این مراسم که به مناسبت هفتصد و چهلمین سال خاموشی مولانا جلالالدین (همزمان با مراسمی در قونیه) برگزار شد، با استقبال جمع کثیری از علاقهمندان مواجه شد.
محمود دولتآبادی، محمدعلی موحد، عباس کیارستمی، پری صابری، بهاءالدین خرمشاهی، توفیق سبحانی و اسین چلبی، بیست و دومین نوادۀ مولانا و قائممقام بنیاد بین المللی مولانا، از جمله میهمانان و سخنرانان این مراسم بزرگداشت بودند.
در این مراسم پس از خیر مقدمِ علی دهباشی، سردبیر مجلۀ بخارا، محمود دولتآبادی با قرائت غزل «آه چه بیرنگ و بینشان که منم/ کی ببینم مرا چنان که منم» مراسم را آغاز کرد و گفت: مولانا برای همۀ ما یک شخصیت منحصر به فرد بود و سخن او برای ما حجت است. بعضی از آدم ها اگر در این جهان نبودند چیزی از جهان کم بود، مولانا و شمس، این دو منش گم و پیدا، اگر نبودند دنیا چیزی کم داشت.
در ادامه دکتر محمدعلی موحد، دیگر سخنران این نشست فرهنگی، با تشکر از برگزارکنندگان مراسم و ابراز خشنودی نسبت به برگزاری چنین مراسمی، گفت: جمع شدن یکجا برکت دارد و حرکت فکری ایجاد می کند. برپایی چنین جلساتی در پیشرفت فرهنگی یک جامعه بسیار مهم است. تمام کسانی که در این جمع هستند فرزندان جان و دل مولانا هستند نه آب و گل مولانا.
دکتر موحد در ادامۀ سخنانش همچنین به ارائۀ گزارشی از مولاناپژوهی در ایران با عنوان «موج مولاناپژوهی در ایران معاصر» پرداخت. وی گفت: مولوی پژوهی در ایران ۸۰ سال سابقه دارد. یعنی از سال ۱۳۱۲ که بدیع الزمان فروزانفر مقدمات کتاب «تحقیق در احوال و زندگی مولانا جلال الدین محمد مشهور به مولوی» را به سفارش علی اصغر حکمت، وزیر فرهنگ وقت، فراهم کرد.
این مولوی پژوه ایرانی، دورۀ ۸۰ سالۀ مولوی شناسی را به دو دورۀ ۴۰ ساله تقسیم کرد و افزود: دورۀ اول آثار جلال الدین همایی و بدیع الزمان فروزانفر را در بر می گیرد و دورۀ دوم شامل تلاشی است که نتیجۀ آن برپایی محافل و مجالس مثنوی خوانی در تمام دانشگاه های ایران است که تا پیش از آن نبوده و من از آن به «موج مولاناپژوهی» تعبیر می کنم. گرچه بخشی از کارهایی که در این دوره انجام شده دقیقاً مانند کارهایی است که قبلاً هم انجام می شده است اما بخش دیگر و مهم تر آن کوششی است که پیش تر سابقه ندارد. زرین کوب و سروش را باید جزو سرآغازان نخست گروه دوم دانست که این آتش را گرم کردند.
توفیق سبحانی و نصرالله پورجوادی نیز دیگر پژوهشگران این گروه هستند که هر کدام به ترتیب کارهای گلپینارلی و نیکلسون را ترجمه کردند.
موحد به سه رشته در دورۀ دوم مولاناپژوهی در ایران اشاره کرد و گفت: در این دوره به سه رشته مهم می توان انگشت نهاد: رشتۀ اول شرح کامل مثنوی است که تا این دوران شرح کامل نداشتیم و آن چه در ایران به نام شرح مثنوی معروف بود شرح ابیات دشوار و دشواری های ابیات مثنوی بود و نه شرح کامل ابیات. نخستین کسی که به شرح کامل مثنوی همت گماشت فروزانفر بود که تا دفتر سوم مثنوی بیشتر نتوانست و کار او نیز ناقص ماند. شرح مرحوم شهیدی، استعلامی و زمانی از جمله شروح کاملی هستند که امروزه وجود دارند. گروه دیگر کسانی هستند که از نظرگاه معیارهای جدید انتقاد ادبی در مولانا مینگرند، مخصوصاً مولانای قصهپرداز. و رشتۀ سوم چاپ و انتشار مقالات شمس، که مهم ترین مأخذ مثنوی است، و مشترکات مثنوی و مقالات شمس که امروزه در تمام دانشگاه های ایران مورد توجه قرار گرفته است. کشف مقالات شمس نقطۀ عطفی است در مولاناپژوهی که در ایران شروع شده و اوج گرفته.
سپس اسین چلبی، قائم مقام بنیاد بین المللی مولانا، که به نمایندگی از خاندان مولانا در این مراسم حضور داشت، نیز دربارۀ پیشنیۀ «مولوی خانه ها» در ترکیه از ابتدا تا به امروز و نیز آموزش ها و فعالیت هایی که در این مراکز به علاقه مندان داده می شود، دقایقی صحبت کرد.
در این برنامه از مولوی پژوهان ایرانی همچون دکتر محمدعلی موحد به دلیل تصحیح مقالات شمس تبریزی، عباس کیارستمی به دلیل تدوین گزیده ای از غزلیات شمس تبریزی، پری صابری به دلیل نمایش «شمس پرنده»، سالار عقیلی به خاطر اجرای مجموعهای از غزلیات شمس، بهاءالدین خرمشاهی، به خاطر مقالات مولویپژوهی و توفیق سبحانی به خاطر ترجمه آثار عبدالباقی گولپینارلی، تجلیل شد.
کلیپی از تصانیف ساخته شده بر غزلهای مولانا و ترانهخوانی سالار عقیلی از دیگر برنامههای شب خاندان مولانا بود.
گزارش از سهیلا یوسفی