بزرگداشت زنده‌یاد دکتر منوچهر مرتضوی» اختصاص داشت.

در این نشست دکتر باقر صدری‌نیا، استاد دانشگاه تبریز و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی، با موضوع «مراودات علمی استاد منوچهر مرتضوی» و دکتر علیرضا مظفری، استاد و معاون آموزشی دانشگاه ارومیه، با موضوع «دکتر منوچهر مرتضوی و حافظ‌پژوهی» سخن گفتند و مدیریت این نشست نیز به عهدۀ دکتر سعید طرزمی، پژوهشگر و نویسنده، بود.

دکتر صدری‌نیا در ابتدا با گرامیداشت یاد دکتر منوچهر مرتضوی و استادان بزرگ دانشگاه تبریز و سپاس از فرصت فراهم شده به مناسبت سالروز تولد و درگذشت دکتر مرتضوی در دهۀ نخست تیرماه، گفت: این جلسه فرصتی است تا دوستان جوانتری که ممکن است شناخت کمتری از دکتر مرتضوی دارند، با این استاد بزرگ ادب فارسی آشنا شوند و همچنین اطلاعاتی دربارۀ دانشگاه تبریز و استادان آن در زمان زندگی و حضور ایشان به دست آورند.

وی با بیان این که دانشگاه تبریز دومین دانشگاه بعد از دانشگاه تهران است که در ایران و در سال ۱۳۲۵ تأسیس شده است، اظهار کرد: دانشگاه تبریز استادان به نامی را به خود دیده که از آن میان می‌توان استاد دانشمند عبدالرسول خیام‌پور، استاد قاضی طباطبایی، استاد امین توسی، استاد ماهیار نوابی، استاد محمدجواد مشکور، استاد ترجانی‌زاده اشاره کرد و قطعا بسیاری از بزرگان دیگر هم هستند که شاید من الان نامشان را به یاد نداشته باشم.

استاد دانشگاه تبریز با اشاره‌ای کوتاه به دوران تحصیل مرحوم مرتضوی گفت: استاد مرتضوی که دوران دبیرستان را در تهران و در دبیرستان فیروز بهرام درس خوانده بود در سال ۱۳۲۶ وارد دانشگاه تهران و در سال ۱۳۳۰ به عنوان شاگرد اول فارغ‌‌التحصیل شد و در آن هم سال به پیشنهاد دانشکده و دانشگاه نشان درجه یک فرهنگ را دریافت کردند.

ورود تحول‌آفرین دکترمرتضوی به دانشگاه تبریز

دکتر صدری‌نیا با اشاره به وارد شدن استاد مرتضوی به دانشگاه تبریز در پنجمین سال تأسیس این دانشگاه، گفت: استاد در سال ۱۳۳۱ به دانشگاه تبریز وارد شدند و به گواهی دوستان ایشان، ورود استاد مرتضوی به دانشگاه تبریز را می‌توان یک واقعه خواند.

وی از شادوران دکتر رشید عیوضی نام برد و گفت: دکتر عیوضی که پیش از ورود استاد مرتضوی دانشجوی دانشگاه بوده و بعد از این که استاد به دانشگاه پیوسته‌اند شاگرد ایشان بوده‌اند می‌گفتند ورود استاد مرتضوی جو عمومی دانشگاه و به خصوص گروه ادبیات و دانشکده ادبیات را دگرگون کرد.

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ادامه داد: با این که دکتر مرتضوی در آن سال‌ها جوان بود و با شاگردانش فاصله سنی چندانی نداشت یا گاهی اصلا فاصلۀ سنی نداشت، اما بیان دلنشین استاد مرتضوی، در آمیختن فصاحت و بلاغت، طنطنه‌ای که در کلامش و شکوهی که در شخصیتش بود دانشجویان را مجذوب می‌کرد و منش بزرگوارنه و وقار ویژه‌ای که داشت موجب می‌شد که همیشه دانشجویان هم سن و سالش حد نگه دارند و در او با شکوهمندی یک استاد بنگرند.

وی با بیان این که بسیاری از استادان بزرگ داخلی و حتی خارجی دانشگاه تبریز را با دکتر مرتضوی می‌شناختند، در این باره اظهار کرد: من در اواخر دهه ۱۹۹۰ سفرهایی به هند داشتم و استاد پرفسور امیرحسن عابدی، که یاد ایشان را گرامی می‌دارم، اولین سوالی که وقتی من را می‌دیدند می‌پرسیدند این بود که دکتر مرتضوی چطور هستند و اصلا وقتی نام تبریز را می شنید نام دکتر مرتضوی برای او تداعی می‌شد.

دکتر صدری‌نیا ادامه داد: استاد من دکتر شفیعی کدکنی همیشه در کلاس‌ها و گفتگوهای خصوصی با نیکی از استاد منوچهر مرتضوی یاد می‌کردند و یک بار که نهادی تصمیم‌گیر در حوزۀ برنامه‌ریزی آموزشی از ایشان خواسته بود چند استاد تراز اول ایران را برای استفاده از دیدگاه‌هایشان معرفی کنند، استاد شفیعی از استاد زریاب، استاد مرتضوی، استاد زرین‌کوب و استاد غلامحسین یوسفی نام برده بودند.

وی افزود: من همیشه ذکر خیر استاد مرتضوی را از استادان بزرگ مانند استاد اسلامی ندوشن، استاد مهدی محقق، استاد موحد، شادروان باستانی پاریزی شنیده‌ام و هر چند به درستی یاد ندارم که از استاد زرین‌کوب کلام مشخصی شنیده باشم ولی تردیدی ندارم که استاد زرین‌کوب هم از نزدیک ایشان را می شناخت و دوستی داشتند.

استاد دانشگاه تبریز با بیان این که اگر استاد مرتضوی در تهران اقامت داشت بیش از این قدر می‌دید و در صدر می‌نشست، افزود: به طور کلی زیست در شهرستان‌ها انگیزه‌کش است و این خود عاملی است که افرادی که در حوزه‌های دانش و ادبیات تحقیق می‌کنند کمتر به پژوهش و تدوین و گردآوری آثارشان می‌پردازند.

دکتر صدری‌نیا افزود: اتفاقا دکتر مرتضوی در میان استادان دانشگاه تبریز، با توجه به کارهای بسیار دیگری که انجام داد، از همه در زمینۀ تحقیق و پژوهش فعال‌تر و کوشاتر بود.

وی دربارۀ نخستین دیدارش با استاد مرتضوی که به نوروز ۱۳۷۷ بازمی‌گردد، گفت: آن زمان دوره‌ای بود که استاد منزوی شده، در بر روی جهانیان بسته و در گوشه‌ای نشسته بود و این یکی از رخدادهای تلخ در تبریز در حوزۀ علم و دانش و ادب بود.

وی با اشاره به پذیرایی استاد مرتضوی از علاقه‌مندان در عید نوروز و عید غدیر، گفت: در آن زمان، با راهنمایی استاد فتاحی قاضی که از شاگردان ایشان بود، من این توفیق را پیدا کردم که با دو تن از دوستان به خدمت استاد برسم و فرصت غنیمتی بود و گفتگویی طولانی خدمت استاد داشتیم و پس از بیرون آمدن از منزل ایشان دوست دیرین من آقای احسان شفیق از من پرسید که دکتر مرتضوی را چگونه دیدی و من گفتم که آمیزه‌ای از وقار استاد زرین‌کوب و صمیمت استاد شفیعی را در ایشان دیدم.

ابعاد علمی شخصیت دکتر مرتضوی

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی دربارۀ جایگاه علمی استاد مرتضوی گفت: ایشان دانش وسیعی داشت و در حوزه‌هایی گام نهاده بود که پیش از آن دیگران با آن جدیت گامی ننهاده بودند.

دکتر صدری‌نیا در این باره اظهار کرد: او در زمینۀ حافظ‌شناسی از همان سال ۱۳۳۲ و ۱۳۳۳ شروع به کار کرد و اولین اثرش را با عنوان «جام جم» در همین سال‌ها منتشر کرد و بعداً در سال ۱۳۴۴ «مکتب حافظ» را به چاپ رساند که سرفصلی در حافظ‌پژوهی در ایران است.

وی افزود: در حقیقت حافظ‌پژوهی به طور جدی با مکتب حافظ دکتر مرتضوی آغاز می‌شود و همه کسانی که بعدا در این حوزه وارد شده‌اند از مکتب حافظ دکتر مرتضوی استفاده کرده‌اند

استاد دانشگاه تبریز همچنین با اشاره به اثر دکتر مرتضوی با عنوان «شناخت مسائل عصر ایلخانی»، گفت: این کتاب تراز اول در واقع رسالۀ دکتری ایشان است که در سال ۳۷ از آن دفاع کرده‌اند و به مناسبت همین پژوهش در آن سال برندۀ نشان فرهنگ ایران شدند.

وی با بیان این که شخصیت دکتر مرتضوی را باید از زوایای مختلف دید، گفت: استاد مرتضوی به گواهی همه شاگردانش، که من بارها با آن‌ها صحبت کرده‌ام، استاد کم نظیری بودند و به عنوان یک استاد و معلم هم اشراف ویژه‌ای بر حوزه‌هایی که عهده‌دار تدریس آن می‌شدند داشتند و هم از بیان بسیار دلنشین و لحن گرم و گیرایی برخوردار بودند و این‌ها وقتی با شخصیت محتشم و با شکوه ایشان در یک جا گرد می‌آمد یک جاذبه ویژه‌ای را ایجاد می‌کرد.

دکتر صدری‌نیا افزود: استاد مرتضوی بی گمان در زمینۀ تدریس تراز اول بود و کسان بسیاری از استاد رشید عیوضی، که از نخستین شاگردانش بود، تا استاد دکتر نصرالله امامی و خانم دکتر معصومه مردکن، که جزو واپسین شاگردان استاد بودند، همه متفق القول هستند که او در تدریس یگانه بود.

دکتر مرتضوی مدیری شایسته و نهادساز بود

وی با اشاره به دیگر جنبه‌های شخصیتی دکتر مرتضوی، او را مدیری بسیار لایق و شایسته و فردی نهادساز خواند و گفت: مؤسسات علمی که دکتر مرتضوی تأسیس و مدیریت کرد و یا مدیریت آن را پس از تأسیس به دیگران واگذاشت و خود بر آن‌ها اشراف داشت، گواه این موضوع است.

عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی از تأسیس مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ ایران به عنوان یکی از مؤسسات تابع دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز توسط دکتر مرتضوی یاد کرد و گفت: علاوه بر این مؤسسه که کتاب‌های بسیاری در آن تصحیح و یا ترجمه و چاپ شد، یکی دیگر از فعالیت‌های ایشان اداره و هدایت نشریۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تبریز، به عنوان نخستین مجلۀ دانشگاهی حوزۀ علوم انسانی در ایران، بود که از سال ۱۳۳۵ که دکتر مرتضوی مدیریت و سردبیری آن را به عهده گرفت تحول عظیمی در این نشریه پدید آمد.

وی با بیان این که دکتر مرتضوی عامل پیوند دانشگاه تبریز با مؤسسات علمی اقصی نقاط جهان بود، در این باره اظهار کرد: پرونده‌های باقیمانده در دانشکدۀ ادبیات نشان می‌دهد که در دورۀ دکتر مرتضوی دانشکده ادبیات تبریز و به خصوص نشریه دانشکدۀ ادبیات با حدود ۷۳ دانشگاه ارتباط علمی داشت و مجلۀ و انتشارات علمی دانشکده به دانشگاه‌های کشورهای مختلف از سوربن، آکسفورد و هاروارد گرفته تا مسکو و استانبول می‌رفت و نشریات علمی آن‌ها هم به دانشکده ادبیات تبریز می‌رسید.

دکتر صدری‌نیا افزود: به همت استاد مرتضوی آثار دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز در مجامع ایران‌شناسی و شرق‌شناسی جایگاه بسیار مهمی داشت و اگر الان هم شما به کتابخانه‌های بزرگ دنیا مراجعه کنید مجموعۀ نشریات دانشکدۀ ادبیات و انتشارات مؤسسۀ تاریخ و فرهنگ دانشکدۀ ادبیات تبریز را در آن جا می‌بینید.

وی با اشاره به اهمیت و تأثیر ارتباطات دکتر مرتضوی با مجامع و محافل علمی بین‌المللی، گفت: دکتر مرتضوی تقریبا با همه محافل ایران‌شناسی دنیا در ارتباط بود و در واقع به همین مناسبت بود که شخصیت‌های بزرگی مانند لویی ماسینیون، یان ریپکا، هانری کربن، بازل نیکیتین و مینورسکی مقالات علمی خود را به مجله می‌فرستادند و یا استاد مرتضوی را برای سخنرانی دعوت می‌کردند و یا خودشان به تبریز آمدند.

استاد دانشگاه تبریز با اشاره به نمونه‌ای از این تعاملات، گفت: در سال ۱۳۳۸ که دکتر مرتضوی بسیار جوان و در واقع ۳۰ ساله بود، سفری به فرانسه کرد و آنجا با لویی ماسینیون، شرق‌شناس و عرفان‌پژوه بسیار برجسته فرانسه، که استاد دکتر علی شریعتی هم بود و شریعتی در کتاب کویر فصلی بسیار خواندنی به او اختصاص داده، آشنا شد و به دعوت ایشان یک سال بعد برای یک سلسله سخنرانی به فرانسه دعوت شد.

وی با اشاره به وسعت علمی ماسینیون و دقت او در میاحث علمی، گفت: این که ماسینیون تشخیص داده که شخصیت علمی دکتر مرتضوی در همان جوانی، در حدی است که باید از ایران برای سخنرانی به فرانسه دعوت شود، گواه عظمت علمی استاد است.

آزادگی مرتضوی

دکتر صدری‌نیا در ادامه ضمن اشاره به نخستین آشنایی‌اش با نام دکتر مرتضوی به بیان یکی دیگر از جنبه‌های شخصیتی ایشان پرداخت و گفت: آنچه نام دکتر مرتضوی را در ذهن من حک کرد به زمانی بازمی‌گردد که ایشان مدت کوتاهی از اواخر سال ۱۳۵۶ تا اواخر خرداد ۵۷ رئیس دانشگاه تبریز بود و به همین مناسبت در برنامه‌ای تحت عنوان انقلاب آموزشی رامسر که شاه در آنجا حضور می‌یافت، شرکت کرده بود.

وی با اشاره به پخش بخش‌هایی از این برنامه از تلویزیون، گفت: در بخشی از آن برنامه رؤسای دانشگاه‌های کشور که بیش از ۱۰ تا ۱۲ نفر هم نبودند با لباس‌های رسمی به صف ایستاده بودند و شاه پس از ورود با تک تک آن‌ها دست می‌داد و این رؤسا به قدری خم می‌شدند که به نظر می‌آمد دست شاه را می‌بوسند و چه بسا که دست او را می‌بوسیدند، اما یکی از آن‌ها وقتی دست داد به آن معنا سر هم خم نکرد و مثل یک فرد همتراز با شاه دست داد.

این استاد دانشگاه تبریز ادامه داد: من که در آن زمان با آن حال و هوای خاص، دانشجو بودم برایم بسیار شگفت آمد که یک رئیس دانشگاه باشد که بر خلاف همه رؤسای دانشگاه‌ها با شاه به عنوان یک فرد همتراز برخورد کند و دستش را بی آنکه سری به آن معنا خم کند دراز کرده و همچون رئیس جمهور یک کشور بزرگ با شاه مواجه شود و وقتی در دانشگاه پرسیدم که این شخص چه کسی بود، گفتند که دکتر مرتضوی است.

دکتر صدری‌نیا در پایان ضمن گرامیداشت مجدد یاد این استاد بزرگ گفت: امیدوارم که ما در نسل آینده ایران باز هم شاهد ظهور شخصیت‌های علمی برجسته‌ای نظیر این بزرگان و دکتر مرتضوی باشیم.

مردی با قامتی استوار، مدیری با فرّ و شکوه و خطیبی تمام عیار

در بخش بعدی این نشست دکتر علیرضا مظفری، ضمن تشکر از مسئولان میراث مکتوب برای برگزاری این نشست و گرامیداشت یاد دکتر مرتضوی، با اشاره به دوران تحصیلش در دانشگاه تبریز گفت: وقتی ما در سال ۱۳۵۷ وارد دانشگاه تبریز شدیم استاد مرتضوی سه ماه بود که ریاست دانشگاه را واگذار کرده بود و ما ایشان را در صحنۀ دانشگاه و گروه ادبیات فارسی همواره می‌دیدم؛ مردی با قامتی بسیار استوار که با اطمینان خاطر قدم بر زمین می‌گذاشت و چنان با وقار و طمأنینه حرکت می‌کرد که گویی هیچ شک و ریبی در دلش نیست و من هر گاه ایشان را می‌دیدم با خود می‌گفتم این سرو سهی را هیچ تندبادی بر زمین نخواهد زد.

دکتر مظفری با اشاره به سخنوری مرحوم مرتضوی گفت: در آن مواردی که به صورت آزاد در کلاس استاد شرکت داشتم گویی که ایشان از روی متنی می‌خواند؛ و نه جمله‌ای را می‌شکست، نه جمله‌ای را پس و پیش می‌کرد.

وی دکتر مرتضوی را یک خطیب و بلیغ تمام عیار توصیف کرد و افزود: دکتر مرتضوی دارای چنان بیان فخیم و متعالی بودند که انسان آرزو می‌کرد ایشان چند ساعتی صحبت کنند و ما فقط گوش کنیم و در جلسه دفاع از رسالۀ دکترای خانم دکتر معدن‌کن، من علاوه بر این قدرت فصاحت و بلاغت، اشراف کامل استاد به منابع را نیز دیدم.

این استاد دانشگاه ارومیه دکتر مرتضوی را محور گرد آمدن اساتید دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تبریز دانست و گفت: استاد قاضی طباطبایی، شادروان استاد دکتر سرکاراتی، دکتر ثروت، دکتر بهروز، دکتر انزابی‌نژاد، دکتر راشد محصل، خانم دکتر معدن‌کن، خانم دکتر باقری، دکتر بقایی، دکتر اجلالی، دکتر مقصودی و دکتر عیوضی هر کدام در نوع و تخصص خود وزنه‌ای بودند و همگی در یک گروه جمع نشده بودند مگر به خاطر شأن مدیریتی دکتر مرتضوی و حرمتی که ایشان برای همکاران‌شان قائل بودند و این همکاران نیز در زیر سایۀ فر و شکوه ایشان قلم می‌زدند و در تدریس و تحقیق چیزی از قلم نینداخته بودند.

جایگاه دکتر مرتضوی در حافظ‌پژوهی

دکتر مظفری در ادامه به بیان مطالبی دربارۀ جایگاه دکتر مرتضوی در حافظ‌پژوهی پرداخت و گفت: استاد منوچهر مرتضوی از آن اساتید شاخصی هستند که در هر حوزه وارد شدند نگاهی تاریخمند را همواره دنبال کردند و در مورد حافظ هم همین روش و شیوه را به کار بردند.

وی با اشاره به توصیف استاد بهاءالدین خرمشاهی از دکتر مرتضوی، گفت: این حافظ‌شناس شهیر و این شخصیت بزرگ و عزیز در کتاب‌شان دربارۀ حافظ می‌فرمایند «دکتر منوچهر مرتضوی ادیب، نقاد، شاهنامه‌شناس، مولوی‌شناس، حافظ‌شناس و تاریخ‌نگار نامدار معاصر هستند» و این جملات نشان می‌دهد که جامع الاطراف بودن استاد مرتضوی برای شخصیتی همچون بهاءالدین خرمشاهی کاملا مسلم است.

دکتر مظفری کتاب «مکتب حافظ» را ارزشمندترین کتاب استاد مرتضوی در حوزه حافظ‌شناسی خواند و گفت: جناب خرمشاهی دربارۀ این کتاب می‌نویسند «این کتاب یکی از بهترین رهیافت‌ها به شعر حافظ و رمزگشایی از مفاهیم کلیدی و نمادهای اساسی هنر اوست. استاد مرتضوی صاحب تقدم فضل و فضل تقدیم در طرح اساسی‌ترین مباحث حافظ‌پژوهی، از جمله عشق و رندی و ملامت‌گری است. مکتب حافظ طبق عنوان فرعی و فروتنانه‌اش مقدمه بر حافظ‌شناسی نام دارد، ولی در واقع مفتاح حافظ‌شناسی و از مراجع عمده و کلاسیک نوین در حافظ‌پژوهی است».

معاون آموزشی دانشگاه ارومیه ادامه داد: به عقیدۀ استاد خرمشاهی در عالم حافظ‌پژوهی کتاب‌های «تاریخ عصر حافظ» اثر شادروان غنی، «حافظ شیرین سخن» اثر شادروان معین و «مکتب حافظ» جناب مرتضوی سه اثر ماندگار و خدشه‌ناپذیرند که هیچ حافظ‌پژوهی از آنان بی‌نیاز نیست.

وی افزود: سخن این است که کار آقای دکتر مرتضوی در زمینه حافظ‌پژوهی فتح بابی شد برای نگارش و سلسله مباحث و آثاری که در حوزۀ حافظ‌شناسی به زیور طبع آراسته شد.

محتوای کتاب «مکتب حافظ»

دکتر مظفری با اشاره به ویرایش‌ها و افزدون‌های چندبارۀ مرحوم مرتضوی بر کتاب مکتب حافظ، در خصوص محتوای این اثر با بیان این که کتاب در صورت نهایی‌اش مشتمل بر سه باب است، اظهار کرد: باب اول کتاب قصد دارد جایگاه حافظ را از لحاظ فکری و معنوی در میان مکاتب مشهور تعیین کند که آیا جناب حافظ صوفی بود، یا عارف، یا فیلسوف، یا ملامتی، یا رند؟ و پس از بیان همۀ این‌ها نظر نهایی استاد مرتضوی این است که حافظ یک منشور جامع الاطراف است.

وی ادامه داد: از نظر استاد نمی‌شود گفت که حافظ با تمام نقدی که نسبت به صوفیه دارد از مقامات و مراتب و معارفی که صوفیه دارند بیگانه بوده است اما بر اثر ابتذالی که در حیطۀ تصوف در روزگار حافظ وجود داشته، وی صورت ظاهر و مشی روزگار خود را از صوفیه قبول نمی‌کند و بنابراین بارها این گروه را مورد نقد قرار می‌دهد.

دکتر مظفری با اشاره به طرح مباحثی در باب جام، پیر و عشق در فصل دوم کتاب مکتب حافظ، گفت: به نظر من این مباحث برای اولین بار با خود جناب مرتضوی در حوزۀ حافظ‌شناسی مطرح شد و برای مثال ایشان با یک نگاه تاریخمندانه بررسی می‌کند که جام جم از کجا وارد ادبیات شده و در حیطه ادبیات فارسی چه تغییرهایی پیدا کرده است و وقتی به دست حافظ رسیده، بر مبنای آن تاریخمندی، چه معانی و مفاهیمی را به خود جذب کرده است و حافظ چه تلقی‌ای از آن ارائه می‌کند.

استاد دانشگاه ارومیه افزود: این فصل دربارۀ پیر و مخصوصا پیر مغان که استاد ایده‌آل و آرمانی حافظ است نکته‌های بسیار ارزشمندی دارد.

وی با بیان این که سومین فصل کتاب به رموز مصطلحات دیوان حافظ اختصاص یافته است، گفت: دکتر مرتضوی مصطلاحات حافظ را در دو ردیف تقسیم می‌کند؛ یک گروه مصطلاحاتی که مردود و منفور هستند و حافظ همیشه با طعن و استهزاء از آن‌ها یاد کرده مانند واعظ و محتسب و … و یک گروه مصطلاحاتی که مقبول حافظ بوده‌اند مانند پیر مغان و میکده و خرابات و … و استاد مرتضوی این تبادل و تقابل ارزش و ضد ارزش‌ها را در این بخش به خوبی بررسی کرده‌اند.

دکتر مظفری با بیان این که ضمیمه‌هایی که بعدا بر کتاب افزوده شده ارزش آن را به مراتب بالاتر برده است، اظهار کرد: «ایهام خصیصه اصلی سبک حافظ» که یکی از ضمایم این کتاب است یکی از مباحثی است که با خود جناب مرتضوی شروع شد و تا آن زمان هیچ کس به ایهام در دیوان حافظ به آن شکلی که آقای دکتر توجه فرمودند عنایتی نداشت.

وی با اشاره به این که بخش‌هایی از این ضمیمه به توضیح مشکلات و لطایف و نکته‌های دیوان حافظ اختصاص دارد، افزود: در مورد مشرب اشعری حافظ نیز برای اولین بار دکتر مرتضوی است که مسائلی را مطرح می‌کند و بعدا جناب خرمشاهی بر آن صحه می‌گذارد و به طور کلی می‌توان گفت هر چیزی که امروز در عرصۀ حافظ‌پژوهی داریم به نوعی مدیون آثار ایشان هستیم.

دوره‌های حافظ‌پژوهی و بهترین آثار در ساحت‌های مختلف آن

دکتر مظفری در ادامه به تبیین دوره‌ها حافظ‌پژوهی پرداخت و گفت: جناب ابوالحسن نجفی در نقدی که بر کتاب دیوان حافظ استاد خانلری داشتند چهار دوره را برای حافظ‌پژوهی مطرح کردند که اکثراً مبنی و مستند به نسخه‌پژوهی حافظ است.

وی در تشریح این دوره‌ها گفت: از نظر ایشان دوره اول دوره چاپ‌های غیر انتقادی از دیوان حافظ بود که هر کسی نسخه‌ای خطی از دیوان حافظ داشت آن را چاپ می‌کرد و دورۀ بعدی دورۀ چاپ‌های انتقادی است که با شخصیت‌هایی مثل انجوی شیرازی و علامه قزوینی این دوره پدید آمد و به پیش رفت.

استاد دانشگاه ارومیه ادامه داد: مرحوم نجفی سومین دوره را دورۀ نهایی در چاپ دیوان حافظ به حساب آوردند و می‌گویند با چاپ تصحیح دکتر خانلری از دیوان حافظ این ساحت دیگر به پایان رسیده و ظاهرا به نظر ایشان بعد از این تصحیح نکته‌ای بر این ساحت نمی‌توان اضافه کرد و قائلند آخرین دوره هم دورۀ نقد است.

وی همچنین از چهار ساحت حافظ‌پژوهی سخن گفت و اظهار کرد: اولین ساحت حافظ‌پژوهی ساحت نسخه‌شناسی و نسخه‌پژوهی و دومین ساحت، ساحت تذکره‌ای، یعنی فراهم آوردن یک بیوگرافی مستند برای حافظ و معرفی شخصیت و بیان مراحل زندگی اوست؛ که بهترین کتاب‌ها در این زمینه «حافظ شیرین سخن» مرحوم استاد معین و «تاریخ عصر حافظ» جناب دکتر قاسم غنی است.

دکتر مظفری جستجوی افکار و احوال معنوی و درونی حافظ و شرح غزلیات او را ساحت‌های سوم و چهارم حافظ‌پژوهی دانست و گفت: محور ساحت سوم تجزیه و تحلیل و بررسی برای رسیدن به افکار حافظ است و این که چه مرامی داشته و از لحاظ ذوق هنری تابع چه مشخصه‌هایی و چه توابعی بوده است و در این ساحت اولین کار ارزشمندی که ارائه شده کتاب استاد منوچهر مرتضوی یعنی «مکتب حافظ» است که اصول حافظ‌شناسی و حافظ‌پژوهی را در این اثر به نیکی پایه‌گذاری کرده‌اند.

وی ادامه داد: در ساحت شرح غزلیات حافظ بیشترین و یا قدیمی‌ترین کارهای صورت گرفته متأسفانه مربوط به ما ایرانیان نیست و در خارج از مرزهای ایران، یعنی در هندوستان، سند و دولت عثمانی انجام شده است، که از آن میان می‌توان به شرح‌هایی مانند «بدر الشروح» بدرالدین اکبرآبادی در هندوستان، یا «مرج البحرین» سیف‌الدین ابوالحسن، یا شرح‌های سودی، سروری یا شمعی که در دولت عثمانی نوشته و چاپ شده است، اشاره کرد.

دکتر مظفری از «لطیفه غیبی» شاه محمد دارابی مربوط به سده یازدهم به عنوان اولین شرح غزلیات حافظ در ایران نام برد و گفت: در دورۀ معاصر بعد از جهش درخشنده‌ای که جناب مرتضوی در معرفی پهنه‌های مختلف از جنبه‌های فکری حافظ ایجاد کردند، این عرصه مورد توجه ایرانیان قرار گرفت و بزرگواران بسیاری آثار نیکی در این زمینه از خود به جای گذاشتند.

وی از حافظ‌نامه استاد بهاءالدین خرمشاهی به عنوان اثری ماندگار در این حوزه نام برد و گفت: تا پیش از حضور خرمشاهی در عرصۀ حافظ‌پژوهی حافظ همواره به عنوان یک شخصیت تک بعدی با ابعاد عرفانی آن مورد توجه قرار می‌گرفت، اما با آثاری که جناب خرمشاهی تحریر فرمودند و به چاپ رساندند چهره جدیدی از حافظ به ایرانیان و جهانیان نشان داده شد که بر اساس آن حافظ تنها حافظ عارف نیست، بلکه حافظِ عارف، منتقد اجتماعی هم می‌تواند باشد، آسیب‌شناس فرهنگی هم می‌تواند باشد، جهاد دنیوی هم می‌تواند داشته باشد و عشق زمینی هم در دیوان او جایی برای خودش دارد.

استاد دانشگاه ارومیه افزود: پس از طرح چنین دیدی نسبت به حافظ از سوی جناب خرمشاهی، شرح‌هایی که نوشته شد سعی کردند جنبه‌های عرفان‌نگری حافظ را تعدیل کنند و با اصرار تمام غزلیات حافظ را تعبیر عرفانی نکنند، بلکه غزلیاتی را که استعداد تعبیرپذیری عرفانی دارند شرح عرفانی کنند و غزلیاتی که چنین استعدادی ندارند و صرفا جنبۀ اجتماعی و تاریخی دارند و یا عشق‌های زمینی و مادی در آن‌ها مطرح شده متناسب با ساحت خودش مورد ارزیابی و شرح قرار بگیرد.

وی در مورد بهترین شرح‌های متأخر گفت: در این اواخر دو شرح بسیار بزرگ و کشاف برای حافظ نوشته شده که یکی «شرح تحقیقی غزل‌های حافظ» از استاد ارجمند جناب دکتر منصور رستگار فسایی است و دیگری کتاب «شرح شوق» جناب آقای دکتر حمیدیان که شاید بتوان گفت این دو شرح در بردارندۀ تازه‌ترین یافته‌ها در ساحت حافظ‌پژوهی هستند.

دکتر مظفری در پایان گفت: جالب این است که تمام این بزرگان وقتی به درک خود از حافظ بر می‌گردند همواره یک گوشه چشم و عنایتی به آثار جناب آقای دکتر مرتضوی که اولین پله‌ها و پایه‌ها از حافظ‌پژوهی و شناخت جدید از حافظ را برای شیفتگان حافظ طرح کردند، دارند.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کلید مقابل را فعال کنید

مؤسسه پژوهشی میراث مکتوب
تهران، خیابان انقلاب اسلامی، بین خیابان ابوریحان و خیابان دانشگاه، شمارۀ 1182 (ساختمان فروردین)، طبقۀ دوم، واحد 8 ، روابط عمومی مؤسسه پژوهی میراث مکتوب؛ صندوق پستی: 569-13185
02166490612